بار دیگر تنها "تلویزیون خصوصی" کشور عزیزمان حماسه آفرید!

*محسن مرعشی مرزنگو

بار دیگر تنها "تلویزیون خصوصی" کشور عزیزمان حماسه آفرید!

بار دیگر تنها "تلویزیون خصوصی" کشور عزیزمان، حماسه آفرید!
شبهای محرم;شبکه ی دو; استیج مداحی....!
ویترین افتخارات مذهبیمان همین یک قلم را کم داشت که به همت آقایان و حمایت رسانه ی "خصوصی"، مزین به آن شد! این، هم یک هنر است و هم یک کارآفرینی.
هنر گریاندن مردم از طریق بازی با احساسات و مقدساتشان و خرج از ائمه ی اطهار.
در همان شرایطی که جماعت عاشق اهل بیت، از سر عشق و مهر به امامان معصومشان، نذری می دهند و در بین فعالیت هایی از سر صدق و خلوص، دست مسکین و نیازمندی را هم می گیرند.
کارآفرینی است، چرا که آقایان مداح، با اخذ هزینه هایی گزاف، بسته به شهرتشان; خلوص عزاداری را زیر پا گذاشته و لکه دار کرده و از این راه ایجاد اشتغال می کنند.
می خوانند و پول می گیرند. به گریه می اندازند و پول می گیرند. شاگرد تربیت می کنند و پول می گیرند.
حداقل هر شب برای نوچه هایی که بین عزاداران ولو می شوند، ایجاد اشتغال و کسب درآمد می کنند.
اینجور که پیش می رود، به زودی به اتحادیه و ثبت شرکت و نظام بندی و چه و چه نیز خواهیم رسید.

پدر بزرگ کشاورز من هم برای جدش می خواند! پدر پزشک من هم برای جدش می خواند. بنده ی حقیر سراپا تقصیر هم برای جدم می خواندم. هر انسان آزاداندیشی در این ایام، به آزادگی حسین (ع) و مرام برادرش، می اندیشد و آن را می ستاید.
اما اینکه دکانی باز شود و آقایان از این راه، نان و بوقلمون سر سفره هایشان ببرند، بسیار گران و هضم آن سنگین است.
مدح اهل بیت کار جدیدی نیست که آقایان باب کرده باشند. این یک کار اعتقادی است و در فرهنگ ما صدها سال پیشینه دارد.
غالبا افرادی معتقد و مؤمن، با خلوص نیت و صرفا برای رضای خدا، در مراسم مذهبی و آیینی، مبادرت به این امر می کردند; نه برای امرار معاش.
آقایان "صنعت مداحی" ایجاد کرده اند و هیچ کس هم جلودارشان نیست.
در عجبم که بزرگان اندیشه و دیانت ما در قبال این همه هتک حرمت، سکوت اختیار کردند.
یعنی هیچ کس در کشور مذهبی ما نیست که به این "نان به نرخ اعتقاد خورها" تذکری دهد و یا جلوی این بازیچه قرار دادن مذهب و آیین را بگیرد؟!
امثال بنده که به قول آقایان مطربیم و خارج از دایره ی دین، غالبا از دریافت وجه برای اجرای موسیقی امتناع می ورزیم تا هنر متعالی را آغشته به مادیات نکنیم.

شرم کنید آقایان. حیا کنید جناب تلویزیون. حتی آن یزید و هیتلر و صدام ملعون هم در هنر دستی داشتند; آخر تو چقدر بی هنری.
تو چرا آب به آسیاب این دین فروشان می ریزی. شرمنده ی روزهایی شدم که در این شبکه ها، موسیقی اجرا می کردم.
به خدا قسم دیگر راضی نیستم همان تعداد معدود از ترانه هایم را پخش کنید.
به هر روی، بسیار سخت و اندوهناک است که در ایام عزاداری سید و سالار شهیدان و سرور آزادگان، ضربه ای اینچنین کاری، به اعتقادات و اندیشه های پاک هموطنانمان وارد آید و رسانه ی قلدر و گردن کلفت کشور هم در زمره هواداران و هواخواهان آن درآید.
در پایان تقاضا دارم پایتان را از حلقوم آزادگی و دیانت نیمه جانمان بردارید و بگذارید هوایی برای تنفس بیاید.

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید