دوست دوران کودکی‌ام را در دفاع از خودم کشتم

دو سال قبل بود که به ماموران گزارش دادند جسد مردی در غرب تهران پیدا شده است. تحقیقات در این خصوص آغاز شد و ماموران متوجه شدند قاتل مردی به نام سیناست که دوست خود یوسف را کشته است. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران شعبه ۳ فرستاده شد.

در جلسه رسیدگی، با توجه به اینکه اولیای دم شناسایی نشده بودند، از طرف رئیس قوه قضائیه درخواست قصاص مطرح شد. نماینده دادستان بعد از بیان این درخواست گفت: «متهم چهار سال قبل از طریق مرز نیمروز به طور قاچاقی وارد ایران شد. او نگهبان بود و با یوسف دوستی‌ای قدیمی داشت. به گفته خودش آنها از بچگی با هم دوست بودند. بعد از اینکه به ایران می‌آیند دچار اختلاف می‌شوند. بعد از چند بار درگیری مقتول با متهم تماس گرفته و درگیری لطفی پیدا می‌کنند و بعد با هم قرار دعوای حضوری می‌گذارند. در آن درگیری، متهم با وارد کردن ضرباتی مقتول را به قتل می‌رساند.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: «من در دفاع از خودم این کار را کردم . یوسف از ساعت ۱۲ شب مقابل خانه من آمده بود. من با دوستانش تماس گرفتم و خواستم پشیمانش کنند تا درگیری شروع نشود اما او قبول نکرد. چاقو در دستش بود. حین درگیری چاقو به زمین افتاد. من چاقو را برداشتم و یک ضربه به او زدم. بعد فرار کردم به سمت مرز سلماس رفتم تا به کشور ترکیه بروم اما چون هم شلوغ بود و هم پول زیادی نداشتم، تصمیم گرفتم برگردم و کار کنم و بعد به ترکیه بروم. به خانه خواهرم رفتم. پنج ماه بود آنجا زندگی می‌کردم و کار می‌کردم که دستگیر شدم.

او ادامه داد: «درگیری ما لفظی شروع شد. یوسف هر بار که مست می‌کرد با یک نفر درگیر می‌شد. آن شب مست کرد و با من درگیر شد. اول فحش داد و بعد درگیری ایجاد کرد. در دعوا چاقویش به زمین افتاد. من هم چاقو را برداشتم و در دفاع از خودم زدم. من قصد زدن ضربه به گردنش را نداشتم اما وقتی چرخید ضربه به گردنش برخورد کرد.»

سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «با توجه به اظهارات موکل، مقتول خودش به محل سکونت رفته و چاقو را هم خودش برده است. موکل من قصد دفاع داشته و می‌خواسته جان خودش را نجات دهد.»

سپس دفاع آخر از متهم گرفته شد و قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.