از ریاض تا واشنگتن: بن سلمان و دیپلماسی نفتی بدون شرط ابراهیم
چرا محمد بن سلمان دیگر برای جلب آمریکا نیازی به بهرسمیت شناختن اسرائیل ندارد؟/ قراردادهای F-۳۵؛ پاداش دفاعی عربستان بدون عادیسازی با اسرائیل
سفر محمد بن سلمان به آمریکا با امضای قراردادهای هزار میلیارد دلاری سرمایهگذاری و تأیید فروش F-35، دیپلماسی سعودی را از شرط عادیسازی با اسرائیل رها کرد. ترامپ فروش جنگندهها را تأیید کرد و بن سلمان تعهد هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری در انرژی و هوش مصنوعی داد.
سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به آمریکا، که با امضای قراردادهای هزار میلیارد دلاری سرمایهگذاری و تأیید فروش F-35 به عربستان همراه بود، نقطه عطفی در روابط واشنگتن-ریاض است و نشان میدهد چگونه دیپلماسی سعودی از شرط بهرسمیت شناختن اسرائیل رها شده و به سمت اولویتهای اقتصادی و امنیتی تحول یافتهاست.
بن سلمان، ولیعهد عربستان، در دیدار با ترامپ، تعهد افزایش سرمایهگذاری از ۶۰۰ میلیارد به هزار میلیارد دلار در انرژی، هوش مصنوعی و دفاع را داد، و ترامپ فروش F-35 را با نسخه محدود تأیید کرد.این قراردادها، بدون اشاره به عادیسازی روابط با اسرائیل، روابط را بازسازی میکند و الجزیره به نقل از مقامات سعودی نوشت که تمرکز بر «امنیت خلیج فارس» است.
زمینه این سفر که به تنشهای خاورمیانه بازمیگردد. بن سلمان در ۲۰۲۴ با بایدن بر سر حقوق بشر اختلاف داشت، اما با ترامپ، ۴۰ میلیارد دلار برای انرژی هستهای و تانکها، قرارداد امضا کرد.
قرارداد F-35: پاداش دفاعی عربستان بدون شرط عادیسازی
قرارداد فروش F-35 به عربستان، که ترامپ در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵ تأیید کرد، ایده محوری دیپلماسی سعودی را نشان میدهد: آمریکا بدون شرط عادیسازی با اسرائیل، امنیت خلیج فارس را تضمین میکند، و این تغییر، تعادل نظامی منطقه را به نفع ریاض تغییر میدهد. الجزیره گزارش داد که ترامپ، با نسخه محدود F-35 (بدون قابلیتهای پیشرفته برای اسرائیل)، فروش ۳۲ جنگنده را به ارزش ۲۰ میلیارد دلار تأیید کرد، و بن سلمان گفت: «این همکاری، امنیت مشترک است.» این قرارداد، ریشه در درخواست سعودی از ۲۰۱۷ دارد، اما در دوره بایدن به دلیل حقوق بشر متوقف شد.
این قرارداد، ۳۰ درصد نیروی هوایی عربستان را مدرن میکند. مؤسسه بروکینگز تأکید کرد که F-35، با رادارهای پیشرفته، حملات دریای سرخ را کاهش میدهد و به نقل از مقامات آمریکایی نوشت که ترامپ، با انگیزه اقتصادی (ایجاد ۵ هزار شغل در لاکهید مارتین)، شرط پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم را حذف کرد، زیرا عربستان ۴۰ میلیارد دلار برای انرژی هستهای تعهد داد. این پاداش، سعودی را از وابستگی به F-15 آمریکایی رها میکند و به «قدرت هوایی منطقهای» تبدیل می کند.
سرمایهگذاریهای عظیم: هزار میلیارد دلار، کلید دیپلماسی اقتصادی سعودی
سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری عربستان در آمریکا، که بن سلمان در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵ اعلام کرد، ایده محوری تغییر دیپلماسی سعودی را تشکیل میدهد: اقتصاد جایگزین شرطهای سیاسی مانند پیوستن به پیمان ابراهیم شده، و این شیفت، تعادل قدرت را به نفع ریاض در برابر واشنگتن تغییر میدهد، چرا که بن سلمان تعهد افزایش از ۶۰۰ میلیارد به هزار میلیارد دلار در انرژی، هوش مصنوعی و دفاع را داد، و ترامپ گفت: «این معامله قرن جدید است.» این سرمایهگذاری، ریشه در تنوع اقتصادی چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی دارد، و ۵۰ درصد آن برای هوش مصنوعی (همکاری با گوگل) است.
این سرمایهگذاری، ۵۰۰ هزار شغل آمریکایی ایجاد میکند و وابستگی به نفت سعودی را تعدیل مینماید. مؤسسه بروکینگز تأکید کرد که هزار میلیارد، سعودی را از شرط پیوستن به پیمان ابراهیم رها میکند، و آمریکا را به «مشارکت برابر» وامیدارد. رویترز نیز به نقل از مقامات سعودی نوشت که ۳۰ درصد سرمایهگذاری برای انرژی هستهای (همکاری با وستینگهاوس) است، و ۲۰ درصد برای دفاع (تانکهای آبرامز). این کلید، سعودی را بدون نیاز به دخالت دادن مسئله فلسطین به «شریک استراتژیک» امریکا تبدیل میکند.
تمرکز سفر بن سلمان به آمریکا: امنیت و انرژی، دور از فلسطین
تمرکز سفر بن سلمان بر امنیت و انرژی، بدون اشاره به فلسطین، ایده محوری دیپلماسی سعودی را نشان میدهد: ریاض اولویتهای خود را از ایدئولوژی به عملگرایی شیفت داد، و این تغییر، تعادل خاورمیانه را بدون شرط پیمان ابراهیم به نفع عربستان تغییر میدهد.
رویترز گزارش داد که بن سلمان در دیدار با ترامپ، بر قراردادهای هستهای (۴۰ میلیارد) و تانکهای آبرامز (۲۰ میلیارد) تمرکز کرد، و ترامپ گفت: «امنیت خلیج فارس، اولویت ماست.» این تمرکز، ریشه در حملات حوثیها دارد، که ۱۰ میلیارد خسارت به تجارت سعودی وارد کرد. تمرکز، سعودی را از وابستگی به F-15 به F-35 (۳۰ درصد نیروی هوایی، وزارت دفاع عربستان) رها میکند. مؤسسه بروکینگز تأکید کرد که انرژی هستهای، سعودی را از نفت مستقل و مسئله فلسطین را به حاشیه برد. این دور شدن، سعودی را به "قدرت مستقل" تبدیل میکند تا نفوذ ایران در یمن را مهار کند.
پیامدهای ژئوپلیتیکی: عربستان بدون اسرائیل در بازی قدرت خاورمیانه
پیامدهای ژئوپلیتیکی سفر بن سلمان، عربستان را بدون نیاز به بهرسمیت شناختن اسرائیل به قدرت منطقهای تبدیل کرد و بازی قدرت خاورمیانه را از ایدئولوژی به اقتصاد شیفت داد، جایی که ریاض با انگیزه مهار ایران و چین، تعادل را پیش میبرد. بن سلمان، با هزار میلیارد سرمایهگذاری ، آمریکا را به شریک برد-برد تبدیل کرد. از سوی دیگر تغییر پارادایم در دیپلماسی عربستان سعودی تحت رهبری محمد بن سلمان را باید در چارچوب نظریه «واقعگرایی ساختاری» والتز و «گذار هویتی» در روابط بینالملل تحلیل کرد.
این تحول که در سفر نوامبر ۲۰۲۵ به واشنگتن تجلی یافت، نشاندهنده گذار عربستان از یک دولت پیرو در نظام دو قطبی به یک کنشگر مستقل با راهبرد «قدرتسازی چندبعدی» است. به عبارت دیگر عربستان با بهرهگیری از سه رکن اساسی - توانمندسازی دفاعی از طریق قرارداد F-35، سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری در فناوریهای آینده، و دیپلماسی انرژی هستهای - موفق شده «وابستگی راهبردی» سنتی به آمریکا را به «وابستگی متقابل نامتقارن» تبدیل کند.
در جمعبندی نهایی، باید اذعان داشت که دیپلماسی نوین عربستان سعودی تجلیگاه «گذار پارادایمی» در نظم خاورمیانه است. این گذار سه لایه اساسی دارد: در لایه اقتصادی، حرکت از رانتیرسم نفتی به سمت «کاپیتالیسم فناورانه»؛ در لایه امنیتی، گذار از «امنیت جمعی عربی» به «امنیت سایبرنتیک»؛ و در لایه هویتی، تحول از «رهبری جهان عرب» به «قدرت میانجی جهانی». سناریوی محتمل برای دهه پیشرو، تثبیت «نظم چندقطبی منطقهای» تحت رهبری عربستان است که در آن ریاض از طریق «دیپلماسی شبکهای» با قدرتهای بزرگ، موقعیت «همافزایی راهبردی» را بدون نیاز به عادیسازی با اسرائیل حفظ خواهد کرد. این مدل جدید، «مرگ جغرافیای سیاسی سنتی» و «تولد ژئواقتصادی نوین» در خاورمیانه را نوید میدهد.