عمودیت، دادگیِ مغفول تاریخ فلسفه‌ی غرب؛

نگاهی به ترجمه‌ی کتاب "پدیدارشناسی و عرفان: عمودیتِ تجربه‌ی دینی"

منیره طلیعه‌بخش- مترجم

نگاهی به ترجمه‌ی کتاب "پدیدارشناسی و عرفان: عمودیتِ تجربه‌ی دینی"

نوشتار زیر شرحی است کوتاه در باب کتاب «پدیدارشناسی و عرفان: عمودیتِ تجربه‌ی دینی» اثر آنتونی جی. استاینباک که ترجمۀ آن توسط منیره طلیعه‌بخش به اتمام رسیده و به زودی منتشر خواهد شد. وی در حال حاضر دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عرفانی دانشگاه تربیت مدرس تهران است. ترجمه‌ی این اثر ماحصل فرصت مطالعاتی دوره‌ی دکتری او در مرکز مطالعات پدیدارشناسی تحت هدایت مؤلّف اثر در دانشگاه ایلینوی جنوبی به شمار می‌رود:

یکی از حوزه‌های مطالعاتی حساس و پرسش‌برانگیز، مطالعات میان‌رشته‌ای پدیدارشناسی و دین یا عرفان است. کتاب پدیدارشناسی و عرفان: عمودیت تجربه‌ی دینی (Phenomenology and Mysticism: The Verticality of Religious Experience) نوشته‌ی آنتونی جی. استاینباک (Anthony J. Steinbock) استاد فلسفه‌ی دانشگاه ایلینوی جنوبی کاربوندیل است. این کتاب همانند اثر عرفان و فلسفه نوشته‌ی والتر ترنس استیس، فیلسوف انگلیسی، با نگاهی پدیدارشناسانه به موضوع فلسفه و تجربیات دینی می‌پردازد؛ اما آنچه این اثر را متمایز می‌سازد، اجتناب از فهم معمول مکتب پدیدارشناسی است که تجارب عرفانی را بر اساس دادگی احضار (presentation) درک می‌کند.

هدف این کتاب توصیف پدیدارشناسانه‌ی تجربه‌ی دینی به مثابه دادگی عمودی است؛ دادگی‌ای که بنا بر فهم مؤلف در طول تاریخ فلسفه مورد غفلت قرار گرفته است. نویسنده در این کتاب می‌کوشد تا تجربه‌ی دینی را نه بر اساس ساختار التفاتی احضار (نوئسیس- نوئما) بلکه ذیل مفهوم پیشاالتفاتیِ عمودیت (verticality) به فهم درآورد. از نظر او دادگی عمودی یا عمودیت همان چیزی است که قوی‌تر از دادگی احضار عمل می‌کند. عمودیت در حقیقت تجربه‌ی دیگری به مثابه یک تجربه‌ی مطلق است. در عمودیت دیگری هرگز به تمامه حاضر نیست، بلکه در حالت دسترس‌ناپذیری‌اش دسترس‌پذیر است یا به منزلۀ آنچه ناتوان است از داده شدن داده می‌شود. عمودیت همچنین در مقابل افقی بودن است. در افق بودن در اصل به معنای در دسترس بودن، قابل دریافت بودن و کنترل‌پذیر بودن است، در حالی که عمودیت خارج از کنترل ما و غیرقابل پیش‌بینی است و همواره ما را به ورای خودمان می‌برد.

