«افعی تهران» در حال نابودی است؟

این روز‌ها با دیدن سریال‌ها در شبکه خانگی در حال امیدوار شدن به سریال‌سازی در ایران هستیم. «افعی تهران» یکی از آن سریال‌هایی است که ما را امیدوار می‌کند. به‌کارگیری مناسب هر بازیگر در نقشی مناسب، حضور در لوکیشن‌هایی که عموم مردم به آن احتیاج دارند، اما از وجودش خبر ندارند، گریم خوب، پوسترسازی جذاب برای هر قسمت و از همه مهم‌تر تدوین و ریزه‌کاری‌هایی که باعث می‌شود هر هفته در انتظار قسمت بعد باشیم. با این اوصاف به نظر می‌رسد که «افعی تهران» توقع ما را بالا برده است.

«افعی تهران» در حال نابودی است؟

این مطلب سعی دارد ۳ گره این سریال را بررسی کند که اگر باز می‌شد، شاید سریال جذابیت بیشتری پیدا می‌کرد.

گره اول؛ سکانس‌های بیهوده در سریال «افعی تهران»

عموما سریال‌ساز‌ها برای بالا بردن تعداد قسمت‌ها سعی می‌کنند که سکانس‌هایی اضافی‌تر یا گره‌هایی بیشتر به سریال وارد کنند که گاهی داستانی فرعی است که به پیش بردن داستان اصلی کمک می‌کند. اما، در برخی موارد هست که سکانسی می‌تواند نباشد، یا کارگردان می‌تواند به جای آن از سکانسی هوشمندانه‌تر استفاده کند. به‌عنوان مثال در قسمت ۱۲ سریال «افعی تهران» بابک دوست داشتنی را در حال بازی با موبایل می‌بینیم تا سرگشتگی آرمان و فشار‌های وارد شده به او را نشان دهیم، در حالی که به جای این سکانس می‌توانستیم از یک فلاش بک هوشیارانه استفاده کنیم.

گره دوم؛ سردرگمی مخاطب در ابتدای هر اپیزود از سریال «افعی تهران»

از ابتدای سریال «افعی تهران» تا کنون، کارگردان سعی کرده که ما را به ناهنماهنگ بودن انتهای اپیزود پیش و ابتدای اپیزود جدید عادت دهد. اما، از آن‌جایی که سیستم سریال‌سازی این قاعده را برای ما تثبیت کرده و ذهن ما عادت دارد که ابتدای هر قسمت از سریال را در ادامه قسمت پیش ببینیم در سریال «افعی تهران» سر درگم می‌شویم. عموما هیچ یک از قسمت‌ها، شروعی در ادامه قسمت گذشته نداشته که این مساله می‌تواند یک ساختارشکنی درست درمان یا یک گره گیج کننده باشد که به نظر می‌رسد گزینه دوم درست باشد.

گره سوم؛ کلوزآپ‌های فراوان در سریال «افعی تهران»

عموما وقتی بر روی صفحه تلویزیون، ولو تلویزیونی درجه یک، تصاویری به شکل کلوزآپ ببینیم (یعنی قابی که از سرشانه به بالای بازیگر نشان داده شود) حس می‌کنیم که به چشم‌هایمان فشار زیادی می‌آید. البته قاب‌های کلوزآپ کمتر در سینما استفاده می‌شود چراکه جزئیات صورت بازیگر نمایان شده و ممکن است آن احساس مورد نظر منتقل نشود، مگر با یک ستاره و بازیگر درخشان طرف باشیم و پیمان معادی به قدری خوب هست که احساس را از جزئیات صورتش دریافت کنیم، اما حضور بی وفقه کلوز آپ ما را از دیدن آنچه پیرامون بازیگر می‌گذرد بی‌خبر می‌گذارد.

نکته مثبت: حضور کلوزآپ فراوان در سریال «افعی تهران» همانقدر که می‌تواند باعث سرگیجه ما باشد، می‌تواند ما را با حالات روانی آرمان هم نزدیک‌تر کند و اشاره به جامعه‌ای بسته داشته باشد و روح جست‌وجوگر افرادی که می‌خواهند از این قاب بیرون بزنند!

 

منبع: راهنماتو
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • محمود
    2

    من بعنوان یک تماشاگر ساده باید بگم اسم فیلم رو باید میذاشتن زندگی خصوصی آرمان و بچه اش!
    فیلم شده گرفتاری آرمان با بابک و آرمان با روانپزشک. کارای رو اعصاب و لوس بابک یکطرف و داستان پدری که بچه اش نه میذاره آرمان به کارش برسه و نه میذاره ببینده بفهمه داستان فیلم چیه😃 لذار تا فیلم شروع میشه میگم بازم آرمان و بچه اش و آرمان و روانپزشکی که دوربین داره مخاطب رو تو لب و بینی و چشای سحر فرو میکنه!!

  • ناشناس
    4

    یکی از بدردنخورترین فیلم ها

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها