گفتگو و مذاکره؛ تنها راه برونرفت از بنبست امنیتی خاورمیانه
تصمیم اخیر اسرائیل برای صدور مجوز تصرف نظامی شهر غزه تحت عنوان "شکست دادن حماس" بار دیگر خاورمیانه را به لبه پرتگاه سوق داده است. با توجه به اینکه نیروهای اسرائیلی از قبل با استقرار در شمال نوار غزه خود را آماده تصرف این شهر کردهاند، اوضاع در خاورمیانه به سمت و سویی خطرناک پیش میرود.

در هفتههای اخیر، منطقه خاورمیانه که در میان چهار دریای مدیترانه، سیاه، خزر، سرخ و عمان واقع شده و آسیا، آفریقا و اروپا را به هم متصل میکند، با هشدارهای امنیتی فزایندهای روبرو شده و نگرانیهای عمیق را در میان جامعه بینالمللی برانگیخته است. موج درگیریهای فزاینده، حملات هوایی بیوقفه و درگیریهای مستقیم با این تهدید همراه است که اوضاع در خاورمیانه از کنترل خارج شود و به شعلهور شدن یک جنگ منطقهای گستردهتر بیانجامد.
جامعه بینالمللی باید با هوشیاری به خوبی درک کند که مداخله نظامی تنها موجب ناامنی بیشتر میشود و اتکا به زور تنها بیثباتی را تشدید میکند. صلح واقعی در خاورمیانه تنها از طریق راهحلهای سیاسی و نه با اتکای به پیروزی در میدان نبرد قابل دستیابی خواهد بود.
برخی رسانهها از خاورمیانه امروز به عنوان عرصهای برای عمل به تفکر «بر حق بودن قدرت» یاد میکنند که در واقع بر پایه ستایش دستیابی به «صلح از طریق قدرت» و مبتنی بر منطق سیاست قدرت است. تلاش برای بالا بردن سطح بازدارندگی قهری خود فرای قوانین و هنجارهای بینالمللی، به منزله دمیدن بر آتش است و تنها به افزایش خطر جنگ منجر خواهد شد. قدرت به تنهایی نمیتواند صلح پایدار را به ارمغان بیاورد و وقتی قدرت به تنها معیار تشخیص درست و نادرست از یکدیگر تبدیل شود، نظم و عدالت بینالمللی ناگزیر از بین خواهد رفت.
بروز هر گونه بیثباتی در خاورمیانه، ناگزیر ثبات جهان را نیز تهدید میکند. این منطقه نمیتواند برای همیشه زیر سایه درگیری باقی بماند و مردم آن نیز شایسته داشتن آیندهای عاری از ترس هستند. از این رو، برای بازگرداندن صلح و ثبات به خاورمیانه، گفتگو و مذاکره سیاسی تنها راه درست خواهد بود.
در مرکز تمام تنشهای خاورمیانه، مسئله فلسطین نهفته است و نباید اجازه داد فاجعه انسانی در غزه بدتر شود. آرمانهای مشروع فلسطینیها باید بدون هیچ وقفهای عملی شود و نمیتوان صدای عدالتخواهی از سراسر جهان اسلام را نادیده گرفت. راه حل دو کشور همچنان تنها راه واقعبینانه برای حل این مسئله است. تأسیس یک کشور مستقل فلسطین با حاکمیت کامل بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ و با پایتختی بیتالمقدس شرقی، تنها راه همزیستی مسالمتآمیز برای برقراری صلح بین فلسطین و اسرائیل و از بین بردن ریشههای تنش منطقهای است.
مسئله هستهای ایران مورد دیگری است که ضرورت گفتگو را نشان میدهد. شیوه برخورد با این مسئله زمانی تبدیل به یک نمونه بالقوه برای حل اختلافات از طریق مذاکره شد اما با خروج یکجانبه یک کشور بزرگ از توافق هستهای و اعمال سیاست فشار حداکثری پس از آن، روند حل این مسئله از مسیر خود خارج شد و دنبال کردن این استراتژی، در را به روی سازش بست و به رویارویی دامن زد.
با وجود برقراری آتشبس میان اسرائیل و ایران، تنشهای اساسی میان دو طرف همچنان حل نشده باقی ماندهاند. تکیه مداوم برخی از کشورهای غربی بر تحریم و تهدید، تنها موجب تشدید تنش شده و کاستیهای رویکرد آنها به مدیریت این وضعیت امنیتی را برجستهتر کرده است.
آتشبس میان اسرائیل و ایران باید به طور کامل و مؤثر اجرا شود. طرفهای درگیر باید با بالاترین حس مسئولیتپذیری، شرایط را برای گفتگوی بیشتر و دست یافتن به یک نتیجه قابل قبول برای همه ایجاد کنند. تعهد ایران مبنی بر عدم تلاش برای دست یافتن به سلاحهای هستهای باید جدی گرفته شود و حق این کشور برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای در چهارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای باید محترم شمرده شود. اعضای جامعه بینالمللی نیز باید برای ایجاد یک محیط مساعد برای مذاکره میان دو طرف با یکدیگر همکاری کنند.
حفاظت از جان غیرنظامیان همچنان اولویت اصلی خواهد بود. ۲۱ ماه درگیری شرایط انسانی غزه را در سطحی بیسابقه از وخامت قرار داده است؛ از همین رو، همه طرفها باید با پیروی کامل از قوانین بینالمللی، حفاظت از غیرنظامیان را در اولویت قرار دهند.
گفتگو و مذاکره همچنان تنها راه عملی برای صلح پایدار است. با رسیدن مسیر آینده خاورمیانه به دوراهی صلح و درگیری، وجدان و مسئولیت همه طرفها محک خواهد خورد. موضع ثابت و روشن چین در مورد مسائل خاورمیانه همواره بر این بوده است که باید با حمایت از انصاف و عدالت برای دست یافتن به امنیت مشترک تلاش کرد. جامعه بینالمللی و به ویژه کشورهای بزرگ و صاحب نفوذ قابل توجه، باید محاسبات ژئوپلیتیکی را کنار بگذارند و با انجام اقدامات ملموس، از سازمان ملل در راستای ایفای نقش خود در برقراری صلح حمایت کنند.
گفتگو باکسانیکه دستشان به خون مردم الوده است ومرگ برشرق وغرب عالم میگن بی معنیه