یه سری از توییت های جالب هموطنان در مورد کارت بانکی

اولین باری که رفتم ایران و خواستم با کارت خرید کنم فروشنده رمز را پرسید! بهش گفتم دستگاه را لطف کنید خودم وارد می‌کنم. گفت یعنی شما به ما اطمینان ندارید؟ گفتم خیر! ندارم! ولی اگر شما به من اطمینان دارید جنس را بدهید ببرم فردا پولش را نقد می‌آورم خدمت‌تان.

آره واقعا پدیده‌ی تو مخی شده!
حالا من که از سوپرمارکت سر کوچه خرید میکنم نمیدونم حرمت بیست سال همسایگی رو حفظ کنم یا همین حرفی که شما گفتی رو بزنم

سوپری سر کوچه ما که رمز نصف همسایه ها رو حفظه!
کارتو میگیره می‌کشه خودشم رمزشو میزنه!
موندم تو حافظه این بشر

چند شب پیش عوارضی اتوبان کاشان ۵ تومنی دادم گفت رمز؟
من:
عوارضی:

من با مشتریا زیاد شوخی میکنم، مثلاً یه مشتری بعد از خرید کارتش رو داد که بکشم، منم کارت کشیدم و کارت رو بهش ندادم و رمز هم اشتباه زدم? دستگاه یه بوق زد و عملیات ناموفق، تندی به مشتری گفتم اِی داد دستگاه کارتت رو خورد?مشتری باورش شده بود و ناراحت که الان چه کنم!! یعنی من

رفتم لوازم آرایشی خریدم کارتمو دادم به خانومه گفت رمز؟ گفتم : ۲۱۵۶
یهو چشماش چهار تا شد!
گفت رو چه حساب این رمز رو گذاشتی؟
گفتم منظورتون رو نمیفهمم !
شروع کرد به داد و بیداد که این آخر شماره شوهر منه !
به ولله که مردم رد دادن

بهش میگفتی:
" شاید شوهرت برا همین بَده، آها برا همین زبونته!"

میگفتی دوست پسرم اصرار کرده حتما همینو بزارم

فک کردی الکیه عصبانی ترین کشور دنیا بودن؟

1514