رئیس جبهه اصلاحات:
مرگ فواد شمس و احمد بالدی، 2 هشدارند برای آنان که میتوانند و باید بشنوند، پیش از آنکه دیر شود
مرگ فواد شمس و احمد بالدی، دو واقعه مستقل نیستند؛ دو هشدارند برای آنان که میتوانند و باید بشنوند، پیش از آنکه دیر شود. اکنون زمان آن فرا رسیده است که مسئولان به جای انکار واقعیتها، به اصلاح ساختارها بیندیشند؛ فضاهای گفتوگو را بگشایند، کرامت انسانی را محور تصمیمات خود قرار دهند، و صدای نسل جوان را بشنوند.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات نوشت: روز گذشته، ۲۰ آبانماه ۱۴۰۴، جامعه ایران در سوگ جوانی دیگر نشست؛ احمد بالدی، جوان ۲۱ ساله اهوازی که در اعتراض به ویرانی کانون معیشت خانوادهاش، جان خود را در آتشی از درد و بیعدالتی از دست داد. هنوز اندوه این واقعه دلخراش فروکش نکرده بود که امروز، خبر درگذشت ناگهانی فؤاد شمس، روزنامهنگار، تحلیلگر سیاسی و از چهرههای دغدغهمند ایران، بار دیگر جامعه را در بهت و اندوه فرو برد.
فؤاد شمس از جمله روزنامه نگاران و تحلیل گرانی بود که در سختترین شرایط، صدای گفتوگو و اصلاح را بلند نگاه داشت. او در بزنگاههای حساس، از جمله در روزهای پرالتهاب جنگ ۱۲ روزه، با رویکردی مسئولانه از منافع ملی و از شأن ایران دفاع کرد. شنیدهام که در مقطع دکتری پذیرفته شده بود اما از ادامه تحصیل بازماند؛ و نیز در جستجوی شغلی آبرومند بود، اما از این حق طبیعی نیز محروم ماند. هنوز علت دقیق مرگ نابهنگامش مشخص نیست، اما رفتن او، همچون خاموشی احمد بالدی، نشانهای تلخ از عمق بحرانهای اجتماعی و روانی در جامعه امروز ماست.
این دو واقعه در ظاهر از یکدیگر جدا هستند، اما در معنا و ریشه، به یکدیگر پیوند خوردهاند. احمد، در شعلههای آتش، اعتراض خود را فریاد زد؛ و فؤاد، با قلم و اندیشهاش، از گفتوگو، آزادی و اصلاح گفت. هر دو قربانی ساختاری شدند که شنیدن را به تأخیر انداخته و نقد را با تهدید پاسخ داده است. این وقایع هشدار میدهند که جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به ترمیم اعتماد و بازنگری در شیوه حکمرانی نیاز دارد.
بیتوجهی به اعتراض، نادیده گرفتن نخبگان و دلسوزان، و محدود کردن مسیرهای مشارکت مدنی، جامعه را به نقطهای رسانده که در آن امید فرومیپاشد و جوانان، به جای زیستن، از زندگی مأیوس میشوند. مرگ احمد بالدی تنها سوختن یک فرد نیست؛ نماد سوختن امید و کرامت انسانی است. رفتن فؤاد شمس نیز تنها خاموشی یک قلم نیست؛ نشانهای از بیاعتنایی به ارزش تفکر مستقل و گفتوگو در فضای عمومی است.
بارها گفتهایم و امروز با تأکید بیشتری تکرار میکنم: این شیوه حکمرانی دیگر قابل دوام نیست. نظام تصمیمگیری کشور نیازمند بازنگری جدی در رویکردها و روشهاست. تداوم مسیر کنونی، نهتنها سرمایههای انسانی و اجتماعی کشور را از میان میبرد، بلکه اساس مشروعیت و کارآمدی نظام حکمرانی را تهدید میکند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که مسئولان به جای انکار واقعیتها، به اصلاح ساختارها بیندیشند؛ فضاهای گفتوگو را بگشایند، کرامت انسانی را محور تصمیمات خود قرار دهند، و صدای نسل جوان را بشنوند. بیتردید، تا زمانی که راهی برای بیان مسالمتآمیز مطالبات و اعتراضها گشوده نشود، جامعه ناگزیر شاهد تکرار چنین حوادث تلخی خواهد بود.
مرگ فواد شمس و احمد بالدی، دو واقعه مستقل نیستند؛ دو هشدارند برای آنان که میتوانند و باید بشنوند، پیش از آنکه دیر شود.
دیگه برای شنیدن خیلی دیره دیر دیر . با تاسف دیگه تمامه تمام