تحلیلی طبقاتی درباره بدنه رأی نامزدهای انتخابات

طبقه‌ای که نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ را تعیین می‌کند / مشکل بزرگ اصلاح‌طلبان و اصولگراها در رقابت‌های امسال چیست؟

ظهور یک طبقه متوسط جدید و نزول طبقه متوسط شهری باعث شده بسیاری از اصلاح طلبان و حتی اصولگراها دچار ابهام و گیجی سیاسی شوند. این در حالی است که این طبقه نوظهور بسیاری از رخدادهای سیاسی آینده ایران را تعیین خواهد کرد.

طبقه‌ای که نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ را تعیین می‌کند / مشکل بزرگ اصلاح‌طلبان و اصولگراها در رقابت‌های امسال چیست؟

حسین نیازبخش- مساله اجماع اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در فضای مجازی و محافل سیاسی و دانشجویی اصلاح طلب دائما مطرح می‌شود. در حالیکه بسیاری از طرفداران اصلاح طلب ناامیدند و قصد دارند در انتخابات پیش رو شرکت نکنند، برخی دیگر، سخت در پی این هستند که بدنه اجتماعی اصلاحات و رهبران آن را به تکاپو واداشته و آنها را به فعالیت وادار کنند.

سستی و افسردگی سیاسی اصلاح طلبان و دوری رهبران این جنبش از حمایت یکی از نامزدها باعث شده برخی کاربران طرفدار رای در توئیتر به طرق مختلفی این جنبش را به نقد کشیده و از زوایای مختلف به چالش بکشند. برخی کاربران نبود کادر مجرب در بین رهبران اصلاحات را علت این خمودی دانسته، برخی دیگر شرایط اجتماعی را علت این امر می‌دانند و برخی هم این اتفاق را تاریخی دانسته و مربوط به "شکست پرستی" تاریخی ایرانیان می‌دانند.

در این بین، برخی متفکران و تحلیلگران مساله را تاریخی - طبقاتی می‌بینند و معتقدند بحران فعلی اصلاح طلبان به جمود طبقه "متوسط شهری" باز می‌گردد.

نگاه طبقاتی، ابزاری کارآمد در دست تحلیلگر

نگاه طبقاتی به جامعه نه لزوما یک نگاه مارکسیستی بلکه یک ابزار مناسب جامعه شناختی برای تحلیل رفتارهای سیاسی مردم است. برخی فیلسوفان پساساختارگرا یا جامعه شناسانی مانند " پیر بوردیو" معتقدند نگاه طبقاتی به جامعه ابتر، کهنه و ناکافی است و نتیجه درستی در تحلیل رفتار جامعه به ما نمی‌دهد. در مقابل، برخی متفکرین کلاسیک همچنان نگاه طبقاتی را ابزاری مناسب برای تحلیل رفتارهای جامعه می‌دانند.

در تاریخ جامعه شناسی ایران (به خصوص از دهه ۳۰ تا دهه ۶۰)، به علت غلبه فضای چپ بر دانشگاه‌ها، تا مدت‌ها نگاه طبقاتی در بین تحلیلگران وجود داشت. با این حال، این رویکرد صرفا مربوط به گذشته نبوده و در بین متفکرین معاصر نیز وجود دارد. یراوند آبراهامیان در کتاب "ایران میان دو انقلاب" با همین رویکرد طبقاتی سعی در تحلیل جامعه ایران در بین دو انقلاب مشروطه و اسلامی دارد. هرچند، رویکرد آبراهامیان توسط برخی متفکران دیگر از جمله جواد طباطبایی نقد شده، اما به نظر می‌رسد این جامعه شناس تاریخی توانسته با استفاده از نظریه "طبقات" مسائل بسیاری را تحلیل کرده و این روش، ابزاری مفید برای تحلیل رفتار مردم در بین دو انقلاب ایران بوده است.

اگر نظریه طبقات را ابزاری برای یک جامعه شناس درنظر بگیریم، باید بگوییم مادام که این ابزار به کار آمده و مفید باشد می‌تواند استفاده شود. بنابراین، می‌توان گفت که نگاه طبقاتی هنوز هم می‌تواند در تحلیل‌های مربوط به علوم انسانی به کار رود.

سرگذشت اصلاحات و طبقه متوسط شهری

اگر ما از منظر طبقات به جامعه ایران و به خصوص اصلاح طبان و انتخابات اخیر، نگاه کنیم باید این پرسش را مطرح نماییم که اصلی‌ترین طبقه حامی اصلاحات کدام طبقه بوده است؟ بسیاری معتقدند طبقه "متوسط شهری" بزرگترین حامی محمد خاتمی و اصلاحات بوده است. این طبقه با ورود رضا شاه به قدرت، مدرن سازی ایران، ساخت دانشگاه، کارخانه و تشکیل گروه‌های کارگری و کارمندی و شکل گیری سیستم بوروکراتیک در تهران و شهرهای بزرگ به وجود آمد. با ورود سلطنت پهلوی به دوره دوم و گسترش شهرها و مدرنیزاسیون بزرگتر و قدرتمندتر شد و در اواخر دهه ۴۰، رقیب طبقه متوسط سنتی (بازاریان)، طبقه روستایی و عشایر گردید.

در آستانه انقلاب اسلامی، طبقه متوسط شهری که به خصوص با رشد دانشگاه، در قالب دانشجوهای فعال سیاسی قدرت گرفته بود، دچار تغییراتی اساسی شد. با آغاز جنگ تحمیلی، فشار اقتصادی و فضای نسبتا بسته دهه ۶۰، این طبقه در خود فرو رفت و با آغاز جنبش سازندگی در دهه ۷۰، آرام آرام مانند آتش زیر خاکستر گرم و گرم‎تر شد.

در این شرایط، انتخابات سال ۱۳۷۶ برگزار شد. محمد خاتمی این آتش را از زیر خاکستر بیرون آورد و با استفاده از آن توانست ۸ سال در قدرت بماند. در این دهه، با رشد اقتصادی و فرهنگی شهرنشین‌ها، طبقه متوسط شهری نیز قدرت زیادی گرفت. در پایان ۸ سال ریاست جمهوری خاتمی اما تبعیض بین این طبقه و طبقات پایین جامعه به حدی شد که محمود احمدی نژاد با جلب حمایت همین طبقه پایین توانست به قدرت برسد. در طول ۸ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، طبقه متوسط شهری روز به روز ضعیف‌تر و نحیف‌تر می‌شد. در سال ۹۲، طبقه متوسط سعی کرد از طریق روحانی بار دیگر به قدرت برسد اما اتفاقات عجیب ۴ سال دوم دولت امید (از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰) تمام آمال این طبقه را بر باد داد.

طبقه متوسط شهری اصولا وابسته به اقتصاد پویای شهری است. رونق کارخانه‌ها، استارتاپ‌ها، فعالیت ادارات، دانشگاه ها و مشاغل دیگر شهری این طبقه را رشد می‌دهد. طبقه متوسط شهری به لحاظ اقتصادی باید درآمد متوسط یک شهرنشین را داشته باشد تا بتواند به لحاظ فرهنگی نیز در این طبقه جای بگیرد اما اتفاقات ۴ سال اخیر و افزایش فقر در دولت دوم روحانی، باعث شد این طبقه به لحاظ اقتصادی چنان تحت فشار قرار بگیرد که دیگر نتواند نام این طبقه را یدک بکشد. یاس، فقر و ناامیدی سیاسی طبقه متوسط شهری و به تبعش، ضعف پایگاه سیاسی‌اش یعنی اصلاحات به همین علت بوده و است.

طبقه نوظهوری که جنبش‌های سیاسی از آن غافل‌اند

تغییرات اقتصادی و فرهنگی دائما باعث تغییر طبقات می‌شوند. اینکه طبقات همیشه یکسان بوده و هیچ تغییری نداشته باشند، رویایی بیش نیست. با افزایش فشار اقتصادی، طبقه متوسط شهری نیز در حال استحاله است. درحالیکه این طبقه رو به نزول است، با افزایش وسایل ارتباط جمعی، انتقال وسایل لوکس و شهری به روستاها و توسعه شهرهای کوچک، طبقه پایین (روستایی) نیز در حال صعود است. سقوط طبقه متوسط شهری و صعود طبقه روستایی باعث ایجاد یک طبقه جدید شده است. طبقه ای که من نام آن را "طبقه متوسط شهرک نشین" می‌گذارم (در این باره اینجا بخوانید).

