سیگنال شکست مذاکرات با آمریکا به نفع کیست و چه کسانی زیرآب آنرا میزنند؟
محمد مهاجری، تحیلگر سیاسی گفت: در داخل کاسبان تحریم با مذاکره به شدت مخالفند و یکسری عوامل ایدئولوژیک و تندرو میخواهند زیرآب مذاکرات را بزنند؛ مخالفان خارجی مذاکرات نیز میدانند اگر روابط ایران و آمریکا بهبود پیدا کند بقای جمهوری اسلامی تضمین میشود.

مذاکرات بعد از ۳ دور نشست موفقیت آمیز بنا به دلایلی با وقفه مواجه شد؛ این اتفاق، اما فرصتی را برای مخالفان توافق ایران و آمریکا فراهم آورد تا به تحلیلهای تخریبی بپردازند. تندروهای داخلی، اپوزیسیون خارج کشور، رسانهها و مقامات رژیم صهیونیستی یا برای برجستهسازی گمانه شکست مذاکرات تلاش کردند یا با پررنگ کردن نقاط اختلافی دو طرف کوشیدند که توافق احتمالی را یک شکست تلخ و فاجعهآمیز برای ایران نشان دهند.
سعی و کوشش اپوزیسیون و صهیونیستها برای مسدودسازی روند مذاکرات اتفاقی غیرمنتظره محسوب نمیشود، اما ابهام بزرگ آن است که چرا تندروهای داخلی مدعی ولایتمداری بر طبل شکست گفتوگوها میکوبند یا با زیر سئوال بردن توافق احتمالی میخواهند آن را خیانت به دستاوردهای کشور یا بیارزش - به لحاظ دیپلماتیک - جلوه دهند؟
محمد مهاجری درباره چرایی تلاش تندروهای داخلی بر تخریب و مسدودسازی مسیر مذاکرات گفت: «وقتی نظام تصمیم میگیرد وارد پروسه مذاکره شود، میداند این کار هزینههایی دارد. در برجام هزینههایی دادیم و در این مذاکرات نیز باید هزینههایی بدهیم».
وی افزود: «زمان برجام، مذاکرات در قالب ۱+۵ انجام شد، اما حالا پذیرفتیم مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم. در زمان مذاکره نیز این طور نیست که یک طرف هر چه بگوید، طرف مقابل بگویم «قبول». در جریان مذاکره، ایران روی بعضی موضوعات و شاید در بعضی موضوعات دیگر آمریکا دست برتر داشته باشد».
این فعال مطبوعاتی اظهار کرد: «در موضوع غنی سازی، قطعا مقامات عالی کشور یکسری خط قرمزهایی را تعریف کردهاند و براساس این خطوط قرمز شاید ایران بپذیرد از غنی سازی پیشرفته عدول کند، این سیاستی است که به نظر میرسد در جمهوری اسلامی پذیرفته شده است، اما اگر طرف مقابل بخواهد که غنی سازی در ایران به صفر برسد یا کلا فعالیت صلح آمیز هستهای ما تعطیل شود، قطعا قابل پذیرش نیست و جزء خط قرمزهای ما در مذاکره محسوب میشود».
وی افزود: «البته آمریکاییها هم خط قرمزهایی دارند و در نهایت شاید دو طرف بپذیرند که بعضی خط قرمزها نیز قابلیت مذاکره دارد. ما به عنوان جمهوری اسلامی در چه شرایطی وارد مذاکره شدیم؟ در شرایطی که واقعیتهای بینالمللی و واقعیتهای درونی کشور را دیدیم و پذیرفتیم و بر همین اساس هم داریم مذاکره میکنیم.»
عضو شورای اطلاع رسانی دولت یادآور شد: «اینکه برخی میگویند «کاهش درصد غنی سازی به معنای شکست ایران است»، این نشانه بیاعتمادی آنها به تصمیم مقامات عالی نظام است. اگر کسی خود را پیرو ولایت فقیه نشان دهد، اما با زدن زیرآب مذاکرات بخواهد روند گفتوگوها را تضعیف کند، معنا و مفهومش آن است که بیتردید او با رهبری ضدیت میکند».
