از دیپلم ردی تا وال استریت: صعود جنجالی جفری اپستین
در اوایل سال ۱۹۷۶، جفری اپستین، معلم ریاضی و فیزیک مدرسه معتبر دالتون در منهتن، با موهای پرپشت برای یک رویداد هنری در یک گالری ظاهر شد.
به نقل از نیویورک تایمز، پدر یکی از دانشآموزانش او را دعوت کرده بود و اپستین در ابتدا امتناع کرد، اما سرانجام پذیرفت. آن شب نقطه عطفی در زندگی او شد.
در گالری، اپستین با والد دیگری برخورد کرد که از مهارتهای ریاضی ۲۳ ساله او شنیده بود و پیشنهاد کرد که به والاستریت فکر کند. این والد با دوستش، ایس گرینبرگ، یکی از مدیران برجسته شرکت سرمایهگذاری برِر استیرز تماس گرفت و اپستین را معرفی کرد. اپستین، با وجود نداشتن دانش والاستریت، با شخصیت و استعداد خود گرینبرگ را تحت تأثیر قرار داد. گرینبرگ که به جذب افراد با انگیزه و با استعداد بدون مدارک عالی علاقه داشت، اپستین را استخدام کرد.
اپستین در طول دوران ابتدایی کار خود در برِر استیرز، به سرعت نشان داد که استاد فریب و مدیریت روابط است. او با دختر گرینبرگ، لین، دوست شد و این رابطه به او موقعیت ویژهای در شرکت داد. حتی زمانی که مشخص شد اپستین هرگز از دانشگاه فارغالتحصیل نشده و در رزومهاش دروغ گفته بود، مدیران او را تنبیه نکردند و فرصتهای بیشتری در اختیارش گذاشتند.
در این دوران، اپستین نه تنها پلههای اجتماعی و مالی را طی کرد، بلکه با استفاده از روابط خود، به دنیای ثروت و قدرت نزدیک شد. او با زنان جوان به شبکهسازی پرداخت و روابط شخصی را به اهرمی برای پیشرفت حرفهای تبدیل کرد.
در سالهای بعد، اپستین با سوءاستفاده از حسابهای شرکتی، معاملات داخلی و سرمایهگذاریهای پرریسک، ثروت خود را افزایش داد. یکی از نمونهها سرمایهگذاری ۴۵۰ هزار دلاری در یک پروژه نفتی بود که به جای بازگشت پول، به تضییع سرمایه منجر شد. این اقدامات، مسیر او را برای کسب درآمدهای بزرگ و نفوذ در شبکههای مالی و اجتماعی هموار کرد.
اپستین در سال ۱۹۸۰ به عنوان شریک محدود برِر استیرز منصوب شد و درآمدی معادل ۲۰۰ هزار دلار سالانه داشت (حدود ۸۰۰ هزار دلار امروز). او با سفرهای مکرر به پالم بیچ و شبکهسازی با افراد ثروتمند، جایگاه اجتماعی و مالی خود را تقویت کرد. حتی پس از ترک برِر استیرز، روابط قبلی او با مدیران سابق، به ویژه کلارک شوباخ و سایر همکاران، به سرمایهگذاریها و فرصتهای جدید کمک کرد.
این دوره، نقطه شروع صعود اپستین به دنیای پول و قدرت بود، جایی که استعداد دروغگویی، فریبکاری و بهرهبرداری از دیگران، کلید موفقیت و زمینهساز فعالیتهای جنایی و شبکه گسترده سوءاستفاده جنسی او شد. اپستین از فرصتهای دوم و اعتماد دیگران بیشترین بهره را برد و مسیر زندگی خود را به شکلی حیرتآور تغییر داد، مسیری که بعدها به یکی از معروفترین جنایات مالی و جنسی آمریکا منجر شد.
این داستان نشان میدهد که چگونه یک معلم جوان ریاضی از کلاسی در دالتون به والاستریت رسید و با مهارت در دستکاری، شبکهسازی و فریبکاری، خود را به بالاترین سطوح قدرت و ثروت رساند.