این طبقه شامل گروهی است که به لحاظ اقتصادی پایین‌تر از طبقه متوسط شهری است، رفتاری متفاوت از او دارد، ارزش‌های سیاسی گوناگون و دیگرگونه‌ای دارد و به خصوص خشم و ناراحتی سیاسی دارد که متفاوت از یاس اصلاح طلبانه طبقه شهری است. این طبقه که بیشتر در شهرک‌ها و اطراف (حاشیه) شهرهای بزرگ و یا داخل شهرهای جدیدالتاسیس زندگی می‌کند (البته نه همیشه؛ چرا که در شهرهای بزرگ نیز یافت می‌شوند)، علقه ای به اصلاح طلبی ندارد، همانطور که به اصولگرایی نیز تعلق خاطری ندارد اما چنان انبوه و قدرتمند است که به راحتی پیروز یک رقابت را تعیین می‌کند.

استراتژیست‌های اصلاح طلب یا اصول گرا هیچ توجهی به این طبقه ندارند. اصلاح طلب‌ها همچنان به طبقات متوسط شهری توجه دارند و اصول گرایان نیز شعارهای به اصطلاح "عدالت خواهانه" و " مورد پسند طبقه پایین" را ادامه می‌دهند. اما نباید فراموش کرد که آن گروهی که حوادث سیاسی را تعیین کرده یا تغییر می‌دهد همین طبقه جدید متوسط است که به صورت چراغ خاموش در حال تعیین سرنوشت سیاسی ایران است.

منبع: خبر فوری

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 29
  • عصر
    0

    طبقه جدید را میتوان نوکیسگان رانت تورمی نامید. کسانیکه توانسته بودند انبارهای پر از کالا و زمینها و ملک فراوان سالها قبل خریدند و از رانتهای انرژی و یبارانه های پنهان ارز استفاده کردند و نیوری ارزان کارگر بیگاری کشیدند و اکنون سرمایه دار جددی شدند. احتمالا 30% جمعیت کشورند

    نظرات شما -
    • بی نام
      0

      30 درصد یعنی 27 میلیون نفر این یعنی ایجاد رفاه برای قشر زیادی از مردم که با واقعیت همحوانی ندارد در بهترین حالت این میزان شامل 2 درصد که حدود 2 م نفر افراد و کارخانه داران بسیار قدیمی که از قبل از انقلاب دارای سرمایه بودند و کماکان توانسه اند خود را با شرایط وفق دهند و نوکیسه گان که از رانت و ... استفاده گرند و خون مردم را می مکند 7 تا 10 درصد قشر حرام خوار و فرصت طلب می باشندکه حتی به نزدیکترین وابستگان خونی خود هم رحم نمیکند هرچه آب گلالوده تر و اوضاع اقتصادی متشنج تر برای این قشر بهتر است . و باید از این 8 م نفر ترسید چون برای بقا این وضعیت و تثبیت وضعیت موجود دست به هر کاری میزد از ایجاد کمبود ظاهری تا اجیر کردن افراد برای ..... خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل

  • آزادی بیان
    0

    طبقه مفسدان اقتصادی بوجود امده، به دلیل مسئولیت گریزی و نفوذ عناصر ضد ملی در نهادهاف باعث ظهور این جرثومگان شده است. طبقه ای از احتکار کالاها تا مدرکفروشی، به همه ساختار سلامت کشور دارند ضربه میزنند. ----------------------------------- بنگرید به کامنت خیانتی بزرگ در لینک زیر https://www.khabarfoori.com/detail/2704503

