وقتی یک باند برای امنیت ملی آمریکا تصمیم می‌گیرد/ تصمیم‌گیری ترور ژنرال سلیمانی برعهده چه کسانی بود؟

نشریه فارین پالیسی در نوشتاری از باندی پرده برداشته که در حلقه بسته و توطئه‌آلود خود برای آمریکا و دیگر نقاط جهان تصمیم می‌گیرند؛ شورای امنیت ملی.

وقتی یک باند برای امنیت ملی آمریکا تصمیم می‌گیرد/ تصمیم‌گیری ترور ژنرال سلیمانی برعهده چه کسانی بود؟

فارین پالیسی نوشت: افشاگری های اخیر پیرامون تصمیم ترور ژنرال سلیمانی نشان دهنده ی یک فرایند سیاسی در حال توسعه است. بنا به یک دلیل می توان فهمید که چرا رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی در حلقه ی مشاوران ترامپ باقی مانده است اما رودی جولیانی نه.
از آنجایی که ترامپ در جستجوی اعتبار است و روابط فشرده و ناامید کننده اش با اعضای دولت به سال چهارم و شاید سال انتهایی اش برسد، بررسی تصمیم ترور ژنرال سلیمانی می تواند واقعیت هایی را در مورد شیوه ی این تصمیم گیری فاش کند.
تیم ترامپ از آغاز، برچسب تیمی با داشتن روابط بین سازمانی را با خود یدک کشید، یک بده بستان سنتی بین دولت، وزارت دفاع و دیگر وزارتخانه ها. ترامپ و مشاوران نزدیکش، جلسات و شمار اعضای شورای امنیت ملی را کاهش دادند.
بلافاصله پس از استعفای فلین، مک مستر تلاش کرد تا روابط بین سازمانی را تقویت کند. جان بولتون نیز در زمان حضورش در دولت، رابطی بود بین حلقه ی یاران غیر رسمی ترامپ که پیوسته کم و کم تر می شدند با باقی اعضای دائمی دولت. با رفتن جان بولتون آن ارتباط جزیی نیز از میان رفت.
در این بین، اعضای بخش دائمی دولت که شانس کمی در اعمال نفوذ بر رئیس جمهور دارند، ترجیح می دهند صبر کنند تا سرنوشت ترامپ در روز انتخابات معلوم شود. حتی برخی از وظایف بولتون کوچک کردن دولت بوده که حالا از جمله ی وظایف اوبراین در مقام فعلی است. اوبراین در جستجوی آن است تا اعضای شورای امنیت ملی را تا یک سوم کاهش دهد.
با چنین فرایندی تصمیم گیری برای ترور اخیر به شمار بسیار اندکی محول شد. علاوه بر ریس جمهور و اوبراین، حلقه ی تصمیم گیری در رابطه با ایران در اوایل امسال بسیار کم و شامل تماس های مخفی و ملاقات های سری با مایک پنس، مایک پومپئو، مارک اسپر، و مارک مایلی بوده است. درست مانند یک باند غیر رسمی که اعضای آن به اشتراک اظهار نظرها بین خود و مخفی نگه داشتن اطلاعات حتی از سازمان های خودشان مشغول اند.

اوبراین رویکرد کِندی را الگویی برای تیم جدید ترامپ معرفی می کند و بحران موشکی کوبا را سندی از یک الگو برای یک تیم سیاست خارجه ی کوچک تر به شمار می آورد. اگر چه سرنوشت کِندی با عاقبت خوشی تمام نشد و برخی رئیس جمهور جوان را در زمانه ی خودش نسبت به چنین رویکردی هشدار می دادند، اما جانشین او، لیندون جانسون، تصمیمات سرنوشت ساز و فاجعه بارش در مورد ویتنام را در همان فرایند متعارف و گروهی گرفت که ساخته و پرداخته ی کِندی بود.
شرح این تاریخ آینه ی عبرت امروز ماست. مشکل این نیست که ترامپ کارهایی متفاوت از آنچه واشنگتن در طول دهه های اخیر انجام داده، انجام می دهد. مشکل اینجاست که او در مسیری قدم بر می دارد که به فاجعه منتهی می شود. شیوه ی تفکرِ گروهی کِندی و جانسون که به فاجعه ی ویتنام منجر شد، هم تصمیم ترامپ در مورد این ترور را توضیح می دهد و هم توضیح می دهد که چرا شرحِ این تصمیم برای اعضایی خارج از گروه، بسیار دشوار است.

منبع: شفقنا

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • کاربر ناشناس
    0

    مربرخاین ملون ترامپ کثیف امیدواریم که خون سردارسلیمانی دامنگیرش ودواوراسرنگون کند

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها