از نشستن روی میخ تا راه رفتن روی آتش؛ چرا هندوها کارهای عجیب می‌کنند؟

خوردن شیشه، راه رفتن روی آتش، بلعیدن شمشیر، این اعمال که موجب شگفتی می‌شوند، ریشه در آداب و رسوم واقعی و افسانه‌ای آیین‌های هندو، بودایی و جَینیسم دارند.

از نشستن روی میخ تا راه رفتن روی آتش؛ چرا هندوها کارهای عجیب می‌کنند؟

وقتی پالانیامال سانموگام در انتظار فرزند دومش بود، پزشک متخصص زنان به او توصیه کرد باید عمل سزارین انجام دهد. اما سانموگام معتقد بود زایمان طبیعی برای خودش و نوزادش ایمن‌تر خواهد بود. نیت کرد که اگر زایمان طبیعی و سالمی داشت، او قدردانی‌اش را با فرو کردن نیزه‌ای سه‌شاخه در بدنش در طول جشن پانگونی اوتریام ابراز کند؛ یک جشن مذهبی هندی که در آن معتقدان بدنشان را با میله‌ها، سوزن‌ها و تیغه‌ها سوراخ می‌کنند تا آرزوهایشان به حقیقت بپیوندد. خیلی زود آرزوی او نیز برآورده شد. 

سانگوم ۵۰ ساله می‌گوید: «سال بعد نیزه‌ای سه‌شاخه از شکمم رد شد. تا به حال ۱۳ بار این کار را کرده‌ام و هر بار چیزی که خواسته بودم دریافت کرده‌ام. اگر بدنم اجازه بدهد، حداقل سه بار دیگر این کار را انجام خواهم داد. درد ندارد. حتی وقتی نیزه را بیرون می‌آورند، خونریزی بلافاصله با مالیدن کمی خاک مقدس روی پوست متوقف می‌شود. سوراخ‌ها هم خود به خود در عرض یک هفته بسته می‌شوند.» 
 

جشن پانگونی اوتریام تنها جشن مذهبی در هند نیست که در آن چنین اعمال افراطی انجام می‌شود. در طول جشن گاژان که یک جشن پیش‌برداشت در غرب بنگال است، مردان خودشان را با میله‌های آهنی، تیرها و قلاب‌ها سوراخ می‌کنند و برای برداشت محصولات سالم دعا می‌کنند. اعمال پرخطر دیگر نیز شامل آیین‌هایی با آتش و خوابیدن روی بستر میخ‌ها می‌شود. جشن تایپوسام، جشن مذهبی دیگر هندو، آیین‌هایی دارد که در آن شرکت‌کنندگان با راه رفتن روی ذغال‌های سوزان و سوراخ کردن بخش‌های مختلف بدنشان از جمله زبان، گونه و پوست‌شان به خداوند ابراز ارادت می‌کنند. در طول جشن گارودا توکام، معتقدان خودشان را از یک سازه‌ی بلند شبیه پایه‌ی ستون با قلاب‌های فلزی تیز که بدنشان را سوراخ کرده، آویزان می‌کنند. در جشن تیمتی که در هند و دیگر کشورها از جمله فیجی، سنگاپور و سریلانکا جشن گرفته می‌شود، معتقدان از جمله کودکان از روی آتش بدون کفش راه می‌روند. 

4

یک معتقد هندو بدنش را در جشن مذهبی پانگونی اوتریام در کوچی با قلاب‌ها سوراخ کرده است، ۲۰۰۹

5

یک عابد مذهبی روی بستری از میخ‌ها در زوریخ، سوئیس، ۱۹۶۹

رام لاکشمی توار، ۳۹ساله می‌گوید: «این جادو نیست. ایمان است. مردم میله‌ها و نیزه‌ها را از بدنشان رد می‌کنند. آن‌ها کالسه‌های هندی (ریکشا) و ماشین‌ها را با قلاب‌هایی که به پشتشان فرو رفته می‌کشند. خداوند هرگز نمی‌گذارد به آن‌ها آسیب برسد.» 

هزاران سال دین و جادو در هند

جان زوبرزیکی، تاریخ‌نگار استرالیایی می‌گوید دین و جادو در هند به هم گره خورده‌اند و یکدیگر را تقویت می‌کنند. او اضافه می‌کند که ترفندهای جادویی متعددی مانند بریدن و ترمیم زبان، دفن شدن زیر زمین، راه رفتن روی آتش و ترمیم اندام‌های بریده‌شده ریشه در آداب واقعی و افسانه‌ای هندی، بودایی و جینی دارند. 

برای نمونه، بلعیدن شمشیر یک سنت ۴۰۰۰ساله هندی است که توسط کشیشان هندی توسعه یافته، آیینی که نماد قدرت روحانی و ارتباط با خدایان است. اکنون این عمل نیز به عنوان یک هنر اجرایی در کشورهای مختلف گسترش یافته است. در دهه ۱۹۷۰، گلچینی از مجله‌های «سوآمی» و «مانترا» به نام «سوآمی مانترا» به گسترش این اعمال از راه تبیین ترفندهای جادویی‌-مذهبی کمک کرد که شامل چگونگی بلعیدن تیغ‌های ریز، خوردن لامپ‌های شیشه‌ای و عبور سوزن‌های نقره‌ای از چشم به چشم می‌شود. 