استاینباک با بررسی روایت اول شخص از سه شخصیت سنّت ابراهیمی، یعنی قدیس ترزا آویلایی، خاخام داو بائر و شیخ روزبهان بقلی، نوعی پدیدارشناسی عرفان را بر اساس سنّت دینی ابراهیمی شکل می‌دهد. او طیف گسترده‌ای از تجارب عرفانی یا عمودیت را به مسائل فلسفی گواهی تجربه‌ی عرفانی، خودبودگی و دیگری مرتبط می‌سازد. از نظر او آنچه مقابل دادگی عمودی و به ویژه تجلّی قرار می‌گیرد، «بت‌پرستی/ شرک» است. مؤلف بر آن است که انواع بت‌پرستی‌های معاصر - اگوئیسم، سکولاریسم، کاپیتالیسم، بنیادگرایی و ... نتیجه‌ی واژگونی روابط عمودی، معنویت‌زدایی و روح‌زداییِ حاصل از آن در جهان معاصر است. بر این اساس این اثر نوعی نقد فرهنگ سکولار معاصر بر اساس گشودگی به فهمی کامل‌تر و امروزی‌تر از تجارب عرفانی است.

کتاب پدیدارشناسی و عرفان شامل یک مقدّمه، هشت فصل و یک خاتمه و همچنین شامل واژه‌نامه‌ی اصطلاحات اصلی عبری و عربی، یادداشت‌ها، کتاب‌شناسی و فهرست مطالب است. فصول کتاب بدین شرح‌اند:

مقدمه: "دادگی عمودی در تجربه‌ی بشری"

فصل اول: " شکل دینی و عرفانی تجربه"

فصل دوم: "قدیس ترزا آویلایی و عرفان دعا و عبادت"

فصل سوم: "خاخام داو بائر و عرفان وجد و خلسه"

فصل چهارم: "شیخ روزبهان بقلی و عرفان کشف المحجوب (پرده‌براندازی)"

فصل پنجم: "مسائل گواهی در تجربه‌ی دینی"

فصل ششم: "تجلّی و استتار/ پرهیز"

فصل هفتم: " در باب فردگرایی"

فصل هشتم: "بت‌پرستی/ شرک"

خاتمه‌ی کتاب "در باب حدگشایی از امر دینی و امر اخلاقی"

توضیحاتی درباره مولف

آنتونی جی. استاینباک تحصیل‌کرده‌ی دانشگاه استونی بروک در سنّت فلسفه‌ی قاره‌ای، مدیر مرکز مطالعات پدیدارشناسی دانشگاه ایلینوی جنوبی، سردبیر اصلی نشریه‌ی فلسفه‌ی قاره‌ای و همچنین ویراستار انتشارات مجموعه کتب SPEP است که دانشگاه نیووسترن منتشر می‌کند. استاینباک به سبب تحقیقات گسترده‌اش در حوزه‌ی پدیدارشناسی شناخته‌شده است. کتاب پدیدارشناسی و عرفان در سال 2007 از سوی انتشارات دانشگاه ایندیانا به چاپ رسید و در سال 2009 جایزه‌ی کتاب ادوارد گودوین بالارد در پدیدارشناسی (The Edward Goodwin Ballard Prize in Phenomenology) را از آن خود کرد.

آثار دیگر استاینباک عبارتند از این در باب هدیه نیست: از دادگی به عشق (2018)، پدیدار محدود و پدیدارشناسی در هوسرل (2017)، احساسات اخلاقی: احیای گواهی قلب (2014)، دریافت کننده جایزه کتاب سمپوزیم 2015، خانه و فراتر از آن: پدیده شناسی تکونی/ تولیدی پس از هوسرل (1995)، ترجمه تحلیل هایی در باب سنتز منفعل و فعال: سخنرانی هایی در باب منطق استعلایی، ادموند هوسرل، از مجموعه آثار هوسرلیانا (2001). آثار دیگر او که به زودی منتشر می شوند عبارتند از معشوق، عشق و نفرت: طرح قلب و رسالت ها و سرمشق ها: عمودیت تجربه ی اخلاقی. تنها اثر ترجمه شده از این مولف به فارسی، کتاب ماکس شلر از دانشنامه فلسفه استنفورد است که به طور مشترک با زکری دیویس نوشته شده است. فرزاد جابر الانصار ترجمه این اثر را در سال 1393 در انتشارات ققنوس به چاپ رساند.

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها