شاکی پرونده پژمان جمشیدی: پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرده؛ پژمان پیشنهاد 50 میلیاردی داد که شکایت نکنم/ مادر شاکی: پژمان در دادگاه گفت صیغه محرمیت خوانده
زن جوانی که شاکی پرونده پژمان جمشیدی است و مادرش، برای نخستینبار جزئیات روند شکایتشان از او و اتفاقاتی را که افتاده، براساس مستندات موجود در پرونده، اعلام کردهاند.
سهشنبه، 29 مهرماه بود که یک خبر، صدر همه خبرها در ایران نشست: «یک بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به عنف، بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شده است.» هنوز چند دقیقه از انتشار این خبر نگذشته بود که نام پژمان جمشیدی بهعنوان متهم این پرونده در شبکههای اجتماعی دستبهدست چرخید؛ از همان زمان کاربران زیادی در دفاع یا رد عمل او صحبت کردند و منتظر ماندند تا مقامات قضایی درباره این موضوع اطلاعرسانی کنند.
همان روز قوهقضائیه اعلام کرد که یک بازیگر سینما در پی شکایت شاکیخصوصی با احضار به مرجع قضایی و تفهیم اتهام، بازداشت شد. چهار روز بعد اما علی القاصیمهر، رئیس کل دادگستری استان تهران بدون نامبردن از این متهم در پاسخ به سوال گفت که قرار بازداشت او نقض شده تا قرار متناسب صادر شود. ساعتی بعد جمشیدی با قرار وثیقه آزاد شد.
حالا زن جوانی که شاکی پرونده پژمان جمشیدی است و مادرش، برای نخستینبار جزئیات روند شکایتشان از او و اتفاقاتی را که افتاده، براساس مستندات موجود در پرونده، در گفتوگو اعلام کردهاند. شاکی پرونده که نمیخواهد ناماش در گزارش بیاید از روزی میگوید که برای امضای قرارداد همکاری با پژمان جمشیدی، از دفترش به خانه او رفته و آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است، همچنین یک زن هم در این ماجرا دخیل بوده و شاکی بهواسطه اعتماد به او به خانه جمشیدی رفته است.
این زن جوان و مادرش میگویند همان شب با شکایت و گرفتن دستور قاضی، آزمایش پزشکی قانونی انجام داده و در گزارش این سازمان، تجاوز تایید شده است. به گفته آنها بعد از اینکه از او شکایت کردند، دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست و اینبار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. آنها از همراهی خوب قضات دادگاه بدوی در روند رسیدگی به پرونده میگویند و حالا منتظر صدور رأی نهاییاند. زن جوان شاکی میگوید، بارها از سمت پژمان جمشیدی و اطرافیاناش به او پیشنهاد 50 میلیارد تومانی داده شده تا از شکایت خود صرفنظر کند، اما قبول نکرده است.
ببینید: واکنش پزشکی قانونی به اظهارات شاکی پرونده پژمان جمشیدی
«کامبیز برجاس»، یکی از وکلای پژمان جمشیدی اما میگوید، وکلا هنوز پرونده را نخواندهاند اما اتهام تجاوز را قبول ندارند. در چندروز گذشته انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی به اتهام تجاوز، محل بحث و تحلیلهای زیادی شد. عده زیادی از او حمایت کردند و گفتند این موضوع دروغ است و هنوز ثابت نشده؛ آنها فیلم آزادی جمشیدی از زندان را نشر میدادند، میگفتند اگر او واقعاً کاری کرده بود، آزاد نمیشد و همان سوالاتی را میپرسیدند که همواره از راویان آزار جنسی پرسیده میشود: «چرا زودتر شکایت نکردی؟»، «چرا به خانهاش رفتی؟»، «حتماً دنبال پول بوده»، «برای پژمان پاپوش دوختهاند»، «حتماً دسیسهای وجود دارد» و.... عدهای دیگر اما با حمایت از زن شاکی پرونده، نوشتند که خشونت جنسی و جنسیتی، موضوعی پیچیده در سرتاسر جهان است که به این سادگی نمیشود درباره آن قضاوت کرد.
بیشتر بخوانید: وکیل پژمان جمشیدی: تهدیدم کردند
موضوعی که نظام کیفری در ایران و حتی در بعضی دیگر از نقاط جهان، ظرفی یا قوانین کافی برای برخورد با این موضوع را ندارد و نمیتوان نقش عرف و سنتی که در این موارد بیشتر علیه زنان است را نادیده گرفت. بازمانده تجاوز در مسیر پیگیری حقوقی، چالشهای خیلی زیادی دارد که اصلیترین آن بحث ارائه دلیل است؛ او در مسیر ارائه دلیل با معیارهای سختگیرانه قانون کیفری در ایران با چالش روبهرو است.
«زهرا مینویی»، وکیل پایه یک دادگستری که پیش از این روی پروندههای مربوط به تجاوز کار کرده ، میگوید، ما در متن قانون کلمه تجاوز نداریم، بلکه زنای به عنف داریم که بهمعنی برقراری یک رابطه کامل جنسی بدون رضایت است و مجازات آن هم جزو جرائمی است که حد دارد: «نحوه اثبات آن، هم میتواند اقرار باشد و هم چهار شاهد با ویژگیهای خاص و قرائن. علم قاضی هم میتواند از ادله اثبات زنای به عنف باشد. ما در قانون آزارهای جنسی را بهمعنایی که در دنیا مصطلح است، جرمانگاری نکردیم. قانون، بعضی اعمال منافی عفت و مزاحمت را تعریف کرده و این تعریف، شفاف نیست، بههمیندلیل راههای اثبات آن هم سخت و پیچیده است.»
روایت شاکی پرونده
این روایت شاکی پرونده پژمان جمشیدی است. جمشیدی هفته گذشته بازداشت شد؛ بازداشتی که سروصدای زیادی بهراه انداخت تا اینکه شنبه همین هفته بعد از چند روز بازداشت، آزاد شد. حالا زن جوانی که شاکی این پرونده است و مادرش، سکوتشان را شکستهاند، از این اتفاق و روند شکایتشان و مستندات پرونده در دادگاه میگویند.
این زن جوان که نمیخواهد ناماش فاش شود، میگوید در سالهای اخیر برای حضور در سینما تلاش کرده، چند نقش کوتاه هم بازی کرده و رزومهاش را برای کارگردانان و بازیگران شناخته شده میفرستاده است: «برای آقای جمشیدی هم رزومهام را فرستاده بودم. یکروز با من تماس گرفت و دعوتم کرد که بروم سر صحنه سریال «محکوم». من هم رفتم و آنجا کلی از من تعریف کرد و گفت که خیلی بااستعدادم. گفت کمکت میکنم که بازیگر بزرگی بشوی. من از اینکه رزومهام مورد توجه قرار گرفته بود، خوشحال بودم. بعد از چند روز دوباره تماس گرفت و گفت، بیا سر یک فیلمنامه حرف بزنیم و قرارداد ببندیم. من هم رفتم سر صحنه سریال.»
متهم این پرونده به این زن جوان میگوید، قرارداد در جای دیگری است و باید با او به آنجا برود: «من هم اعتماد کردم و با او رفتم. وارد خانه که شدیم، در را قفل و شروع به کشیدن مواد کرد و دود آن را روی صورتم فوت میکرد. دستوپایم را بست و بعد بهزور با من رابطه جنسی برقرار کرد. من میخکوب شده بودم و از پساش برنمیآمدم. بعد نشئه شد و به کناری افتاد. من هم دنبال کلید گشتم و پیدایش کردم. آرام در را باز کردم و به کوچه رفتم، شروع کردم به داد و بیداد و گریه، حالم خیلی بد بود.»
بعد از داد و بیداد او، چندنفر از اهالی آنجا نزد او میروند و از ماجرا میپرسند: «دو نفرشان گفتند، باید به پزشکی قانونی برویم و سریع من را به آنجا بردند. همان شب، پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد. بعد از اینکه شکایت کردیم دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست. اینبار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. تا همین جواب بیاید، دو ماه طول کشید و چقدر مادرم دوندگی کرد. همه این مستندات در پرونده موجود است.»
روند شکایت این شاکی ششماه طول کشیده و آنطور که شاکی و مادرش میگویند در تمام اینمدت، تحت فشار بودهاند؛ پیشنهادهایی برای سکوت، تماسهای مکرر و تلاشهایی برای متوقفکردن روند پرونده: «در تمام اینمدت، بارها دوستانش خواستند ساکتم کنند؛ همین هفته پیش در روزی که او را بازداشت کردند پیشنهادهای میلیاردی به ما دادند و ما قبول نکردیم. خودش چند بار گفته چقدر بدهم تا رضایت بدهید و از شکایت صرفنظر کنید؟ حتی وکلایش هم ما را تحت فشار گذاشتند. در مدتی که از شکایت کردنمان گذشته با متهم روبهرو نشدیم، نمیخواهم حتی دیگر لحظهای او را ببینم.»
یکی از سختترین لحظات برای این زن جوان، لحظهای بود که متهم را بازداشت کردهاند و او میخواسته آن لحظه را خودش بهچشم ببیند: «سهشنبه هفته پیش، میخواستم فقط یک لحظه کوتاه آن لحظه را که به او دستنبد میزنند، ببینم تا شاید کمی آرام شوم. اما اجازه ندادند. همان روز کلی سند آورده بودند که او بازداشت نشود، اما قاضی قبول نکرد. قاضی تلاش کرد عدالت را اجرا کند، گفت که ممکن است او از کشور خارج شود و باید در بازداشت بماند تا تحقیقات کامل شود. همه حرفم این است که چرا اجازه ندادند حداقل 10 روز در زندان بماند، شاید کمی از رنج من کم شود؟»
او میگوید شنبه همین هفته برایش پیامک ثنا آمده مبنی بر اینکه پرونده از دادگاه کیفری یک به شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان تهران رفته: «دو ساعت بعد از ارسال این پیامک خبر آمد که آزادش کردهاند.» در بخش دیگری از این گفتوگو، این زن جوان از فشارهای اجتماعی و رسانهای در این مدت میگوید: «خواندن نظرات بعضی از مردم، بیشتر از هر چیز دیگری دردآور بود. وقتی کامنتها و نظرات عدهای را در این مدت خواندم، واقعاً رنجم صدبرابر شد. در این مدتی که بعضی از کارگردانها متوجه شدند من از متهم شکایت کردهام، بارها پیشنهاد کاری به من دادند که بتوانند ساکتم کنند؛ همان کسانی که قبلاً حتی به رزومهام نگاه هم نمیکردند.»
روایت مادر شاکی پرونده
مادر این زن جوان هم از اتفاقی روایت میکند که از ششماه پیش زندگی خودش و دخترش را متحول کرده؛ او در تمام طول این مصاحبه حضوری، با گریه از روندی که با دخترش در این ماهها طی کردهاند گفت و از آن روزی که این اتفاق برای دخترش افتاد: «من تهران نبودم، همان شب با من تماس گرفتند و گفتند دخترت تصادف کرده و خودت را به پزشکی قانونی برسان. خودم را به تهران رساندم و مستقیم رفتم آنجا و فهمیدم موضوع از چه قرار است. حال دخترم خیلی خیلی بد بود و پزشکی قانونی هم میگفت که باید دستور قاضی باشد تا بتوانند آزمایش بگیرند. آنقدر خودم را آنجا زدم، گریه کردم و گفتم آزمایش را انجام بدهید تا بالاخره دستور قاضی را گرفتیم و آزمایش انجام شد. همان موقع هم جواب پزشکی قانونی تایید میکرد که تجاوز صورت گرفته است.»
به گفته مادر شاکی، آنها حتی همان اول برای شکایت کردن تردید داشتند اما بعد از چندروز برای دخترش ابلاغیه میآید که پژمان جمشیدی از او بهجرم اخاذی شکایت کرده: «دست پیش را گرفته بود؛ خیلی عصبانی شدم، خودم به او زنگ زدم و گفتم بهجای اینکه بگویی غلط کردم چنین کاری کردم، از دخترم شکایت کردی؟! حالا که این کار را کردی ما هم از تو شکایت میکنیم. شکایت کردیم و بعد از 20 روز دستور بازبینی صحنه جرم داده شد.»
این مادر از سختیهایی که در این ششماه از سر گذرانده میگوید؛ از زخم زبانهایی که به او زدند و میخواستند او را هم مثل دخترش از شکایت کردن منصرف کنند: «چقدر در این شش ماه به من میگفتند تو مادر نبودی، اگر مادر خوبی بودی اجازه نمیدادی دخترت بازیگر شود! میگفتند تقصیر خودت است، پژمان جمشیدی حق داشته!» او از جلسه سهشنبه هفته پیش دادگاه میگوید که در آن پژمان جمشیدی به قاضی و مستشارانش گفته با دخترش صیغه محرمیت خوانده: «قاضی همان لحظه به او گفته، خودت خواندی؟ گفته بله. قاضی گفته الان خطبه را بخوان ببینم بلدی؟ و او نتوانسته بخواند. دروغ گفته بود و دروغاش معلوم شد. آن روز از دخترم هم خیلی سوال پرسیدند. طبق جواب پزشکی قانونی و اظهارات دخترم، دادگاه تشخیص اولیه داد که این جرم اتفاق افتاده و بههمیندلیل قرار بازداشت صادر شد. قاضیها آدمهای خوبی بودند و حرفهای دخترم را شنیدند و قانع شدند.»
برای این مادر و دختر، در تمام ششماه گذشته سخت بوده که ببینند جمشیدی به کارش ادامه میدهد و انگار نه انگار که کاری کرده است: «حرف من این بوده که چرا این آدم باید اینطوری برای خودش بچرخد و فیلم بازی کند؟ چرا بیلبوردهایش در همه جای شهر دیده میشود، وقتی با بچه من چنین کاری کرده؟» او میگوید حال روحی دخترش در تمام ششماه گذشته بسیار بد بوده؛ از همان موقع خانهنشین شده و جرأت نمیکند زیاد بیرون برود: «حتی نتوانستم او را پیش روانپزشک و تراپیست ببرم، چون میگفت به هیچکس اعتماد ندارد و میترسد هویتاش فاش شود.»
مادر شاکی میگوید: «ما آدمهایی نیستیم که دوست داشته باشیم کسی اعدام شود، اما از این ناراحتیم که این پرونده چطور به این سرعت از دادگاه کیفری به تجدیدنظر ارسال شد؟ چرا اینقدر زود آزادش کردند؟ آیا کار تمام مردم که در پلههای دادگستری گرفتار بوروکراسی اداریاند به همین سرعت انجام میشود؟! روز دادگاه در هفته پیش، وکلای ایشان که وکلای پرنفوذیاند به ما گفتند که شنبه آزادش میکنیم و همین را در رسانهها هم اعلام کردند. شنبه هم با وثیقه خیلی سنگین آزاد شد؛ همین وثیقه سنگین نشان میدهد که این پرونده در حال رسیدگی است و مدارکی وجود دارد که به نفع شاکی بوده است.»
حالا شاکی و مادرش میخواهند متهم به عقوبت کارش برسد: «حرف ما این است که چرا اجازه ندادند او حداقل کمی عقوبت کارش را ببیند تا با زنان دیگر چنین کاری نکند؟ زنانی که جرأت حرف زدن ندارند. ما میخواهیم مردم بفهمند که او چه کار کرده، میخواهیم کسانی که چشمشان را روی واقعیت بستند بفهمند که به اشتباه از او حمایت کردهاند.» او میگوید اسامیای که در فضای مجازی از شاکی پخششده، دروغ است و واقعیت ندارد: «این وظیفه ما نیست که بیانیه بدهیم و هویت خودمان را فاش کنیم تا اسم افرادی که به اشتباه بهعنوان شاکی پخششده، از شبکههای اجتماعی پاک شود. همچنین این پرونده جزئیات بیشتری دارد که فعلاً از گفتناش معذوریم.»
از فرهنگ تجاوز تا طرح شکایت
«زهرا مینویی»، وکیل پایه یک دادگستری که پیش از این روی پروندههای مربوط به تجاوز کار کرده میگوید، اساساً تجاوز اتفاقی نیست که در ملأعام رخ دهد و قطعاً در یک پستویی اتفاق میافتد که ارائه دلیل برای آن، بهتنهایی و بدون حمایت و آگاهیهای لازم که باید به همه آموزش داده شود، بسیار سخت و پیچیده است: «بهویژه وقتی بازمانده تجاوز یک زن است که از قبل روی دوش او کولهباری از رنج گذاشته شده و در فرهنگ تجاوز، همیشه محکوم به این است که قطعاً تقصیر خودش بوده، نباید در آن موقعیت قرار میگرفت و اگر در این موقعیت قرار داشته، یعنی خودش میخواسته است و با هزاران قضاوت دیگر روبهرو میشود.»
او میگوید چالش بعدی فرد بازمانده از تجاوز، مقابله با ترسهایش است؛ ترس از قضاوت، طرد شدن، بیاعتبار شدن و بیآبرو شدن: «این ترس هم میتواند از خانواده، دوستان و اجتماع بابت نگرانی از طرد شدن، انگ خوردن و محکوم شدن باشد، هم در مسیر قضایی و مواجهه با کارمندان و پرسنل دادگاه و پزشکی قانونی و درمجموع در مسیری باشد که بازمانده از تجاوز باید طی کند. اینکه نیروی تخصصی آموزشدیده در این حوزه نداریم و قانون و نهادها، حمایت ویژهای از فردی که مورد تجاوز قرارگرفته، انجام نمیدهند، باعث میشود چالشها بسیار سخت و پیچیده باشند.»
مینویی معتقد است، نسبت به گذشته تغییری در نگرش جامعه و دستگاه قضایی رخ داده ولی محسوس نیست: «به این معنی که درحالحاضر نمیتوان گفت جامعه و دستگاه قضایی حتماً از بازمانده تجاوز بهدرستی و طبق استانداردهای جهانی حمایت میکنند. ولی فکر میکنم بعد از پروندههایی که بهویژه بعد از جریان جنبش «میتو» در ایران مطرح و رسانهای شد، پیشنهاد اهالی سینما برای تدوین آییننامه خشونت که خشونتهای جنسی را هم شامل میشد، رسانهایشدن بسیاری از پروندهها در همین عرصه و مطرحشدن گفتمان روایتها در پروندههایی که راویان در پروندههای تجاوز و آزارهای جنسی شروع کردند، باعث شده است که جامعه تا حدی نسبت به این موضوعات حساسیت پیدا کرده باشد.»
به گفته این وکیل، این موضوع فقط مختص به ایران نیست: «اما موضوعی که ما بیشتر آن را حس میکنیم این است که متاسفانه فرهنگ ما فرهنگ تجاوز است؛ ازاینمنظر که تا روایتی مطرح میشود، قضاوتها شروع میشود و نوک پیکان آن به سمت راوی است و یاد نگرفتهایم گوش دهیم، حتماً اظهارنظر نکنیم، ساکت باشیم، مشاهده کنیم تا پرونده قضاییشده به سمتوسویی برود، تا راوی روایت خود را بدون ترس از قضاوتشدن، انگخوردن و بیآبرویی مطرح کند. بدون اینکه بترسد. حتی فرصت دهیم که متهم روایت، عذرخواهی و هرآنچه میخواهد را مطرح کند.»
او میگوید ما بسیار زودتر از متهم، صف کشیدهایم که از آبروی او حفاظت کنیم و مراقب باشیم نام او مطرح نشود و قبل از طیکردن یک مسیر حقوقی، درباره آن قضاوتی مطرح نشود: «اما این نگرانی را اصلاً درباره راوی نداریم و درباره او هرجور قضاوتی را انجام میدهیم. قضاوتهای متفاوتی هم داریم؛ از اینکه حتماً دنبال پول بوده تا اینکه پاپوش برای آزارگر دوخته شده و دسیسهای وجود دارد و فرد بازمانده از تجاوز، خودش خواسته و بعداً آن را کتمان کرده است؛ بههمیندلیل این تغییر محسوس نیست.»
او میگوید مجازات زنای به عنف اعدام است و طیف مجازات در این جرم نداریم و بههمیندلیل، همین مجازات خودش به مانعی برای مطرحشدن شکایت تجاوز از سوی بازمانده میشود: «مسیر شکایت از کلانتری شروع میشود و فرد بازمانده از تجاوز باید به کلانتری مراجعه کند، برای پزشکی قانونی نامهای دریافت کند و شکایت خود را باتوجه به نوع جرم در دادگاه کیفری و دادسرا مطرح کند. متاسفانه دستورالعمل یا قانون ویژهای برای رسیدگی سریع به چنین جرائمی نداریم.
دلیل را باید شاکی بیاورد و آن بازمانده از تجاوز بهدلیل فشار روحی و روانیای که از سر گذرانده و در ادامه این مسیر متحمل میشود، ممکن است ذهناش بهدرستی یاری نکند تا بتواند همه دلایل را مطرح کند؛ بنابراین اگر از ابتدا در چنین پروندههایی یک مشاور حقوقی و مددکار و همراه نداشته باشد، حتماً ممکن است برخی دلایل را به درستی ارائه ندهد.»
به گفته زهرا مینویی، برای مثال برای فردی که مورد تجاوز قرار گرفته، لباسها خودشان بخشی از دلایل هستند، فرد نباید دوش بگیرد، باید با همان لباسها به پزشکی قانونی مراجعه کند و تحویل پزشکی قانونی شود: «توقع بسیار زیادی از یک بازمانده از تجاوز است که همه این موارد را به یاد داشته باشد. معمولاً هم در کلانتریها نیروی متخصص وجود ندارد که فرد بازمانده از تجاوز بتواند با اطمینان از حمایت و ترس از قضاوت شدت شکایت خود را مطرح کند و مورد تمسخر و قضاوت قرار نگیرد و سریع نامه پزشکی قانونی را دریافت کند.
قطعاً نوع معاینه برای او فضایی ناامن ایجاد میکند و اضطرابی که از قبل داشته باعث میشود همین نقطه، جایی باشد که بسیاری از شاکیان بخواهند از ادامه مسیر و پیگیری حقوقی منصرف شوند. در نهایت بعد از پزشکی قانونی مرحله ثبت شکایت و مراجعه به دادگاه و بارها روایت کردن شکایت است که خود این باعث میشود شاکی یا بازمانده از تجاوز متحمل فشار روانی شود. ما در دادگاههای کیفری، معمولاً مشاور زن هم نداریم و فرد بازمانده از تجاوز باید در یک فضای کاملاً مردانه روایت خود را شرح و به سوالات پاسخ داد و هیچ تضمینی نیست که این سوالات بار قضاوت نداشته باشد. همه این مراحل به نظر میرسد اتفاق میافتد و مسیر را سخت و پرچالش میکند.»
این وکیل پایه یک دادگستری میگوید، درنهایت ما قانون ویژهای برای رسیدگی به جرائم جنسی نداریم و دادگاههای ویژهای برای رسیدگی به این پروندهها تشکیل نشده است (بهمعنی اینکه این دادگاه با دستورالعمل خاص، قضاوت ویژه و نیروی تخصصی بهسرعت به این پروندهها رسیدگی کنند): «ما میدانیم که فرد بازمانده از تجاوز قاعدتاً دسترسی به عدالت برایش به اندازه متهم به آزار مهیا نیست؛ همه اینها به معنای خلأهای قانونی ماست و هیچ حمایتی از بازمانده تجاوز ندارد.
حتی نمیتواند از هویت خود – بهمعنای افشا نشدن آن- محافظت و ترسهای انگ خوردن را هم حمل کند. همه این موارد باعث میشود مرور کنیم و ببینیم قانون در رویه قضایی ما چقدر نقصهای زیادی در این مسیر دارد.» او میگوید با توجه به گفتمانی که بهواسطه آگاهی اجتماعی در حال رواج پیدا کردن است، درصد بیشتری از بازماندههای تجاوز تصمیم میگیرند به قانون پناه ببرند و بخواهند پیگیری حقوقی کنند: «بنابراین ما قاعدتاً با پروندههای بیشتری در این حوزه مواجهایم.
بهدلیل ترس از فشارهای اجتماعی و مجازات صفر و صدی که وجود دارد و مصلحتهایی که در فرهنگ ما تعریف شده، درصد کمی از این پروندهها منجر به محکومیت میشود. مهم است که ما موفقیت را چگونه تعریف کنیم. برای من اینکه یک بازمانده از تجاوز این جرأت را پیدا میکند که سراغ قانون و عدالت برود و محکم بایستد، فارغ از نتیجه موفقیت است. بههمیندلیل اینکه بگوییم چند درصد منجر به محکومیت میشود و این را مترادف با موفقیت بدانیم، شاید معیار درستی نباشد.»
مینویی میگوید محافظت از هویت بازمانده از تجاوز، مهمترین رسالتی است که شبکههای اجتماعی و رسانه باید به آن اهمیت بدهند که متاسفانه به نظر میرسد هیچ اهمیتی در رسانههای ما ندارد و بهراحتی در شبکههای اجتماعی، هویت بازمانده از تجاوز مطرح میشود: «نهتنها هویت او بلکه آدرس محل سکونت او را هم میگویند و این بهقدری عجیب است که نمیدانم چه باید گفت. چطور ما میتوانیم به خودمان اجازه دهیم بهراحتی نهتنها هویت او را مطرح کنیم، بلکه او را قضاوت کنیم، آدرساش را اعلام عمومی کنیم و نگران اینکه ممکن است تهدید شود، آسیبی ببیند و مزاحمتهای پیدرپی برای او ایجاد شود، نباشیم. این رفتاری بسیار غیرمسئولانه با فرد بازمانده از تجاوز است.»
کامبیز برجاس یکی از وکلای پژمان جمشیدی:
هنوز پرونده را نخواندهایم اما اتهام تجاوز را قبول نداریم
«کامبیز برجاس»، یکی از وکلای پژمان جمشیدی میگوید، هنوز او و دیگر وکلای پرونده نتوانستهاند به پرونده دسترسی داشته باشند ولی او قاطعانه انتساب اتهام تجاوز به عنف به موکلاش را رد میکند.
آقای برجاس، از همان اول که این پرونده تشکیل شد، اتهام متهم چه بود و چه روندی طی شد؟
مرجع کیفری برای ایشان اتهام تجاوز به عنف را در نظر گرفته بود. من بهعنوان وکیلی که سالهاست کار میکنم و قانون کیفری را بلدم، ادله و مستنداتی که در این پرونده دلالت بر وقوع این اتهام داشته باشد، نتوانستم پیدا کنم. با اطلاعاتی که ما نسبت به پرونده داریم و بر مبنای روند پرونده، اظهارات قضات و تفهیم اتهام، این قرار بازداشت موقت که هفته پیش صادر شد، پایههای متزلزلی داشت. ما هم بعد از صدور این قرار بازداشت موقت به آن اعتراض کردیم.
شما میگویید که ادله را برای اتهام تجاوز کافی ندیدهاید؛ شما به پرونده در دادگاه بدوی کیفری دسترسی داشتید؟ آن را مطالعه کردید؟
خیر. بهدلیل اینکه دادگاه کیفری طبق قانون، اجازه دسترسی به پرونده تا تکمیل پرونده را نمیدهد و این فرصت برای ما فراهم نبود. ما هم با توجه به نص قانون، نتوانستیم به پرونده دسترسی داشته باشیم.
یعنی هنوز وکلای پرونده، پرونده را مطالعه و رونویسی نکردهاند. درست است؟
بله. قانون میگوید که در دادگاه کیفری یک تا مرحله پایان تحقیقات، وکلا و متهم به پرونده دسترسی نخواهند داشت.
بعد از اینکه پرونده از دادگاه بدوی به دادگاه تجدیدنظر رفت چطور؟ توانستید پرونده را ببینید؟
خیر. ما تا همین لحظه هم دسترسی به محتوای پرونده نداشتهایم.
پس از کجا میدانید که ادله پرونده برای اتهام تجاوز به آقای جمشیدی کافی نبوده؟
تفهیم اتهامی که هیئت قضات به متهم میکنند و ادلهای که قضات به آن استناد میکنند، برای ما مهم است. برمبنای گواهی پزشکی قانونی که در پرونده وجود دارد، بر مبنای اظهارات موجود و تفهیم اتهام، برداشت هیئت وکلا بر این است که این اتهام بههیچوجه به موکل منتسب نیست.
شما گزارش پزشکی قانونی را خودتان دیدهاید؟
خیر. ما هنوز ندیدهایم و چیزی هم هنوز دراینباره به ما ابلاغ نشده اما آنچه مشخص است این است که زمانیکه قرار بازداشت در یک دادگاه تجدیدنظر فک میشود، دلایل متقن برای اثبات جرم وجود نداشته است. یعنی اگر دلایل انتساب جرم وجود داشته باشد، مطابق قانون، صدور قرار بازداشت موقت اجباری است. فقدان ادله پایه و اساس فک این قرار بازداشت بوده است.
اما شاکی معتقد است ادله کافی در این پرونده وجود داشته و گزارش پزشکی قانونی دو بار تجاوز را تایید کرده است. شما هم که هنوز پرونده را ندیدهاید. چقدر میتوانیم بگوییم اظهارات شما دراینباره سندیت دارد؟
این روند قضایی است که در ادامه مشخص میکند حق با چه کسی است و ما همه از قانون تمکین خواهیم کرد. به امر و احترام قانون در این دادگاه حاضر شدیم و باز هم به احترام قانون در ادامه دفاع خواهیم کرد. درنهایت هم هیئت قضات رأی صادر خواهند کرد. آنچه ملاک است رأی قطعی است. رأی غیرقطعی ملاک عمل نیست. درنهایت مشخص میشود که آیا اتهامی به موکل ما وارد است که درخور مجازات باشد یا خیر. تا این مرحله بهنظر من اتهام تجاوز به عنف به آقای جمشیدی وارد نیست. ما دفاعیاتمان را در اسرعوقت در هر زمانی که موقعاش باشد به دادگاه ارائه خواهیم داد.
شاید برای قضات دادگاه کیفری این ادله کافی بوده که قرار بازداشت صادر کردند؟
اگر این مدارک در پرونده موجود بود، پس اساتید دادگاه تجدیدنظر چگونه فک قرار بازداشت کردند؟ این محل یک سوال بزرگ است. قضات دادگاه تجدیدنظر، مجاب به ابقای قرار بازداشت نشدند و فوراً فکاش کردند. ما اظهارنظر درباره جزئیات پرونده را موکول میکنیم به زمانی که برای مطالعه، دسترسی به این پرونده داریم. تا زمانی که این امکان مطالعه برای ما نباشد، باید در حد اطلاعات خودمان صحبت کنیم.
اما حرف آخرم این است که اگر دادگاه کیفری ادله محکم داشت، در دادگاه تجدیدنظر نباید قرار بازداشت فک میشد و ما همهچیز را موکول میکنیم به تحقیقات قضات شعبه 9 دادگاه کیفری، بررسیهایشان و دسترسی ما به پرونده و درنهایت به حکم قانون، تمکین خواهیم کرد. قرار بازداشت جزو قرارهای تامین نیست و قضات برای جلوگیری از فرار متهم و از بین رفتن ادله و آثار جرم، میتوانند قرار بازداشت صادر کنند. قرار بازداشت باید دو خصیصه داشته باشد؛ یکی اینکه، متناسب با جرم باشد و دوم، پیروی انتساب اتهام به متهم صادر شود. ما میگوییم درست است که روز اول موضوع شکایت، تجاوز به عنف بوده اما دفاع من و دیگر وکلا این بوده که صرف انتساب یک اتهام، دلالت بر ارتکاب جرم نیست.
استدلال دادگاه بدوی برای بازداشت چه بود؟
استدلال دادگاه کیفری این بود که اتهامی که در روز اول به آقای جمشیدی وارد شده، اتهام تجاوز است و بنابر مادههای 237 و 238 قانون آیین دادرسی کیفری، این اجبار وجود دارد که برای متهم باید قرار بازداشت صادر شود.
دفاع شما در دادگاه بدوی چه بود که منتهی به بازداشت شد؟
ببینید تظلمخواهی حق هر کسی است و شاکی میتواند هر شکایتی را تنظیم کند اما مهم این است که ادعایی که مطرح میکند، مدعایی واقعاً پشتاش باشد. به صرف اینکه شاکی این اتهام را به آقای جمشیدی انتساب داده، با مستندات و ادلهای که ما میبینیم، اتهام همخوانی ندارد. از پایه، این اتهام مردود است و به ایشان وارد نیست اما اساتید قاضی شعبه 9 دادگاه کیفری این استدلالهای ما را نپذیرفتند و برای ایشان قرار بازداشت صادر کردند.
شما بلافاصله درخواست تجدیدنظرخواهی زدید؟
بله. با درخواست من و دو همکار دیگرم که وکلای این پروندهایم، درخواست تجدیدنظرخواهی با قید فوریت دادیم. مطابق نص قانون در دادگاه تجدیدنظر، این موضوع مطرح و دربارهاش تصمیمگیری شد. اعتراض ما در مرجع تجدیدنظر مطرح شد و اساتید محترم شعبه یک تجدیدنظر، با این قرار بازداشت مخالفت کردند و فک شد. در روند قضایی یک پرونده همیشه اقداماتی صورت میگیرد که ممکن است این اقدامات در مرجع قضایی قابل اعتراض باشد. مصداق این موضوع برای آقای جمشیدی رخ داد.
استدلال وکلا در دادگاه تجدیدنظر برای فک قرار بازداشت چه بود؟
استدلال ما این بود که دلایلی که منتج به بازداشت موقت برای متهم این پرونده شده، در این پرونده وجود ندارد. ماحصل دفاعیات ما، فقدان و عقیمبودن ادله بود. شعبه یک دادگاه تجدیدنظر به این اقناع وجدانی نرسیدند که بشود اساساً چنین اتهامی را به ایشان تفهیم کرد، بنابراین قرار بازداشت را فک کردند.
بازخورد انتشار این خبر را در شبکههای اجتماعی در چندروز گذشته چطور دیدید؟
من اول باید از مردم باشعور و عزیزمان تشکر کنم که در مقام یک هیئتمنصفه قبل از اینکه هر بازخوردی این پرونده داشته باشد، نظر خودشان را در شبکههای اجتماعی اعلام کردند. اما متاسفانه میبینیم که افراد غیرحقوقی، کسانی که اطلاعات ندارند یا عدهای حقوقدان، اظهارات خلاف واقع میکنند. مثلاً اظهارات یک وکیل زن را دیدم که درباره پزشکی قانونی و ادله کافی برای این پرونده بود.
درصورتیکه همه اینها خلاف واقع است و برای کسانی که این صحبتها را میکنند حتماً تبعات قانونی بههمراه خواهد داشت. آنها اصلاً اطلاعاتی از این پرونده نمیتوانند داشته باشند. یا مثلاً دیدم آقای تهیهکنندهای گفته بود، آقای جمشیدی سابقه چنین کارهایی را داشته. همه این اظهارات قطعاً خلاف واقع است و اگر بر همین مبنا پیش برود، تبعات قانونی شامل حالشان میشود.
خیلی فیلم ها و خودش را دوست داشتم از امروز به هیج وجه فیلمی که او بازی کزده باشد را نخواهم دید آدم ناجور
میگه که: «در را قفل و شروع به کشیدن مواد کرد و دود آن را روی صورتم فوت میکرد. دستوپایم را بست و بعد بهزور با من رابطه جنسی برقرار کرد. من میخکوب شده بودم و از پساش برنمیآمدم. بعد نشئه شد و به کناری افتاد. من هم دنبال کلید گشتم و پیدایش کردم. آرام در را باز کردم و به کوچه رفتم»
شاکی انقدر نردیکش نشسته بوده که وقتی پژمان مواد مصرف می کرده دودش رو فوت می کرده توی صورت دختره.
اونجا که دست و پات بسته نبود، چرا انقدر چسبیده بودی بهش؟
موقعی که مواد می کشید چرا دنبال کلید نگشتی؟
بیا برو کم دروغ بگو تو میخاستی یه جوری آویزون بشی نشد اونچیزی ک میخاستی حالا بی آبرویی راه انداختی
میشه صلح ایجاد کرد باهم ازدواج کنند
واقعا جای تاسف دارد در مملکتی که ادعا میکنیم شیعه اثنی عشری هستیم اعتقاد به باور های دینی داریم راجع به یک تجاوز به یک دختر اینقدر راحت و بدون عاقبت اندیشی و اینکه همه ما دختر و خواهر داریم چشم بسته و بدون اگاهی از اصل ماوقع فقط بخاطر پول و علاقه و معروفیت پا روی وجدان های خودمان میگذاریم و قضاوت های نابجا انجام میدهیم . ان زمان یعنی مثلا زمان بی بند و باری و کاباره و میخانه و وووو بقول استاد ارجمند اقای سعید مطلبی زمانیکه میخواستند فیلمبرداری از یک قسمتی از یک فیلم داشته باشند اقای هنرپیشه که همان زنده یاد محمد علی فردین بوده بخاطر اینکه باید در دیالوگش نام مقدس امام حسین را به زبان بیاورد میرود وضو میگیرد . ادم واقعا هنگ میکنه ما مردم ایران چه بلائی بسرمان امده که اینقدر شرف و ناموس و حثیت خودمان را بخاطر پول و رفاقت و معروفیت زیر پا میگذاریم ما مگر ادعا نمیکنیم فرزندان کورش بزگ هستیم مگر ادعا نمیکنیم فرزندان یعقوب لیث صفاری و نادرشاه افشار هستیم . هرکس خربزه میخورد باید پای لرزش هم بنشیند . دختر ی میخواهد وارد کار و درامد شود و جبران مافات هزینه های پدرو مادرش شود بعد با نیرنگ به او تجاوز میشود . اوبرای احقاق حقوق خودش و ظلم وستمی که به اورواشده شکایت میکند بعد مواجهه میشود با هزاران انگ و تهمت ناروا ؟ اخر چرا ؟ یک لحظه فکر کنید این دختر خواهرو دختر شما باشد فقط یک لحظه ؟ واقعا حاشا به غیرت کسانیکه چشم بسته بخاطر پول و معروفیت و دوستی و علایق کاذب خودشان را به پوست خیاری میفروشند .
چرا بار اول گفتی بزور بردم تو خونه اش حالا میگی با اختیار درب پشت سرم قفل شد خر بودی نفهمیدی چه اتفاقی می خواد بیافته این نشان میدهد با اختیار آنجا بودی فقط مبلغ قانع ات نکرده
ساندیسی ها راه افتادن تو فضای مجازی دارند ماله کشی می کنند
بازهم دم قاضی ها گرم با رشوه راضی نشدند پرونده رو مختومه کنند
عدالت اجرا کنید
طرف تجازو کرده باید سزای جرمش ببینه
خواهشا عدالت برقرار کنید
اینجا تقابل مردم با سیستم باند بازی و مافیایی هست که میخواهند از شهرت و پولشون برای سرپوش گذاشتن روی جرایمشون بیشترین استفاده را ببرند
کسانی که از یک متجاوز دفاع می کنند نه شرف دارند نه آبرو نه وجدان یا مورد تجاوز قرار گرفتند یا متجاوز هستند کسی که مثلآ باید الگو باشه همچین خباثتی می کنه جز اینه که طرفدارانش هم همین الگو را ز او می گیرند چیزی که ثابت شده نبایستی با وثیقه بیا بیرون قبلآ حکم همچین جرمی اعدام بود الان نمی دونم
پزشکی قانونی با شرایطی میتواند وقوع رابطه ... را تایید کند ، اما مگر میتواند نوع رابطه را نیز مشخص کند؟ مثلا بگوید رابطه از نوع تجاوز ، رابطه از نوع غیر مشروع ، و....
حتی وجود آثاری مبنی بر رابطه ی...خشن هم لزوما به طور متقن ثابت نمیکند که تجاوز رخ داده
اشتباه میکنم؟
چرا چنین خبرهایی را پخش میکنید؟ به قول سعدی خداوند میبیند و نمیخروشد ولی مردم نمیبینندو میخروشند! پس فرهنگ ایرانی و آموزههای دینیتان کجا رفته که اینچنین خبرپراکنی میکنید؟!
چه جالب ،سعدی تو گور داره به خودش میلرزه ،دیگه به اون بیچاره کار نداشته باشید .
خدا به داد مظلومین برسد
وخدا نابود کند کسانی را که به خاطر شهرت وپول و... هرکاری دوست دارند انجام می دهند
واقعیت تلخی که افرادی با پول و فشار بتونن جلوی اجرای قانون رو بگیرند ! قانون باید برای همه یکسان باشه .
اقای جمشیدی بیگناه هستندمن وخانواده ام حاضریم پشت سرایشان نمازبخوانیم
حداقل باید تا آخر عمر از بازیگری بره کنار با دیدن این در سینما و تلوزیون قلوب مردم به درد می اد کوک بزنی بری تو فضا فضایی بشی و کاری کنی که شیطان شرمش میاد لااقل از عمو جانی خجالت بکش
پژمان به هر قیمتی بمونه و بی گناهیش رو ثابت کنه.
اون دختر در خانه جمشیدی چه می کرده ؟
#شیوه جدید اخاذی
جمشیدی چقدر ساده بوده
مگه نه!
#عجله-نکن
مواد و زده رفته هپروت ، مغز کلا دیسکانکت شده دیگه حالا چه دست و پاشو بسته یا نه یا هر سناریوی دیگه ای
دادگاه بر اساس شواهد کار میکنه نه حرف. شواهد و مدرک علمی که (استناد به همین خبر) همینو میگه .
این عمل از نظر شرع/قانون /اخلاق، جرم تلقی میشه
به داد مظلوم برسید نگذارید ظالم با زر و زور از محاکمه عادلانه فرار نموده و به مجازات جرم خفیف جنسی محکوم شود. منظور از مجازات جرم خفیف جنسی یعنی به مجازات رابطه نامشروع دون زنا محکوم شود.
پرونده این مهمتره
یا کشتی های شکسته شمخانی ساده زیست؟
یک گزافه گویی از یک منافق آلبانی نشین.
اگر جمشیدی خطاکار و مقصره خدا تو سرش بکوبه چون در این زمونه پول و قدرت حرف اولو می زنه اما نمی تونه خدا رو گول بزنه
در مورد این دختر اطلاعی ندارم ولی افراد دلسوز چقدر می گویند خانوم ها ! حجاب داشته باشید و مراقب حریم خود باشید . پژمان هم که قطعا به خودش و دختره ظلم کرده
داره از خانمها سو استفاده میشه به بهانه ازادی قدر خودتون خانمها بدانند وزیاد تو خیابانها ومجالس نروند
چه ربطی به روسری داره؟؟؟؟ کره شمالی و چین و روسیه که نگاهتان به آنهاست و زنان ازد لباس می پوشند مشکلی دارند؟ مشکل نگاه جنسی و نه انسانی امثال شما به زن است
از کجا مطمعنی این دختر بی حجاب بوده کور بودی ندیدی خفاش شب دهها تجاوز و قتل انجام داد و همه چادری و با حجاب بودند برو گوگل کن تا تصویرشان ببینی
در ضمن شما عادت دارین .گ.را به شقیقه ربط بدین دم این دختر شیر زن گرم که با میلیاردها پول شرف نفروخت و سکوت نکرد تا عده ای دوزاری هیز از موقعیت و ثروت سواستفاده نکنند ور سوا کرد دم اون قاضی شیر مرد هم گرم که تحت تاثیر لشکر سایبری قرار نگرفت و حکم منصفانه داد
پژمان جان ، شمخانی را فراموش نمیکنیم
قابل توجه سلبریتی ها که پژمان را بی گناه میدانستند . 50 میلیارد واسه بی گناهی ؟؟؟؟؟
این هم از آفت های زندگی مجردی
کلا همه خلاف شدن متهل وغیر متهل
شدیم سیسیل
قربون سواد نم کشیدت برم ۱۱:۴۶ برو بشین درساتُ بخون.خیلی ضعیفی.متاهل.
باسلام.به نظرم،عجب وضعی شده،چی شده، مردم ماندند والله.بازیگر مشهور و سلیبریتی معروف و بازیکن فوتبال مشهور و لژیونر خاص در دنیای فوتبال مرتکب چنین اشتباه بزرگی شده است که فکر یک کشور را به خودش مشغول کرده است.باتشکر
کاملا نفوذ وکلا و اسپانسرا مشهوده
وقتی سه سوت پرونده از دادگاه کیفری میره تجدید نظر صد در صد پارتی بازیه...عدالت مرده
ما هم یه پرونده داشتیم عدالت اداری دوسوته رای را به دیگران دادن بدون اینکه ازما مدارک وگفتگویی کنند خدایی چقدر مسئولین زحمت میکشند خسته نباشی دلاور خئا قوت پهلوان
اعتراض به قرار تأمین قضایی در مرجع قضایی بالاتر خارج از نوبت رسیدگی می شود و به همین دلیل نقض آن وقت زیادی نبرده است.
تجاوز نبوده، رابطه بوده. مثل تمام هفت ماهی که باهاش رابطه داشتی.
منتهی فکر کردی می گیردت ولی نگرفت
معمولا در مسیر هنرپیشه شدن تو ایران این اتفاقات می افته وهردو طرف ذینفع میشن ،نمونه اش کارگردانهای پیر وپاتال وخیکی حکومتی هستن ،دخترک میدونسته بدون مادر و خبر دادن تک وتنها تو ایران که امنیتی هم نیست ،میرفتید کجا ؟ اگر درست باشه این خبر ! بهای معروف شدنت رادادی .
نه برای اولین بار بوده و نه آخرین بار خواهد بود و همیشه در همه اقشار مردم جهان وجود داشته و خواهد داشت واقعا چرا تا این حد به این موضوع حساسیت نشان میدهید؟ با وجود اینکه واقعا نمیدانیم که شخص دوم نیز کاملا مقصر بوده و یا نه
لاجوردی پوش در عروسی هتل
را
همچنان ....
کاملاً مشخصه پاپوشه، واسه امضاء قرارداد چرا خونه قرار میزاری !؟ مشخصه جه نیتی داشته
آخه کم عقل خانم میگه میام خونه قرارداد میبندم وپیش قدم میشه معمولا اقایون نقشه میکشن
جمشیدی میخواد با شهرت و پول و وکلا از این اتهام فرار کنه و اون خانم رو تحت فشار قرار بدن امیدوارم این خانم به حقش برسه
نه دیگ نشدتو داستان اولت گفتی در ماشین بسته به زور بردتت چرا چهار صبح رفتی با دست خودت چهار صبح غسالخانه هم باز نیست میخاهی اویزون بشی راه دیگ پیش بگیر
خواهرم حلال کنید.
درد و رنجی که که به تو و مادرت در این مدت وارد شده خیلی سخت و طاقت فرسا بوده. نتایج آزمایشات و DNA کاملا شکایت شما را اثبات می کند. مجرم هر کسی که می خواهد باشد باید مجازات شود. من هم از طرفداران پژمان جمشیدی بودم و فکر می کردم افرادی قصد خراب کردن ایشان را دارند.
چی میگی؟ رابطه داشتن اما تجاوز نبوده.
رابطه خودخواسته.
۱۰:۱۲ چقدر بی شرفی ، شرم بر تو
کبودی رو بدن واز روی لباس کاملا مشخصه به زور بوده یاخود خواسته داستان زلیخا وپاره شدن پیراهن یوسف از پشت
جالبه طرفداران زن زندگی ازادی همشون فقط از ازادی وزندگی دارن حمایت میکنند بیچاره زنها که وسیله واسباب بودن وحالا این خانم را تنها گذاشتن شرمتان باد البته حق وعدالت را داگاه صالحه میگه واجرا خواهد کرد با تشکر
تمام داستان از صفر تا صدش تناقض داره. اول اینکه قبلش گفته بود اونو از تو ماشین دزدید و دست و پاش رو بست. بعد دید ضایع شده گفت رفتم خونه بعد دست و پاپم رو بست. دهنت رو که نبسته بود همون جیغ و دادی رو که تو کوچه انجام دادی تو خونه میکردی. سوم اینکه اگه دست و پات رو بسته بود تو چطوری در رفتی؟ همبستری انجام گرفته و شکی هم درش نیست. ولی کاملا خود خواسته و حساب شده بوده. از قبل نقشه ها کشیده شده بوده.
بله درست است.اگر دست و پایش بسته بود چطور بعد از نئشه شدن جمشیدی رفت کلید را پیدا کرد و فرار کرد توی کوچه؟
احتمالا بال داشته که تونسته با دست و پای بسته فرار کنه!
آنچیزی که در برگه شکایت و صورتجلسه تحقیقات مقدماتی و تکمیلی توسط شاکی نوشته شده ممکن است با آنچه رسانه های نوشتاری می نویسند متفاوت باشد. مهم اظهارات ضبط و ثبت شده در پرونده قضایی است.
اگه حقیقت داشته باشه که احتمال زیاد داره ، باید همیشه پناه ببریم به خدا از شر هوای نفس که انسان رو تبدیل به یک موجود پست و کثیف میکنه ، حالا گیریم با حقه و رشوه یا با کمک وکیل پول پرست که تو گناهت شریک شده فرار کردی ، بعد از مرگت تو اون آخرت خرابت چه غلطی میخوای بکنی
تا کسی راضی نباشه نمیتوان به او دست زد
پس اون آقایی که اخیرا گفت در ۷ سالگی بهش تجاوز شده خودش راضی بوده ، کودک ۷ ساله
متوجه اعمال زور نیستید آیا؟؟؟
نصف این پول را داد به قاضی و پرونده رو مختومه کرد، بیچاره دختر سرش کلاه رفت
متهم هر کسی که باشد باید مجازات شود.
چقدر به این دختر و مادرش سخت گذشته .
خدایا بنده مظلومت را تنها نگذار تو خودت یاورشان باش که یاور بی پناهان هستی
یک پاپوش برای انحراف اذهان
مثلا اگر فکرها منحرف نمیشد میخواستید چکار کنید؟
میرفتید کف خیابون برای حقوق ضایع شده اعتراض میکردید
زرشک همتون بی غیرتید
هرکی رو جرم این جمشیدی ماله بکشه ساندیسی والسلام
دراین نظام باپول مرده را زنده می کند
اگر این اتفاق افتاده باشد ولی نتواند ثابت کند به طور حتم در روز حساب رسیدگی و عذابی دردناک در انتظار این شخص متهم خواهد بود.روزی که حتمی است و به زودی می رسد.خداوند عاقبت ما را ختم به خیر کند ان شاءالله.
سرکار خانم مینوئی بنده همکار شما هستم و بغایت از واقعهی محدوث رنجیده و عصبانیم ؛ همواره رنج اتهام حمایت از زنان را به دوش می کشم چرا که بعضا زنان را به سیاق پیشین جزء اقشار آسیب پذیر می دانم و از جانبداریهای احساسی و غیر علمی عام در موضوع آقای جمشیدیان ناراحتم چون مطابق بررسی های معمول، اتهام زنای به عنف اثبات شده است.
اما اینکه شما و بنده هم چون سایرین با توسل به روش هایی بکوشیم احساسات را جریحه دار و مظلوم نمائی کنیم دور از انصاف است... شما اشاره کردید؛ بازمانده تجاوز یک زن است که از قبل روی دوش او کولهباری از رنج گذاشته شده و در فرهنگ تجاوز، همیشه محکوم است؛ اصلا اینطور نیست لااقل در این 4 سال اخیر مردان بشدت مظلومند و مورد تجاوز و ناامنی از سوی زنان... سرکار خانم لابد گاهی در خیابان و فروشگاه و دانشگاه ها گذری دارید و میدانید حق با بنده است... به ولله فی الحال مردان قشر آسیب پذیر اجتماع اند... در اعطای پست و شغل و حقوق و ...
آقای فرهاد بترس از اون الله ی که بهش قسم خوردی. تجاوز کردن مردان هیچ ربطی به پوشش زنان نداره کما اینکه در جامعه می بینیم که زنان محجبه هم مورد مزاحمت هستند. آیا پسربچه هایی که مورد تجاوز قرار میگیرند هم حجابشون رو رعایت نکردند ؟ به الله قسم میخورید و دروغ میگید و حاضر نیستید بگید که برخی مردان تا چه حد هوسباز و شهوت پرست و ناپاک هستند
در مورد شغل و حقوق هم فقط نگاهی به سهمیه ها و تبعیض جنسیتی که به نفع مردان در دفترچه های کنکور و آگهی های استخدامی دولتی هست به سادگی دروغ شما رو آشکار میکنه . همین الان یک وزیر زن بیشتر وجود نداره که اونم مردان نمیتونن تحمل کنن و بارها رسانه های زن ستیز مثل تابناک برای براندازیش تلاش کردند .
چه ربطی به حجاب داشت خانم ناشناس؟
آقای فرهاد در مورد شرایطی گفت که چند ساله ایجاد شده و از هر طرف مرد تحت فشاره... مهریه ، نفقه، حمایت و جانبداری از زنان و پرخاشگری زنان و دختران در خیابان ها
چطور اون بخش حرف آقای فرهاد را که از زنان حمایت کرد رو ندیدین ؟
البته من با اونم مخالفم ... چون از کجا معلوم پاپوش برای آقای جمشیدی درست نکرده باشن
البته شما خانمها هر چیزی و هر حرفی به نفعتون نباشه منفوره
عجب کاسبی!
فریبرز اخه این چه کاریه چرا زیر خاکی را از ما گرفتی
الان باز آقایان میان میگن فقط تقصیر این خانم بوده پژمان اصلا تقصیری نداره کلا مردهای ایرانی ازنظرخودشون همشون بی تقصیر هستند تمام اشتباهات ازطرف خانم ها هست
اگر دختر رشیده است.مشکلی نیست.اگر پدر ندارد بازم مشکلی نیست اما اگر زن باشد و شوهردار که هردو باید سنگسار شوند!
بنظرم خانم جهت اخاذی اینکار را کرده و با رضایت بوده که جمشید میتونه اعاده حیثیت کنه.راه دیگه اینکه اگر مجرد است باهاش ازدواج کند خلاص! منتهی گیر کار اینه که درست نمیگن ورژن زنه چیه.