  • مورخ
    0

    اقتدار واقعی حاکمیتی در آینده نزدیک با انتخابات یا بدون انتخابات در اختیار همین قشر خاکستری واقعی به رهبری نخبگان وپشتیبانی کارگران بازنشستگان معلمان پرستاران وحتی محرومان بر ضد اشرافیگری خواهد بود لازم است حاکمیت به این واقعیت توجه کافی مبذول و سیاستهایش را با آن هماهنگ نماید بنده حدودیکسال ونیم قبل این مطلب را تحت عنوان توجه به چالشهای اجتماعی و اقتصادی و نه جهت درج کامنت جهت مدیر محترم خبر فوری که به سلوک خبری و ازادگی ان ایمان دارم منعکس نمودم و اکنون نیز این مطلب را نه به عنوان کامنت بلکه از سر دلسوزی و جلوگیری از فجایعی که ممکن است اتفاق بیفتد جهت شما ارسال میکنم نوع ارتباط شما با حاکمیت نمیدانم اما چون شما را حداقل یک رسانه ملی و دلسوز وشجاع میدانم و کانال دیگری نیز جهت اعلام این نگرانی ندارم مصدع شما شدم تا اگر میتو انید به حاکمیت منعکس فرمایید هر روز ادامه وضع و دولت موجود تحت عنوان مصلحت و.....حد اقل یکسال فرصت جبران را از حاکمیت خواهد گرفت با تشکر از مدیریت و کادر خبر فوری یکی از خوانندگان قدیمی شما از قشر خاکستری فعلی مورخ

  • حمیدی
    0

    هیچ طبقه‌ای نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ را تعیین نمی‌کند! بلکه قبلیه ای انتخابات خود را نتیجه انتخابات اعلام میکند.

  • ناشناس
    0

    فقط مهندسی شورای نگهبان است که تعین می کند وانتخاب هم کرده .همتی که گند زده و پدر مردم را در اورده تایید کردند می دانند که کسی به این رای نمی دهد

  • پدر
    0

    چقدر داستان سرايي مي كنيد . طبقه نو ظهور ؟؟؟؟؟ خير بفرماييد بيداري نو ظهور بفرماييد ظهور خرد و آگاهي در ميان مردم و عدم اعتماد به دروغ ها و فريبكاري هاي سياستمداران نادان .... مردم با آگاهي راي نخواهند داد .

  • فرهنگی
    0

    خودت فهمیدی چی گفتی آقای تحلیل گر!؟

  • علی طهرانی
    0

    مشکل اصلی جنگ برای قدرت و ثروت در بین کاندید های انتخواباته و چون رئیس جمهور فقط مجری هست و ظیفه اجرا رو بر عهده داره نمیتونه سیاست گذاری مالی اجتماعی و اقتصادی بکنه و تصمیم گیری کنه لذا بخاطر اجرای تصمیماتی که بهش دستور دادن هم هیچوقت مجازات و یا مواخذه نمیشه . اینه که همه دوست دارن رئیس جمهور بشن چون میدونن در رابطه با دستوراتی که اجرا میکنن مسئولیتی ندارند و فقط مسدولیت نحوه اجرا رو دارند اینطوری که وقتی از برنامه هاشون صحبت میکنند خودشونم نمیدونند میتونن اجراش کنن یا نه و فقط دارن از افکار بی پشتوانه شون حرف میزنن که تجربه هم نشون داده معمولا شعارهاشون رو یا اجرا نمیکنن یا اجازشو نمیدن که اجرا کنن و تمام . نتیجه اینکه به مناظرات و برنامه هایی که میشنوید هیچ امیدی نداشته باشید چون هر کاری هم بخواهد بکند باید بصورت لایحه به مجلس بدهد و مجلس تصویب کند که نمیکند معمولا و واقعا من نمیدونم چطور این همه قول و برنامه ارائه میکنند در صورتی که اصلا نمیدانند مجلس و بعد از ان شورای نگهبان به ان برنامه ها رای میدهد تا اجرایی شود یا خیر تنها خاصیت ریاست جمهوری در کشور ما برای خود رئیس جمهور و خانواده و دور و بری هاست که کار و شغل و پست و درامد و وام و ویلا را برای همه انها تا اخر عمر تضمین میکند . وعلت دست و پا زدن کاندیدا هم همین است و بس.