زوبرزیکی می‌گوید: «رابطه بین دین و جادو در هند به زمانی بازمی‌گردد که وداها بین سال‌های ۱۷۰۰ تا ۱۵۰۰ پیش از میلاد سروده شدند». آثار آتارواودا که قدیمی‌ترین اثر ادبی پزشکی هند شناخته می‌شود، به مردان مقدس کوچ‌نشینی اشاره دارد که اقدام به دفع شیاطین، کنترل نفس و رقص‌های آیینی می‌کردند. 

جادو قرن‌ها جزئی از آیین‌های مذهبی و زندگی در دربار هند بوده است. برای نمونه، داستان‌های بودایی جاتاکا که در قرن ششم پیش از میلاد نوشته شده‌اند، ارجاعات زیادی به افسونگران مار و بلعیدن شمشیر دارند. اشراف هندو نیز اغلب از شعبده‌بازها، دلقک‌ها و شوخ‌طبع‌ها برای سرگرم کردن مهمانان، وزیران دربار، زنان و سفیران سرزمین‌های دور استفاده می‌کردند. این هنرمندان بخش جدایی‌ناپذیر جشن‌ها، مراسم مذهبی و آیین‌های غیرمذهبی بودند. 

2

افسونگری مار تاریخچه‌ای چندهزارساله دارد که به سرگرم‌کنندگان در دربار هند برمی‌گردد. این افسونگران مار سال ۱۸۹۰ عکاسی شده‌اند. 

امروزه، جادوگران هندو در آغاز نمایش‌های خود، اغلب به ایندرا، خدای جادو ادای احترام می‌کنند. تماشاگران می‌دانند ترفند جادوگر بر اساس حقه است، اما اشاره به ایندرا برای آن‌ها این ذهنیت را ایجاد می‌کند که شاید این نمایش چیزی فراتر از یک حقه باشد. 

جادو و دین در هند امروز

سانموگام می‌گوید نخستین بار وقتی ۹ساله بود، نیزه‌ی سه‌پره‌ای از بدنش عبور دادند. در مواردی که فرد دچار بیماری جسمی می‌شود، به قسمت آسیب‌دیده بدنش نیزه وارد می‌کنند. او در طول سال‌ها مشاهده کرده که این عمل موجب رفع مشکلات جسمی، عاطفی و مالی مردم می‌شود. 

سانموگام می‌گوید: «خواهرزن من خانه‌ای نداشت. دعا کرد اگر خانواده‌اش تأمین شوند، هر سال تا آخر عمرش این عمل را انجام دهد. او دعا کرد خانه‌ای برای خود داشته باشد و پسرش خوب درس بخواند. امروز، پسرش مهندس است. او نه یک خانه بلکه هفت خانه دارد. جادویی در این کار نیست، فقط ایمان است.» 

همه افراد جادو و دین را به هم مرتبط نمی‌دانند. ایشام‌الدین خان، شعبده‌باز مشهور هندی می‌گوید فردی مذهبی است، اما جادوی او هیچ ربطی به دینش ندارد، بلکه هنری است که او طی سال‌ها آن را آموخته است. سال ۱۹۹۵، خان ترفند بزرگ طناب هندی را در برابر یک تماشاگر شگفت‌زده در دهلی نو اجرا کرد. خان توانست یک طناب را ایستاده در هوا قرار دهد و اجازه دهد کودکی از آن بالا برود. این دستاورد توجه جهانی را جلب کرد و کانال ۴ بریتانیا او و این ترفند را در رده بیستم از فهرست «۵۰ ترفند جادویی بزرگ» خود قرار داد. 

1

شعبده‌باز جوزف دانینگر ترفند «طناب هندی» را سال ۱۹۴۱ نمایش می‌دهد. 

3

یک مرتاض هندو روی بستر میخ‌ها در هند، حدود سال ۱۹۰۷. 

در دهلی نو، مردم گمان می‌کردند خان قدرت‌های فراطبیعی داشت. شعبده‌باز یادش آمد وقتی یک تاجر از او خواسته بود از قدرت‌هایش استفاده کند تا از ازدواج دخترش با مردی که قبلاً ازدواج کرده بود، جلوگیری کند. 

خان می‌گوید: «آن‌ها فکر می‌کنند من قدرت‌های خاصی دارم چون ترفند طناب را در حالی که در یک محله فقیر زندگی می‌کردم اجرا کردم. آن‌ها باور ندارند من شش سال برای تسلط به این ترفند سخت تلاش کرده‌ام. حتی افراد ثروتمند و تحصیل‌کرده همینطور فکر می‌کنند، بسیاری از آن‌ها بعد از نمایش‌هایم به من نزدیک می‌شوند و از من می‌خواهند دست‌هایشان را ببینم و آینده‌شان را پیش‌بینی کنم. اگر بخواهم، می‌توانم یک گورو مذهبی بشوم و یک‌شبه میلیونر شوم».

منبع: فرادید
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • ناشناس

    عرفان ایرانی
    اشراق.

  • ناشناس

    نشستن روی میخ
    وای آدم یچیزیش میشه 😨چه احمقن

  • ناشناس

    میگم میخ نمیره داخله جایی ازبدنشون 🙂