لطفا یاد بگیریم از کسی بت نسازیم و صفر و یک نبینیم. جمشیدی هم یک ادم معمولی تحت تاثیر درآمدهای باد آورده و هوای نفس است و با چاشنی مواد روان گردان تبدیل به آدمی شده که شاید خودش هم او را نشناسد. نه اون و نه بقیه به اصطلاح سلبریتی هایی که عده ای نادان برای عکس انداختن با آنها سر و دست میشکونند نه معصومند و همه چیز تمام و نه آنقدر نفرت انگیز. بت پرستی را رها کنیم
عزیزان قضیه را خیلی جدی نگیرید.
چه بسا هر دو طرف با دریافت پول از طرف یک باند یا مافیای خاصی مامور شدهاند که این بازی را انجام بدهند.
یعنی با ایفای نقش متهم و قربانی، معرکهای پُر سر و صدا برای غافل و منحرف کردن مردم بپا کردهاند و خدا عالم است که پشت پرده این تئاتر مضحک چه حقیقتی را پنهان کردهاند که مردم نباید از آن مطلع شوند.
تاریخ ثابت خواهد کرد که این اتفاق حقیقت ندارد و هر دو نفر، مامور ایفای نقش هستند.
خدا میدونه چه خبره؟ کثیفترین چیز در جهان پول هست باهاش هر کثافتکاری را میشه خرید و فروش کرد
طبق قرار قانون باید 500 میلیون تومان دیه واریز کنی به حساب دختری که ازت شکایت کرده پژمان !! اون دو تا شیطان رو هم لعنت کن برو بشین سر جان عیسی !!!
روزومه دختر مورد قبول پژمان واقع گشته برا همین گفته بریم خونه منتها ررومه کاری نه ها روزمه شخصی اخه کدوم ابلهی تنهایی میره با یه مرد غریبه داخل خونه سینما تو اکثر کشورها فاسد هست خبر فوری تاییدش کن
پس این پرونده به تازگی تشکیل نشده است بلکه مربوط به ماها پیش است که اکنون رسانه ایی شده است .شاکی ومتهم هرکدام ازافکار عمومی برای تاثیر گذاری درروند رسیدگی استفاده میکنند .یک وکیل از اصحاب دعوا گفته افکار عمومی میتواند به عنوان هیات منصفه عمل کند .اما درروند رسیدگی تخصصی پرونده چنین هیات منصفه ایی ملاک ومعیاری برای صدور رای نیست .اما نظرات مختلف میتواند با درنظرگرفتن شرعیات در روند اصلاحات قانونی مد نظر قرار گیرد .
مردمی که هیچی رو ندیدن لطفا قضاوت نکنن از قدیم گفتن شنیدن کی بود مانندن دیدن چون اگر کسی بیخود قضاوت بشه این بلا سر خودش و عزیزانش هم میاد بر طبق آیات و روایات . مجرم هم خر کسی هست باید مجازات بشه تا عدالت اسلامی برقرار بشه
وقتی گفته میشود حجاب مصونیت است نه محدودیت وحدود شرعی را در مردوزن رعایت کنید خیلی ازافراد با متهم کردن اینکه اینها سنتی هستند درگذشته مانده اند مزاحم رشد وبالندگی جامعه اند وهزاران مطلب دیگه .حالا چشمتون را باز کنید وببینید که چه سرنوشتی درانتظارست جامعه به کجا کشیده شده است .ببینید وبازهم سخن از سنتی بگویید .ریا کاری دولتیها وفرهنگی ها کافیه .
اسکل خان اگه کسی بخواد کاری بکنه چه با حجاب باشه چه بی حجاب کارش رو انجام میده
تعبیر اسکل خان نهایت بی شرمی است .وقتی صحبت از حدود شرعی وحجاب مصونیت ساز میکند یعنی اینکه درملاعام رعایت کنید واگر دراین خصوص تمایلاتی دربین معدود افرادی دیده میشود .رعایت شرع را با خواندن خطبه وصیغه موقت وتعیین مهریه مشخص پیش بروند .بعضی اصلا بوی مسلمانی نبردند فقط اسم مسلمانی را یدک میکشند .
دختر جان مگر نمیدانستی برای موفقیت در این صنعت کثیف اول باید پله های تخت خواب کارگردانان و بازیگران و تهیه کنندگان را بپیمایی؟!
رسانه خیلی قوی هست من که من که شمخانی یادم رفت
در ذهن مردم دیگه کنجکاوی در مورد برقراری رابطه نیست چون صددرصد این رابطه از قبل هم بوده چون متاسفانه بعلت فقر افراد زیادی خود را به حراج میذارند چون فقط پول و ثروت و قدرت مهمه و لا غیر !!! این نتیجه رفتار و کردار 30 ساله اخیر مسئولان و صاحبان قدرت هست از طرفی برنامه ضد ایرانیت هم با برنامه سقوط فرهنگ خانواده مدتی ایجاد شده از زمان شریفی نیا و رخام ها و فریبا نادریها که جدیدا باز با بودجه دولتی یا همون بودجه مردمس میان میگن که چحوری هنرپیشه شدن یا چجوری از دختربچه فقیر تو کوچه ای به آئودی سوار رسیده هیچ هنر و نبوغ و سوادی هم نداشته پس ارتباط همه دارن ولی چرا آخرسر بعضی به شکایت و حکایت رابطه خشن میرسند فقط بخاطر باج گیری یا ازدواج هست- مقصر نه شریفی نیاها هستند نه پژمان ها- مقصر آنانی هستند که مملکت را به بهشت رسانده اند برای خودی هاشون!!! و اندازه آی کیوی مردم !!!!
چند نکته تذکر: دختران جوان را رها نکنید. تهران از مرکز به بالا اگر قاضی یا انسان عادی و جوان گذر کند امکان ندارد وقتی نگاه میکند فکر بد نکند. مرتب با دختران تنها باید پدر مادر تماس داشته باشند . رها نکنند .اعتماد نکنند . چقدر دختران پدر مادر ها را عذاب میدهند. بد دوره ای شده قربانی هم میتونه مرد باشه و هم زنان و دختران. نباید دختران را تنها گذاشت با اینهمه هجمه رسانه ای و عادی قلمداد کردن مشاوره با هر کس که خودش میبیند. چقدر آشفته شده. دیگه نه مرد جای خودش هست نه زن بنظرم هر دو را باید مجازات کرد. . بند شدن به افراد تبعاتی داره که اون فرد را هم به شک میاندازد. که نکنه دنبال چیز دیگریست . بهر حال مواظبت نکنید شلاق میخورید بخدا خیلی بد شده هردو مقصرند
با چک دوربین محل وچند تا سوال از همسایگان وبخصوص اونکه اون خانم نام برد وتست اعتیاد و بازجویی از خانم نفر ثالث ومدارک پزشک قانونی میشه فهمید حق با کیه فقط کافیه یه نفر بره پرسو جو لطفا وقت ملت نگرید
روی مردانی که گفتن تقصیر دختر بوده سیاه شد گرچه برخی افراد خدانشناس از رو هم نمیرن . کلا مردان در جامعه مردسالار ایران هرگونه عیاشی ، هوسبازی و زنبارگی رو برای خودشون مباح و بدون اشکال می دونن ، اما از زنان انتظار دارند که فاطمه زهرا باشند
یکسری از وکلا از جمله وکلای جمشیدی دانسته یک سری حرف های میزنند
وجوری وانمود می کنند که جای متهم و شاکی عوض میشه اگر پروندرو ندیدی از محتویات خبر نداری بی خود میکنی بیانه میدی و مردم قضاوت میکنی 0 جمله هییت منصفه مردم!!!! بدان مردم فهیمند
اظهارات این دختر متناقض است.
اولا منزل آقای جمشیدی که دختر ادعا می کند در اونجا به او تجاوز شده نه یک منزل ویلایی بوده و نه یک کلبه در بیابان. بلکه یک آپارتمان در طبقه بیست و چندم بوده که در هر طبقه اش چند واحد مسکونی دیگر وجود داشته.یعنی اگر جمشیدی قصد تجاوز به زور داشت اون دختر می توانست با جیغ و داد باعث آگاه شدن همسایه ها شود.اما چرا وقت تجاوز و بستن دست و پاهایش توسط جمشیدی هیچ داد و فریادی راه نینداخت؟
شاید از جای دیگری ماموریت داشته که جمشیدی را تور و رسوا کند.
رابی ساندیسی
خوب باهش ازدواج می کردی خاک بر سر، دنبال کی می گشتی. جوان نافهم. بالاخره ازدواج که هتل نیست. نمیشه که همیشه مجرد باشی، بنده خدا شهوت ابروریزی داره فقط، با ازدواج شهوت و ابروی خودتان حفظ کنید.
سینما که تکلیفش مشخصه،همه دیگه میدونن،گفتن نداره،پژمان جمشیدی هم که دیگه گفتن نداره،تو سالن با اون جمعیت به ژاله صامتی میگه میمیرم برات به ایرج نگی فقط.ثالثا" تو این دوره زمونه اگه برادرت تنها باشه هم نمیشه رفت خونش، اشتباه کردی.
دقیقا به نکته خیلی مهمی اشاره کردید .خدا مدر ومادرت را بیامرزد که واقعیت تلخ اینروزها را بدون پرده عنوان کردید ،
بله به زمانی رسیدیم که به خانه برادرت اگرتنها بود وارد نشو.
#شیطان قسم خورده هوشیار باشیم.
همه مثل هم نیستن مردای هم هستن سرشون بزنی خلاف نمی کنن حالا برادر شما مثل جمشیدی هست اگر همه رو متهم نکن. تهمت زدن عواقب خودش داره البته در محضر خدا معصیت حساب میشه نتیجش تو زندگیت میبینی .خود من و دوستام ۳ماه یک دختر فراری با ما زندگی کرد ولی کسی بهش تجاوز نکرد اخر هم که گرفتن همه رو وقتی جواب پزشک قانونی امد که دختر خانم سالم بوده همه ازاد شدیم . چون دختر فراری بود به ما پناه اورد کسی بهش تعرض نکرد بود از تفکرات شما معلومه برادر خوبی نداری
حرف حق
بهتره زود قضاوت نکنیم باید منتظر ماند تا تحقیقات انجام بشه ودادگاه نتیجه را بگه متاسفانه فعلا از نظر اخلاقی وضعیت جامعه اصلا خوب نیست بعضا خود دخترها دام برای آدمهای بزرگ پهن میکنند بعضی وقتها آدمهای بزرگ دخترها را اغفال میکنند ولی اینکه رابطه ای به زور باشه بعید هست چون همراهی یک خانم ویک آقا در یک برج به زور خیلی بعیده
اخه شماها به چه دلیل مردمو ببو فرض می کنید ؟!!!
بابا پزشکی قانونی از کجا میدونه که چه کسی تجاوز کرده ؟!!!
این دختره تنهایی با یک مرد نامحرم در یک همچه جایی چه غلطی میکرده ؟!!
از کی تا حال رابطه داشته و رفت و امد میکرده چرا تابحال متوجه اغراض طرف نشده ؟!
یا نه طرف پیشنهادات را تمکین نکرده و دبه دراوردی که ابروریزی میکنی؟!!!
۵۰ میلیارد داد قبول نکردی ؟؟؟!!!
یعنی این پژمان تا این حد اوسکول و عقل خلاص است ؟!!!
الله اعلم،
ولی خانم ها ودختر حانم های محترم خواهشا گول شعارهای زیبایی چون زن ،زندگی، آزادی را نخوردید ،به خدا خبری نیست ،خدایی که زن ومرد را آفرید بهتر به احوال مخلوقاتش آگاه بود که به خانم ها حکم حجاب سر وبدن به نوعی وبه آقایون حکم حجاب نگاه وبدن به نوعی دیگر داده است .
"زن ریحانه است " مولا علی علیه السلام
واقعا تاسف داره برای یه عده به اصطلاح سلبریتی که بدون اطلاع از جمشیدی حمایت میکنن
به همه دوستان توصیه میکنم وقتی اصل ماجرا را نمیدونیم قضاوت نکنیم ، خدا عالم به امور بندگانش هست ،بین آنها چی گذشته باز خدا میداند و هر دوتاشون ، خب هر کدام سعی میکنن خودشون را تبرئه یا مظلوم جلوه بدن . هیچ کس نمیاد علنی اعلام کنه که مجرمه حتی اگه باشه ، پس لطفا قضاوت نکنید
بنظر این حقیر، امشب 40 تا شمع نذر کنید تا هر دو نفر (شاکی و متهم) از این امتحان سخت مثل سیاووش که از آتش سالم گذشت سربلند و باافتخار بیرون بیایند و قلب رئوف اُمتی که قادر بتهیه گوشت کیلویی 1/5 میلیون و نان دانهای 30~20 هزار تومان و برنج کیلویی 300~200 هزار تومان و بزودی بنزین لیتری 5000 هزار تومان نیست و در حال تجربه، دلار 110 هزار تومانی است بیشتر از اینها جریحهدار و آکنده از درد و رنج نشود.
پول چهل شمع را از کجا بیاوریم. برای جمشیدی که روی پول خوابیده .
فقط اومدم که بنویسم این قضیه به من ربطی نداره ولی ثروت شمخانی ربط داره چرا اون را پیگیری نمیکنین
تجاوز به کنار .اینکه فوتبالیست قدیم بوده معتاد هم شده ....
این مادر و دختر انقدر وقیح هستند که از بیان تجاوز نه تنها شرمی ندارند بلکه دائم تکرار میکنند این که پزشک قانونی تجاوز را تایید کرده دروغ محض است پزشکی قانونی دادن با رضایت را تایید کرده برو این دام بر مرغ دگر نه
من و شما که جزییات مستدل ماجرا را نمی دانیم چرا قضاوت می کنیم. ارزو کنیم دادگاه بدون تاثیر از هیاهو و زور و پول و پارتی رای عادلانه صادر کند.
دختر یا زن عاقل بالغ تحصیلکرده بامیل و اراده و اختیار خود به داخل منزل یا دفتر یا محل کار مرد تنها و نامحرم و مجردی برای کار یا درس یا هر هدف دیگری وارد شده است.مقصر اول مرد هست یا زن!؟
باید اعدامش کنن اینکه اسمش معروفه دلیل نمیشه که از مجازات قانون فرار کنه هر چند اینجا ایران است و بی دروپیکرتر از این کشور در دنیا وجود ندارد تو کشورهای پیشرفته هم این اتفاقات میفته ولی آیا برخورد اونا اینجوریه رییس جمهور قدرتمندترین کشور دنیارو به دادگاه کشوندن بخاطر اقدام به تجاوز اینکه دیگه از آفتاب روشن تره که تجاوز بوده
من آقای جمشیدی و بازیاشو خیلی دوس دارم وقتی این خبرو شنیدم شوکه شدم امیدوارم که دروغ باشه نمیشه بدون دیدن بدون دلیل محکمه پسند گفت مقصر کیه فقط انشاالله هرکسی که مقصره به سزای کارش برسه حالا چه جمشیدی عزیز اگه اینکارو کرده چه اون خانوم اگه تهمت میزنه
والا اگر پیرمردهای سر کوچه هم دخترا را گیر بیارند بهشون تجاوز میکنند. چه برسد به بازیگر ها وبعضی مردهای هوس باز
هواسمون به شمخانی هست یادمون نمیره
اینقدر تجاوز زیاد شده شما گیر دادید به پژمان جمشیدی
شما فقط میخواید فقط مردم سر گرم کنید
از گرونی اینا حرف نزنن
خدا از تون نگذره
حتی در داستانها هم نظیرش پیدا نمیشه کسی که با تمامی معیارها الگو ست از مرد بی نظیر ولو مابلغ مابلغ میگم
ریدم تو این سینماتون و ریدم دهن هرچی بازیگر لاابالی،لجنزار سینمای ایران
هیچوقت حس خوبی نسبت به پژمان جمشیدی نداشتم
دست و پا که بسته بود چجور کلیدو پیدا کرد و ازاد کرد خودشو. اصن چجور دست و پاشو یه نفری بست. یه لگد میزد به اونجاش در میرفت کاری نداره. یه ریقوی مواد زده مگه زور داره
باسلام وعرض ادب در کشور اسلامی ایران فقط قانون جنگل حاکم است چونکه هر که پول دارد حق با آن است مثل پژمان جمشیدی که دوبار وکلا تجاوز را تایید کردند بازهم چون پول دارد حرف ایشان پژمان جمشیدی به کرسی دادگاه عدالت مینشیند صددرصد ؛ اصلا مثل حکم اعدام بابک زنجانی و امثال هزاران نفر دیگر مثل اون ... باسپاس فراوان ؛ جانباز جنگ تحمیلی
به هر حال رانت و ثروت غلبه میکنه کلا فضای رسانه هم کارش حمایت از پژمان جمشیدی
مگر جرمی ثابت شده که نام آقای پژمان جمشیدی از لحظه اول بیان میشه و کلی حواشی برای ایشون بوجود میاد ، ولی این خانم که بیشتر کارگردان تا کارآموز بازیگری نامش محفوظه ؟
سلام آهای دخترخانم هایی که میخواستین آزادباشین ولخت بیاین خیابان وهر جورکه دوست داشتین لباس بپوشید حالا چرا ناراحتین ازتجاوز؟کشورهای غربی که شماها دوست داشتین هم همین جوری هستن خیلی آزادن ولی تجاوز هم زیاد.پس لطفا ناراحت نشین شاید این بلاها سرشماهایی که دَم ازآزادی میزنید هم بیفتد.بعدش این خانم همه حرفهایی که میزنددروغ محض هست.
حاضرم شرط ببندم یک بار هم نرفتی کشورهای غربی و از خودت حرف می زنی
اتفاقا توی کشورهای غربی خیلی به تجاوز حساسن و جرمش خیلی سنگینه، یکی از فامیلامون می گفت.
حتما میدونی تجاوز با رابطه خودخواسته فرق می کنه
این پرونده رو از هر طرف بخونی حال آدم به هم می خوره . فرقی هم نمی کنه چی واقع شده . آفرین به شما برای مملکتی که درست کردید
حرمت آبروی مومن بیشتر از خانه کعبه است .در کدام کشور قبل از اثبات جرم موضوع را رسانه ای میکنند؟ حالا چرا فقط پژمان را انگشت نما میکنید چرا نام و عکس طرف مقابل رسانه ای نمیشه؟