نه شرقی، نه غربی؛ سیاست بر مدار منافع ملی
امید ملایی / سردبیر ارشد

در همان روزی که نگاه رسانههای جهان به آلاسکا دوخته شده بود، ترامپ و پوتین در پشت درهای بسته گفتوگو کردند؛ گفتوگویی که بهسختی میتوان آن را چیزی جز بدهوبستان سیاسی دانست. این رخداد بار دیگر واقعیتی روشن را یادآوری میکند: در عرصه سیاست بینالملل نه دوستی همیشگی معنا دارد و نه دشمنی ابدی؛ تنها منافع ملی است که مسیرها را تعیین میکند.
تاریخ بارها نشان داده است که همین منطق بر رفتار قدرتها حاکم بوده است. ایالات متحده و چین، با وجود رقابت تند ایدئولوژیک، امروز بزرگترین شرکای تجاری یکدیگرند. روسیه و ترکیه، با وجود اختلافات جدی در سوریه و قفقاز، همزمان در حوزه انرژی و تجارت روابط گستردهای دارند. حتی اروپا و آمریکا نیز، با وجود شعارهای اتحاد، در بسیاری از مقاطع بر سر منافع اقتصادی و امنیتی با یکدیگر چالش داشتهاند.
ایران نیز نمیتواند خود را از این قاعده مستثنی بداند. تکیه کامل بر شرق همانقدر پرریسک است که بستن همه امیدها به غرب. خرد سیاسی حکم میکند که سیاست خارجی نه اسیر شعارها باشد و نه قربانی سادهاندیشی، بلکه بر مدار منافع ملی و با نگاهی متوازن و هوشمندانه پیش برود.
در جهانی که هر لحظه در حال تغییر است، تنها کشوری موفق خواهد بود که بداند منافعش کجاست و روابطش را نه بر پایه احساسات یا توهمات، بلکه بر اساس عقلانیت و محاسبه تنظیم کند.
منافع ملی یعنی جیب آقایون و
ماندگاریشون بر کرسی قدرت
حفظ منافع ملی در سیاست یک اصل بسیار مهم است. البته روسوفیلی ها به آن اعتقاد ندارند.