مهندسی روایتِ «مَمدانی»
سید ناصر نعمتی / کارشناس فرهنگ و ارتباطات
وقتی «زُهران مَمدانی» شهردار نیویورک شد، بسیاری از رسانههای بینالمللی تیتر زدند: «ممدانی، نخستین شهردار شیعه نیویورک».
در نگاه اول، چنین خبری شاید نشانهای از تنوع فرهنگی و دگرگونی اجتماعی در یکی از مهمترین شهرهای جهان باشد؛ اما اگر کمی دقیقتر شویم، میبینیم برجستهسازی هویت مذهبی او، فقط روایت واقعیت نیست، بلکه نوعی مهندسی معناست.
در رسانههای غربی، هر بار که از فردی با پسزمینه مذهبی یا مهاجر سخن گفته میشود، معمولا یک پیام پنهان در میان خطوط وجود دارد: او یکی از ما نیست.
وقتی گزارشها پر از کلماتی مانند «خارجیتبار»، «مخالف ارزشهای آمریکایی» یا «نماینده جریانهای رادیکال» میشود، این در واقع زنگ خطر است تا ذهن مخاطب را از «پذیرش» به سمت «احتیاط» و حتی «ترس» سوق دهد.
برجستهسازی هویت مذهبی ممدانی در واقع ابزاری رسانهای برای کنترل افکار عمومی است؛ یک تکنیک قدیمی اما مؤثر برای القای تفاوت، بیاعتمادی و تهدید.
این نوع روایت، فشار مضاعفی بر ممدانی و تیمش تحمیل میکند. آنها ناخواسته مدام مراقبت میکنند که رفتار و گفتارشان به گونهای نباشد که رسانهها از آن بهعنوان «اثبات مذهبی بودن» یاد کنند و برچسب افراطی به آنان بزنند. در نتیجه به این سمت برده میشوند که از سادهترین نشانههای هویتی پرهیز کنند.
البته نباید از وجه مثبت ماجرا هم غافل شد. پیروزی ممدانی برای اقلیتهای قومی و مذهبی آمریکا، اتفاقی نمادین است؛ یک روزنه امید برای آنها که احساس کنند صدایشان شنیده میشود و نمایندهای در سطح بالای سیاست دارند. اما درست همین نمادگرایی میتواند در دام سوءاستفاده بیفتد. برخی رسانهها مانند واشنگتن پست و فاکسنیوز در گزارشهای خود تلاش کردهاند این «هویت جدید» را یا تحقیر کنند یا ابزاری برای رقابتهای سیاسی خود بسازند. در چنین فضایی، آنچه از بین میرود فهم واقعی از فرد و مسیر سیاسی اوست.
از سوی دیگر، در رسانههای فارسی و عربی روایتِ ممدانی گاه احساسی و شتابزده است. بعضی تیترها چنان از او تصویری آرمانی میسازند که گویی نماینده تمام شیعیان و مسلمانان جهان در آمریکا شده است. اما واقعیت این است که ممدانی، در چارچوب حزب دموکرات و قواعد خاص آن رشد یافته است.
این ذوقزدگی رسانهای اگر کنترل نشود، میتواند به شکلگیری انتظارات نامعقول از او بینجامد و در نهایت به اعتبار رسانهها نیز لطمه میزند.
هرچند پیروزی ممدانی را باید مهم و معنادار دانست، اما برداشتهای سادهسازی شده نیازمند تحلیل بیشتر و درک زمینههاست. شاید بهترین کار بهجای شتاب، صبر برای دیدن مسیر واقعی او باشد.