رژه ۲۰۲۵ چین؛ پیام جنگ به واشنگتن یا جشن پیروزی؟
پیامهای نهفته در رژه پکن | نمایش قدرت در میدان، نمایش دیپلماسی بر سکوها | چین تاریخ را بازنویسی میکند
رژهٔ نظامی چین به مناسبت هشتادمین سالگرد پایان «جنگ مقاومت در برابر ژاپن»، چهارمین رژهای است که از زمان روی کار آمدن شی جینپینگ انجام میگیرد.

به گزارش خبر فوری به نقل از فارین پالیسی، اما شرایط امروز تفاوت چشمگیری با گذشته دارد. در داخل کشور، اقتصاد با بادهای مخالف و مشکلاتی مواجه است، اما توان نظامی چین همچنان رو به افزایش است. در عرصهٔ خارجی، روابط با غرب (بهویژه ایالات متحده) هر روز پرتنشتر میشود و نظم بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم زیر فشار جنگ روسیه و اوکراین در حال تغییر است.
بنابراین رژهٔ امسال تنها یک نمایش تشریفاتی از نیروها و تجهیزات نیست، بلکه اقدامی حسابشده در «ارتباطات راهبردی» است؛ پیامی ترکیبی از قدرت نظامی، جایگاه دیپلماتیک و روایتهای تاریخی، که هم برای مخاطبان داخلی و هم برای تماشاگران بینالمللی طراحی شده است.
نمایش قدرت نظامی
بخش نظامی رژه، بیش از آنکه برای مردم چین باشد، خطاب به ایالات متحده، ژاپن، تایوان و همسایگان دریایی چین طراحی شده است.
مانند رژههای گذشته، پکن تنها سلاحها و سامانههایی را به نمایش خواهد گذاشت که وارد خدمت شدهاند یا در آستانهٔ خدمتاند (نه آنچه هنوز در مرحلهٔ آزمایش یا محرمانه است.) اما با توجه به جهشهای سریع در مدرنسازی ارتش طی سالهای اخیر، انتظار میرود رژهٔ ۲۰۲۵ پیشرفتهترین تجهیزات را تاکنون به نمایش بگذارد.
گزارشها نشان میدهد که تمرکز روی تانکهای نسل چهارم، هواپیماهای ناوپایه و جنگندههای مدرن خواهد بود. همچنین ممکن است سامانههای جدید در حوزهٔ جنگ سایبری و الکترونیک از جمله پهپادها، تسلیحات انرژی مستقیم، فناوریهای اخلال و جنگ الکترونیک در کنار موشکهای هایپرسونیک، دفاع موشکی و سامانههای تهاجم راهبردی به نمایش درآیند.
برای مردم چین، این پیام را تقویت میکند که کشوری که زمانی ضعیف بود، اکنون به یک ابرقدرت تبدیل شده است (و این بخشی کلیدی از مشروعیت حزب حاکم به شمار میآید.) برای خارجیها نیز نشانهای است که ارتش آزادیبخش خلق دیگر صرفاً در حال آمادگی برای جنگهای آینده نیست، بلکه همین امروز نیز آمادهٔ نبرد است. رژه بر توان ارتش برای نمایش قدرت، بازدارندگی از دشمنان و اعمال ادعاهای امنیتی چین در منطقه تأکید میکند.
نمایش روی صحنهٔ دیپلماتیک
این رژه همچنین فرصتی برای «نمایش دیپلماسی» است. احتمالاً شمار رهبران خارجی حاضر در این مراسم رکورد خواهد شکست. گزارشها حاکی است که تقریباً همهٔ رهبران کشورهای آسیای جنوب شرقی به جز فیلیپین در این مراسم شرکت میکنند. این تفاوت، حسابشده است. با گردآوردن رهبرانی از آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه، آسیای مرکزی، آفریقا و آمریکای لاتین، پکن میکوشد خود را نمایندهٔ «جهان جنوب» معرفی کند، نه رقیبی منزوی در برابر غرب. فهرست مهمانان در واقع نوعی رأی اعتماد دیپلماتیک است.
غیبتهای معنادار
غیبتها هم معنادارند. مانیل به دلیل روابط نزدیک با واشنگتن، درگیریهای مکرر دریایی با نیروی دریایی چین و رقابت سیاسی میان خاندان مارکوس (در قدرت) و خاندان دوترته (نزدیک به پکن)، نمیتواند در کنار چین بایستد. سنگاپور نیز تنها معاون نخستوزیر خود را اعزام کرده و بیشتر به سمت بیطرفی یا گرایش به آمریکا متمایل است. در مقابل، حضور ویتنام، مالزی، اندونزی، کامبوج و میانمار این امکان را به چین میدهد که ادعا کند بیشتر کشورهای منطقه همکاری را به رویارویی ترجیح میدهند با وجود اختلافات مداوم در دریای جنوبی چین.
دو نمایش موازی
به این ترتیب، رژه دو نمایش موازی دارد: یکی در میدان تیانآنمن با موشکها و رژهٔ نظامیان، و دیگری روی سکوهای تشریفاتی با حلقهای از دوستان. نقطهٔ اوج دیپلماتیک این رویداد، حضور ولادیمیر پوتین خواهد بود. رئیسجمهور روسیه علاوه بر شرکت در رژه، در اجلاس سازمان همکاری شانگهای نیز حضور یافته و دیدار دوجانبهای با شی خواهد داشت. برای پوتین که بهدلیل جنگ اوکراین در انزواست، پکن مشروعیت میآورد. برای شی نیز حضور او تأکیدی است بر «اعتماد راهبردی چین و روسیه». تصویر نشستن دو رهبر در کنار یکدیگر، همانطور که شی در رژهٔ سالگرد جنگ جهانی دوم روسیه در ماه مه نیز چنین کرد، یکی از ماندگارترین تصاویر این مراسم خواهد بود.
زمانبندی و مذاکرات پشت پرده
زمانبندی این رویداد بسیار معنادار است. در حالیکه واشنگتن در حال میانجیگری برای گفتوگوهای سهجانبهٔ آمریکا-روسیه-اوکراین است، انتظار میرود شی و پوتین در سکوت دربارهٔ آیندهٔ پس از جنگ، چشمانداز صلح و نظم جهانی جدید گفتوگو کنند. این مذاکرات علنی نخواهد شد، اما اهمیت آن در هماهنگی پکن و مسکو فراتر از مسائل روزمرهٔ جنگ نهفته است. برای چین، فرصتی است تا خود را بهعنوان یک قدرت مسئول معرفی کند؛ برای روسیه، راهی است برای خروج از انزوا.
البته نباید انتظار دستاوردهای بزرگ داشت. توافقهای عمده یا بیانیهٔ مشترک علیه غرب در کار نخواهد بود. بلکه احتمالاً هر دو رهبر به الگوی آشنای «ابهام راهبردی» پایبند میمانند یعنی تأکید بر همکاری، اما با حفظ فضای انعطاف.
سخنرانی شی جینپینگ و روایت تاریخی
یکی دیگر از محورهای مهم، سخنرانی شی به مناسبت هشتادمین سالگرد پیروزی در «جنگ مقاومت» خواهد بود. برای دههها، روایت جهانی از جنگ جهانی دوم بیشتر بر نقش ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تأکید داشته و فداکاریهای چین را نادیده گرفته است. رژه برای شی فرصتی فراهم میکند تا این داستان را بازنویسی کند.
او احتمالاً استدلال خواهد کرد که چین «نقشی تعیینکننده» در شکست ژاپن و شکل دادن به نتیجهٔ جنگ در آسیا داشته است. این هم حس غرور ملی را در داخل تقویت میکند و هم ادعای پکن را بهعنوان یکی از بنیانگذاران نظم پس از جنگ. در قبال ژاپن، لحن شی احتمالاً محتاطانه خواهد بود تأکید بر مسئولیت تاریخی، اما بدون تحریکآمیزی، و بهجای آن طرح چشماندازی از «جامعهٔ مشترک آینده در آسیا-اقیانوسیه».
بهطور کلی، شی میراث جنگ جهانی دوم را به آرزوهای چین برای نظم آینده پیوند خواهد زد. او احتمالاً بر پایان «هژمونی آمریکا»، چندقطبی شدن جهان، و نمایندگی بیشتر برای کشورهای در حال توسعه تأکید خواهد کرد.
پیام کلی این است که چین تنها به دنبال نمایش قدرت نیست، بلکه روایتی یکپارچه ارائه میکند: چین در گذشته بازیگری تعیینکننده بوده، در حال حاضر قدرتی نیرومند است، و در آینده قصد دارد شکلدهندهٔ نظم جهانی باشد. شی جینپینگ در عین تقویت اقتدار داخلی خود، به جهان این پیام را میفرستد که چین میخواهد هم وارث عادل تاریخ باشد و هم معمار آینده.