وی افزود: «البته مخالفتی نیست با اینکه برخی نمایندگان مجلس یا حتی تندروها مطالبات بخشهایی از جامعه را بیان کنند، چون در کشور آزادی وجود دارد، اما اینکه آنها بخواهند تعیین تکلیف کنند و از طریق جایگاههایی که عامل فشار هستند، بخواهند فشار بیاورند تا گلوگاههای مذاکرات را ببندند و اجازه ندهند گفتوگوها به روال عادی دنبال شوند؛ همان بلایی سر کشور خواهد آمد که در برجام آمد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار کرد: «در برجام روال مذاکرات کاملا مثبت بود و اگر در داخل عدهای از پشت خنجر نمیزدند نه ترامپ و نه دیگر طرفها نمیتوانستند با خروج از برجام زیر تعهدشان بزنند. متأسفانه در آن مقطع، در داخل یکدست عمل نکردیم ترامپ هم توانست از نقطه ضعف ما استفاده کند، الان هم دقیقا همین اتفاق در حال تکرار است».
وی با اشاره به گروههای مخالف مذاکره در داخل کشور افزود: «برخیها وضعیت فعلی ایران در مذاکره را با لیبی مشابه سازی میکنند و میگویند «قذافی صنایع هستهای خودش را بار کشتی کرد و تحویل غرب داد و ما هم همین کار را انجام میدهیم که این یعنی نابودی ایران». گروه دیگر تندروها هستند که معتقدند ما از آرمانها و اهداف انقلابی و ضداستکباریمان دست برداشتیم در حالیکه میتوانستیم با فناوری هستهای ضدیت خودمان را با استکبار نشان بدهیم».
مهاجری گفت: «دیپلماسی عرصه ایدئولوژی نیست و عرصه تأمین منافع ملی است. شاید زمانی در دیپلماسی به این نتیجه برسیم که در جاهایی باید امتیازاتی دهیم یا کوتاه بیاییم تا در جاهای دیگری برای تأمین منافع ملی دست بالا را داشته باشیم. این تصمیم را مقامات عالی کشور میگیرند و دیپلماتها نیز براساس آن پای میز میروند و مذاکرات را به نتیجه میرسانند».
وی افزود: «قطعا صهیونیستها و رسانههای خارجی مثل ایران اینترنشنال دلسوز ایران نیستند و از مذاکرات بین ایران و آمریکا ناراحتند بنابراین تلاش میکنند این طور جلوه دهند که جمهوری اسلامی در مذاکرات ذلیلانه رفتار میکند، اما نکته قابل تأمل همسویی عناصر تندرو و جبهه پایدری با ایران اینترنشنال و صهیونیست هاست. علت هم روشن است در داخل کاسبان تحریم با مذاکره به شدت مخالفند و یکسری عوامل ایدئولوژیک و تندرو میخواهند زیرآب مذاکرات را بزنند؛ مخالفان خارجی مذاکرات نیز میدانند اگر روابط ایران و آمریکا بهبود پیدا کند بقای جمهوری اسلامی تضمین میشود، چون دشمنی آمریکا با ایران کاهش مییابد و دو طرف از جنگ دور میشوند. آنها از این اتفاق ناراضیاند و میخواهند ایران در جنگهای احتمالی وارد شود و امکانات و نیروی انسانی خودش را از دست بدهد. این دو گروه مخالف مذاکرات در داخل و خارج کشور هر چند اعتقادات یکسان ندارند، اما خاستگاه عملیاتی آنها یکسان است».
نگاهی به سناریوهای ذهنی مخالفان داخلی و خارجی مذاکرات از این واقعیت پرده بر میدارد که هر کدام شان منفعتهای کلانی از انسداد مذاکرات میبرند. نتانیاهو همچنان میتواند بر طبل جنگ بکوبد و با وجود مخالفتهای شدید در سرزمینهای اشغالی حضور خود را در قدرت توجیه کند؛ رسانههای فارسی زبان خارج کشور نیز میتوانند از دشمنان ایران منابع مالی چربتری بگیرند و همچنان تندروهای داخلی نیز زیر سایه کاسبان تحریم بمانند و به لفت و لیسی برسند.
کاسبان تحریم و سوپر انقلابیها به خاطر منافع شخصی خودشان مردم را زیر پا می گذارند .
انقلابی فقط
وفاقی سهمیه ای
سلام آقای محمد مهاجری به خوبی مخالفان مذاکره را تشریح کرده آند.
روسیه وپایداریچی های ستون پنجمش تو ایران .!!
جلیلی و شرق پرستان