از حمله نظامی تا ادعای صلحسازی؛ راه پرتناقض ترامپ به سوی جایزه نوبل
آیا جایزه صلح نوبل به ترامپ اهدا خواهد شد؟ این پرسش مدتهاست که در فضای افکار بینالمللی طنینانداز است.

اوایل ماه گذشته، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در جریان شامی که در کاخ سفید با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا داشت، «سورپرایزی» برنامهریزیشده به او تقدیم کرد: نامهای که ترامپ را برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزد کرده بود. اما نکته طنزآمیز اینجاست که رئیس جمهور آمریکا از یک سو با حمله به تأسیسات هستهای ایران مستقیماً در مناقشه ایران و اسرائیل دخالت کرده و از سوی دیگر، با ادامه حمایت بیقیدوشرط از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه، فاجعه انسانی در این منطقه را تشدید کرده است.
میل ترامپ برای کسب جایزه صلح نوبل مدتهاست که به رازی آشکار تبدیل شده است. رسانههای آمریکایی گزارش دادهاند که این جایزه به «آرزوی نهایی» او بدل شده، و خود او نیز بارها ادعا کرده که «تلاشهایش» برای پایان دادن به مناقشات جهانی، از جمله بحران فعلی فلسطین و اسرائیل، شایسته این افتخار است. اما واقعیت در تضاد با این ادعاهای خودستایانه ترامپ قرار دارد.
در غزه، شمار کشتهها از ۶۰ هزار نفر فراتر رفته، درحالی که آمریکا همچنان به ارسال تسلیحات به اسرائیل ادامه میدهد. تا پایان ماه می، آمریکا ۷ قطعنامه آتشبس و بشردوستانه سازمان ملل را وتو کرده و بیش از ۹۰ هزار تن سلاح به اسرائیل ارسال کرده است. این در حالی است که جامعه بینالمللی بارها از ایالات متحده خواسته تا با توقف کمکهای نظامی خود، به فاجعه انسانی در غزه پایان دهد.
روابط آمریکا و اسرائیل مدتهاست که از حد یک اتحاد معمولی فراتر رفته و به یک سیستم همزیستی مبتنی بر منافع ژئوپلیتیک تبدیل شده است: آمریکا از اسرائیل به عنوان ابزاری برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه استفاده میکند و اسرائیل نیز با تکیه بر حمایتهای آمریکا، به سرکوب جهان کشورهای عرب و اسلامی میپردازد. گزارش دانشگاه براون نشان میدهد که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۰ سپتامبر سال گذشته، آمریکا حداقل ۱۷.۹ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل ارائه کرده؛ مبلغی کلان که سودهای هنگفتی را برای مجتمعهای نظامی-صنعتی آمریکا به همراه داشته است.
در ایران نیز صحبتها پیرامون آسیبهای تأسیسات هستهای نتیجه حمله مستقیم ارتش آمریکا به این تاسیسات بوده است. در درگیریهای اخیر ایران و اسرائیل، ترامپ با انجام حملات مستقیم به اهداف ایرانی، قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد را نقض کرده و بیثباتی در خاورمیانه را عمیقتر کرده است.
از جنگ روسیه و اوکراین تا درگیریهای هوایی میان هند و پاکستان، از تنشهای ایران و اسرائیل تا مناقشات قاره آفریقا، ترامپ از زمان بازگشت به کاخ سفید خود را «میانجیگر مناقشات» معرفی کرده است. او میکوشد چهرهای از خود بهعنوان «صلحساز» ارائه دهد، اما این بهاصطلاح «میانجیگریها» چیزی جز نمایشهای حسابشده سیاسی نبودهاند؛ اقداماتی که هم در خدمت تقویت تصویر شخصی او و هم در جهت پیشبرد منافع راهبردی آمریکا قرار دارند.
به عنوان مثال، در مناقشه ایران و اسرائیل، در ۱۳ ژوئن، پس از حمله هوایی اسرائیل به ایران و پاسخ نظامی ایران، نیروهای آمریکایی از فرصت استفاده کرده و به تأسیسات هستهای ایران حمله کردند. سپس ترامپ بلافاصله اعلام کرد که «آتشبس» برقرار شده و آن را به عنوان «دستاورد صلح» خود معرفی کرد. اما این به اصطلاح «صلح» که با حمله نظامی «به دست آمده»، شاید تنها یک آرامش موقت باشد در حالیکه شعلههای جنگ در خاورمیانه هنوز خاموش نشده است.
در اوکراین نیز آمریکا با شعار «آتشبس ۲۴ ساعته بین روسیه و اوکراین»، کییف را تحت فشار قرار داده و آن را وادار به امضای توافقی کرده که در ازای «امنیت»، حق استفاده از معادن و بنادر را به آمریکا میدهد. این تبدیل توافق صلح به ابزاری برای غارت منابع، ماهیت واقعی «میانجیگری» آمریکا را آشکار میکند؛ استفاده از نام «صلح» برای پیشبرد هژمونی خود.
«میانجیگری»های تحمیلی ترامپ هیچ یک از تنشهای ریشهای را حل نکرده و امنیت واقعی ایجاد نکرده و تنها چیزی که به دست آورده، تقویت هژمونی و منافع آمریکا بوده است. این نوع میانجیگری تنها درگیریها را به طور موقت پنهان میکند و در نهایت بحرانهای بزرگتری را دامن میزند.
دهههاست که نقشه آمریکا در خاورمیانه تغییر نکرده است: مداخله، خروج، و سپس مداخله مجدد. این به نوعی، استفاده از آشفتگیهای ساختگی به عنوان ابزاری برای حفظ منافع خود آمریکا است. مردم خاورمیانه سزاوار آیندهای با کرامت و صلح هستند، اما منافع شخصی آمریکا این آرزو را به رویایی دستنیافتنی تبدیل کرده است.
اکنون ترامپ از یک سو به پیشبرد ماجراجوییهای نظامی ادامه میدهد و از سوی دیگر چشم به جایزه صلح نوبل دوخته است — تضادی که به شدت معنای «صلح» را به تمسخر گرفته است. اگر چنین «محرک جنگی» بتواند برنده این جایزه شود، بدون شک جایزه صلح نوبل از هدف اولیه خود فاصله گرفته و به ابزاری برای توجیه سیاستهای قدرتطلبانه تبدیل شده است.
*.عکس خبر، تولید شده با هوش مصنوعی است.
اگه نوبل به ترامپ برسه روح نوبل تو گور میلرزه