  • مورچه
    0

    طبقه نوظهورکیلویی چنده یعنی بعداز۴۳سال دروغ دزدی ثروت ملی ب نفع جندکشورعربی افریقایی وباج دهی ب روسیه وچین کمونیست وسپردن دلارهای ملت ب بانکهای امریکایی روسی وبناکردن کاخ های انچنانی توسط هزارفامیل وسردمداران وناکارامدی این این دوحزب اختراسگر ورانتخوار توقغ دارید ملت مطیع نامردمی شما ظالمین اجنبی پرشت ازخدابیخبر وثروت اندوزباشند ب جان خداجان که هرفردایرانی که رای بدهد درخت ظلم وستم را درایران زمین ابیاری میکندوخیانت میکند ب نسل ایند ۴دهه سوختن وساختن کافی است مرگ یکبارشیون یکیبار هرکس رای دهدازمردم نیست یاجیرخوراست یاساندیس خوراست فقط رفراندوم من هیچ کدام نامزدهای انتخاب شده توسط شورای نگهبان را قبول ندارم واز خدای خودم درخواست دارم ابروی همشون رادرجهان ببرامین رداین ۴۳سال دلارهای فروش ملی کجارفت که ۷۰میلیون فرودست درکشورداریم

  • علی
    0

    تو کشور ما قشر خاکستری تعیین کننده اس، حالا این دو حزب هرکجا این قشرو به طرف خودشون جلب کردن برنده شدن.

  • سرباز کوروش
    0

    طبقه جدید التاسیس یا طبقه متوسط یا مرفه یا فقیر همه و همه به این نتیجه رسیدن که نظام با ناکارآمدی که داره حتی تلاشی واسه بهبودی اوضاع نمیکنه بلکه به سیاست‌های غلطش ادامه میده و این به اصطلاح طبقات یا دهک که عموم مردم هستن آدم حساب نمیشن، اینجاست که یه حکومت پایگاه مردمی خودشو از دست میده حالا یا باید به مردم برگرده یا اینکه مردم جور دیگه تا میکنن....

  • پ
    0

    با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انسان سازی بر پایه معارف دینی و تمدن سازی بر پایه اندیشه تمدن بزرگ اسلامی از آرمان های انقلاب برشمرده شد. متاسفانه با ایجاد مشکلات اقتصادی که معلول دشمنی دشمنان و نامدیریتی مدیران بود، صحنه اقتصاد سمت و سوی فکری مردم را از این اهداف والا به سوی خود معطوف کرد و اقتصاد که خود یکی از مولفه های درون تمدن اسلامی محسوب می شد در اذهان به یکی از اهداف اصلی تبدیل شد. در این رهگذر و با خدشه دار شدن عدالت اجتماعی، از سال 1376 گروه ها و احزاب اصلاح طلب با استفاده از این موارد با شعار قانون گرایی به پیروزی در انتخابات دست یافتند و در طی مسیر با چرخاندن فرمان، شعارشان را به آزادی و... تغییر دادند، گویی مشکلات اقتصادی فقط با مسابقات احزاب و آزادی آنان در کندن ریشه های اصیل انقلاب حل می شد! با دلسردی مردم، در سال های 1384 احمدی نژاد با تکیه بر عدالت اجتماعی پیروز شد. با رونق گرفتن چرخه صنعت، مردم کمی امیدوار شدند اما چند سال بعد،با خود محوری مدیران، و حل نشدن مشکلات اقتصادی گروه های سریع الخلقه ای که از برخی گروه های اصلاح طلب و اندکی از اصول گرایان شکل گرفت، مردم پنداشتند که راه میانه ای برای حل مشکلات یافته اند و این گروه که با شعار رونق اقتصادی و چرخاندن چرخ زندگی مردم به میدان آمده بودند در 1392 پیروز شدند و پس از 8 سال بعد، شاهد وضعیت بد امروز هستیم. در حال حاضر مردم فهمیده اند که باید رفع مشکلات خود را در خارج از گروه ها و احزاب بیابند، و اکسیر حیات بخش را در اندیشه اسلامی ایرانی و رویکردهای منطقه ای و جهانی جستجو می کنند. این یعنی احیای دوباره تفکر ایجاد تمدن اسلامی و زنده شدن دوباره آرمان های انقلاب اسلامی. حال با این رویکرد باید در بین نامزدها در جستجوی این اندیشه باشیم و با شناخت این افراد و سیر در کارنامه و گذشته آنان به انتخاب شکوهمند دست یابیم. هم اکنون در پل صراط انتخاب قرار گرفته ایم و تنها انتخاب صحیح می تواند ما را به ساحل نجات برساند. در بین این نامزدها آقایان جلیلی، رییسی، قاضی زاده هاشمی و... را صاحب این اندیشه والا می شناسم. مردم هم جستجو کنند و با مطالعه و تحقیق به نتیجه برسند نه بر پایه ی هیجان و احساس، بلکه بر پایه تعقل و آینده نگری...

    نظرات شما -
    • م_ج
      0

      می پسندم

  • کاربر ناشناس
    0

    اگر شر اصلاح طلبان از سرمان کم شود شاید نفس راحتی بکشیم راه توسعه کشور باز شود باید دست شیطان از کشور کوتاه کرد

    نظرات شما -
    • وطن دوست
      0

      ساده لوحی هم حدی داره ،اصلاح طلب، اصولگرا ،مستقل همشون ی راه و هدف را دنبال میکنن،جلوی مردم و در رسانه الکی با هم جنگ زرگری راه میندازن و پست صحنه میشینن با هم چای میخورن و به ریش ملت می‌خندند....

  • متین
    0

    توی همه کشور ها قشر خاکستری تعیین کننده است بجز ایران ..چون قشر طلایی قبلا رییس رو انتخاب و کارهایی که باید براشون انجام بدن گوشتزد کردن

  • دن کیشوت
    0

    از شر هفت کوتوله،به خدا پناه میبریم

  • ش
    0

    ایا رییس جمهور می تواند پرونده هسته ای را ببندد؟، نیروهای ایرانی را از کشورهای منطقه به وطن بازگرداند؟نظارت استصوابی را لغو کند؟ و با امریکا رابطه برقرار کند؟ اگر یک روزی یک نفر این تعهد را به مردم ایران بدهد، من در انتخابات شرکت می کنم.خدایا مردم ایران را به راهی هدایت فرما که خیر دنیا و اخرت انها در ان باشد و برای صدمین بارگول تبلیغات دروغین و پو پولیستی را نخورند.

    نظرات شما -
    • م ج
      0

      می پسندم

  • زمان
    0

    افسوس كه اي مزرعه را اب گرفته دهقان مصيبت زده را خواب كرفته در چين وختن ولوله از هيبت ما بود. درمصر و عدن غلغله از شوكت ما بود. در اندلس و روم عيان قدرت ما بود

    نظرات شما -
    • م ج
      0

      می پسندم

  • یکی از مردم
    0

    فعلا که همون طبقه شورای نگهبان برای همه بسه!!!!جای همه طبقات تصمیم میگیره!

  • کاربر ناشناس
    0

    اصلاح طلب مٌرد .مرگ بر ضد ولایت وفقیه بس دروغ گفتن خودشان هم رنگ دروغ گرفتن

    نظرات شما -
    • م_ج
      0

      مپسندم

    • کاربر ناشناس
      0

      مپسندم

  • م ج
    0

    می پسندم

  • هامون
    0

    طبقه طبقه نکن.شما یک انتخابات آزاد را با وجود همه سلایق برگزار کنید و از تعیین تکلیف برای مردم دست بردارید ببینید آنوقت مردم بهترین انتخاب را میکنند و با تمام وجود از انتخاب خود حمایت میکنند.مشنگ میگه احمدی نژاد دنبال جامعه توده ای بود در صورتیکه تنها ریئس جمهوری که از مردم و در میان مردم بود و هست تنها و فقط دکتر احمدی نژاد میباشد

  • دل نگران
    0

    این متن واقعا به چه زبانی تایپ شده بود؟ من که از این زبان جدید چیزی نفهمیدم....کسی فهمید به ما هم بگه....

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها