یادداشت‌های ناصرالدین‌شاه، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۲۴۵

بعد از ناهار چند نفر بازی تخته کردند، عین‌الملک هفتاد تومان برد

«قدری برف بارید. شب بعد از شام قُرُق شد. ادیب‌الملک، حاجی میرزا علی، میرزا علی‌خان [و] افشاربیک بودند. اشعار کتاب ملک‌صوری را خواندم. بعد از آن خوابیدم.»

بعد از ناهار چند نفر بازی تخته کردند، عین‌الملک هفتاد تومان برد

یادداشت‌های ناصرالدین‌شاه، چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۲۴۵؛

دیشب یوشی بله شده بود، صبح رفتم حمام. می‌خواستم سوار بشوم، هوا ابر و سرد بود، خسته هم بودم، سوار نشدم. منزل توقف شد. ناهار خوردیم. حکیم روزنامه خواند. بعد از ناهار امیرآخور، ملک‌صور و امین‌الملک طرفی؛ عین‌الملک و نوری طرفی، بازی تخته کردند. عین‌الملک هفتاد تومان برد.

علی‌رضاخان، محمدعلی‌خان، عکاس‌باشی [و] نقال رفتند شهر. موچول‌خان [و] شوهری با پدرِ شوهری رفتند ورامین - خسرو - ده آقاخان. محمدتقی‌خان شمرانی هم دو روز است رفته است ورامین. زنش دهی می‌خواهد بخرد، رفته است آن‌جا را ببیند، خلاصه غروب شد.

امروز محمدرحیم‌خان و کلب‌حسین‌خان را گفتم بروند کوک‌داغ شکار بزنند. باقر، آدمِ میرشکار، یک تکه هشت‌ساله در کامیان زده بود آورد. میرشکار عقب زخمی‌های دیروز رفته است اما چیزی گیر نیامد.

قدری برف بارید. شب بعد از شام قُرُق شد. ادیب‌الملک، حاجی میرزا علی، میرزا علی‌خان [و] افشاربیک بودند. اشعار کتاب ملک‌صوری را خواندم. بعد از آن خوابیدم. محمدرحیم‌خان و کلب‌حسین‌خان آمدند، زیاد صحبت شد. میرشکار هم بود. در کوک‌داغ تفنگ انداخته بودند، نتوانسته بودند چیزی بزنند. شب خوابیدم.

منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه، از ربیع‌الاول ۱۲۸۳ تا جمادی‌الثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۹۲ و ۹۳.

منبع: انتخاب

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • مهدی

    امان از این پادشاهان مزخرف و تنبل و بی لیاقت ، حیف کشور عزیزمان ایران که این تنپروران و بی لیاقتها شدن شاهشون کاش افرادی همچون نادر و لطفعلی خان و کریم خان ها زیاد داشتیم