فولادسازی شادگان؛ توسعه‌ای که در زمانه تردیدها معنا پیدا می‌کند

شادگان در شرایطی به بهره‌برداری رسیده که صنعت فولاد هم‌زمان زیر فشار تحریم، ناترازی انرژی، محدودیت‌های صادراتی و افزایش هزینه‌های تولید قرار دارد؛ شرایطی که بسیاری از بنگاه‌ها را از توسعه بازداشته و به «مدیریت بقا» سوق داده است.

فولادسازی شادگان؛ توسعه‌ای که در زمانه تردیدها معنا پیدا می‌کند

فولادسازی شادگان در سکوت خبری و دور از هیاهو، آرام‌آرام به مدار تولید نزدیک شده است؛ پروژه‌ای که اگر در چند سال قبل کلنگ می‌خورد، شاید صرفاً یک طرح توسعه‌ای دیگر تلقی می‌شد، اما امروز، در متن صنعت فولاد ایران، معنایی متفاوت دارد.

شادگان در شرایطی به بهره‌برداری رسیده که صنعت فولاد هم‌زمان زیر فشار تحریم، ناترازی انرژی، محدودیت‌های صادراتی و افزایش هزینه‌های تولید قرار دارد؛ شرایطی که بسیاری از بنگاه‌ها را از توسعه بازداشته و به «مدیریت بقا» سوق داده است.

اهمیت فولادسازی شادگان فقط در اضافه شدن یک ظرفیت جدید خلاصه نمی‌شود. این واحد فولادسازی با تمرکز بر تولید شمش بیلت و با مزیت لجستیکی نزدیکی به بنادر جنوبی، بخشی از راهبرد بازطراحی جغرافیای تولید در گروه فولاد خوزستان است؛ راهبردی که به‌جای تمرکز بیش‌ازحد تولید در یک نقطه، توزیع هوشمند ظرفیت، کاهش ریسک عملیاتی و افزایش انعطاف صادراتی را دنبال می‌کند. در سال‌هایی که هر ساعت قطعی برق یا گاز می‌تواند زنجیره تولید را مختل کند، چنین تنوعی در محل تولید، یک مزیت رقابتی پنهان اما مهم به شمار می‌آید.

از منظر اقتصادی نیز فولادسازی شادگان نشان می دهد که هنوز هم می‌توان در صنعت فولاد ایران سرمایه‌گذاری تولیدمحور انجام داد، به شرط آنکه نگاه مدیریتی بلندمدت باشد. فولاد خوزستان در سال‌های اخیر بارها نشان داده که توسعه را به تعویق نمی‌اندازد، بلکه هم‌زمان با مدیریت بحران‌های روزمره، برای آینده ظرفیت می‌سازد؛ از سرمایه‌گذاری در تأمین انرژی و آب گرفته تا تکمیل زنجیره ارزش. شادگان ادامه همین منطق است؛ تبدیل فشارهای بیرونی به انگیزه‌ای برای تقویت درون‌زایی تولید.

در سطح منطقه‌ای، شادگان فراتر از یک کارخانه است. این پروژه برای شهری که سال‌ها با بیکاری، مهاجرت و کمبود فرصت‌های صنعتی پایدار دست‌به‌گریبان بوده، می‌تواند نشانه‌ای از بازگشت امید به تولید باشد؛ البته به شرط آنکه سیاست‌های کلان، این مسیر را مسدود نکند. تجربه نیمه نخست سال‌های اخیر نشان داده است که محدودیت‌های انرژی و ابهام در سیاست‌های ارزی و صادراتی، حتی سودآورترین پروژه‌ها را نیز به حاشیه می‌راند.

فولادسازی شادگان امروز بیش از آنکه یک «افتتاح صنعتی» باشد، یک آزمون سیاستی است. اگر اجازه داده شود این ظرفیت جدید با ثبات انرژی، شفافیت مقررات و دسترسی منطقی به بازارهای صادراتی فعالیت کند، شادگان می‌تواند به نمونه‌ای از توسعه صنعتی در شرایط دشوار تبدیل شود.

در غیر این صورت، خطر آن وجود دارد که این پروژه نیز مانند بسیاری از ظرفیت‌های دیگر، زیر سایه محدودیت‌ها کمتر از توان واقعی خود دیده شود. شادگان آمده است تا تولید کند؛ نوبت سیاست‌گذار است که تصمیم بگیرد این تولید، به فرصت تبدیل شود یا صرفاً به یک عدد در گزارش‌ها.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید