عطاءالله مهاجرانی: می خواهید از پایمردی مردم ایران تشکر کنید؟/ راحت است؛ اول نظارت استصوابی را برچینید و دوم زندانیان سیاسی را آزاد کنید
وزیر ارشاد دوره اصلاحات نوشت: سرانجام صدام حسین در عراق و قذافی در لیبی و خاندان اسد در سوریه و خاندان پهلوی در ایران و نظام شوروی، به دلیل سنگین بودن وزن سیاست در جامعه و زندگی مردم بود. مردم در دفاع به خیابان نیامدند. به تعبیر پابلو نرودا «از پشت پنجره به خیابان نگاه کردند!» در روز مبادا به خیابان نیامدند.

عطاءالله مهاجرانی در ادامه نوشت: ما در ایران و در نظام جمهوری اسلامی میبایست از این پنج سرنوشت عبرت بگیریم. مردم ایران به رغم همه نارساییها، ناترازیها، آزردگیها و توطئه بسیار سنگین سالیان متمادی جنگ روانی برای جدا کردن آنان از نظام، جدا کردن جمهوری اسلامی از ایران، جدا کردن ایران از اسلام، جدا کردن شیعه از سنی، جدا کردن اقوام ایرانی فارس و ترک و کرد و بلوچ و عرب و… از یکدیگر، که به عنوان استراتژی آمریکا و اسرائیل و اروپا و همپیمانان، سالهاست پیگیری میشود، به گونهای در میدان دفاع از کشور و بالطبع نظام حضور پیدا کردند که حیرت همگان از دوست و دشمن و تحسین ناظران را بر انگیخت. آیتالله خامنهای در سپاسگزاری از مردم ایران از تعبیر «هزار بار تشکر» استفاده کردند.
بسیار خب، این حضور بایست یکی از دستاوردهایش تجدید نظر منطقی و اندیشیده و سنجیده در برخی راهبردها، سیاستها و کاهش وزن سنگین سیاست باشد. مردم بایستی نشانههایی را ببینند که مطلقاً برای نظام هزینهای در بر ندارد. بلکه برعکس تداوم آن شیوهها خسارتبار و هزینهافزاست. به دو مورد مشخص در کاهش سنگینی وزن سیاست اشاره میکنم.
یکم: نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و خبرگان، به گونهای که اعمال شده است؛ قابل دفاع نیست. نخبگان و مردم را به حاشیه رانده است. در انتخابات مجلس به گونهای رفتار شده است که افراد با صلاحیت که لزوماً دغدغه حفظ اعتبار و آبرویشان را هم دارند، جریده میروند و کناره میگیرند و نامزد نمیشوند. مردم حضورشان در انتخابات در گذار سالها کاهش یافت و به زیر 50 درصد رسید. شما درصد آرای نامزدهای دوره اول مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۸ را مقایسه کنید با دوره فعلی مجلس. ببینید تعداد رأی
10 نفر اول دوره اول مجلس با 10 نفر دوره فعلی، با توجه به جمعیت ایران در هر دو زمان، چه تفاوت دهشتناکی دارد! البته به لحاظ شخصیت سیاسی و فکری و علمی، که داستان دیگری است و اصلاً قابل قیاس نیستند؛ چیز دیگری است! این هم دستاورد نظارت استصوابی که در مجلس پنجم به ابتکار همانانی که اکنون پشیمانند؛ بعد از ۳۰ سال چه دستاوردی داشته است.
افرادی انتخاب میشوند که تماشاییاند. در انتخابات ریاست جمهوری و حتی خبرگان، چهرههایی صلاحیتشان احراز نمیشود یا مردود میشوند که از مهمترین شخصیتهای انقلاب بوده و هستند. اگر این شیوه اصلاح شود شاهد تشکیل مجالسی با کیفیت مطلوب خواهیم بود، همان که گفته شده است «مجلس عصاره فضایل ملت است»؛ مجلسی که بایست بیشترین نسبت را با ملت ایران داشته باشد.
دوم: برخی منتقدان، حتی اگر زبان تیز و تندی هم داشته باشند، که دارند، اما میدانیم که افراد مستقل و دلسوزی هستند. جای اینان در زندان نیست. آنان که به هر ترتیب حرفشان را میزنند. چرا با نگهداشتن آنان در زندان برایشان اعتبار و مشروعیت اضافی و ناخواسته ایجاد کنیم که نتوان به نقد نظر و آرای آنان پرداخت!؟
درباره مبانی فکری، نظری و سیاسی اصلاحات ساختارشکن که با احتیاط اصلاحات ساختاری بیان میشود، نقد جدی وجود دارد. اما به دلیل اینکه مطرحکنندگان در حبس یا حصرند، فضای مناسب و منطقی برای نقد و بررسی چنانکه شایسته است فراهم نیست. نمیتوان سخنی گفت. این افراد بایست آزادانه در منظر عمومی نظریاتشان را مطرح کنند. طرفدارانشان و منتقدان سخن بگویند. این شیوه حتماً به خیر و مصلحت کشور و ملت و نظام و نیز خود همان افراد است.
آقای مهاجرانی: آیا در آمریکا و انگلیس و ... هر کسی مثلا یک شخص با تفکر شیعه می تواند نامزد مجلس یا ریاست جمهوری شود؟
مسلما خیر پس در جمهوری اسلامی کسی که به نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارد چگونه نماینده مجلس آن شود ؟ چگونه رئیس جمهور آن شود؟ کسیکه به حجاب به عنوان قانون و دستور خدا اعتقاد ندارد چگونه نماینده جمهوری اسلامی شوند؟ کسانیکه شما آنها را زندانیان سیاسی می دانید همگی بر علیه امنیت ملی حرکت کرده اند. و در راستای کمک خواسته یا ناخواسته دشمنان این مملکت قدم برداشته اند. کسانیکه در جنگ 12 روزه همه جوره به اسرائیل کمک کرده اند از دید شما چند ماه دیگر در زندان می شوند زندانیان سیاسی؟
مگر شما ایرانی هستید ایرانی اصیل به وطن خود خیانت نمیکند حالا بوی کباب به مشامت رسیده به همان خیال باش مزدورخاین
پاشو بیا ایران اونجا اورد ناشتا نده ....برنج پارسال این موقع گرفتم صد و بیست هزار تومان امسال رفتم گفت سیصد هزار تومان حقوق من هم سی درصد افزایش داشته ....شما اگر مرد میدان بودی زندان و حصر در وطن را به جان می خریدی و در آغوش ملکه انگلستان نمی افتادی
دولت مقبولت
کلا داره مردم رو لال میکنه
ادا درنیار
نقاب روشنفکری و آزادی بیان تون کنار رفت
روزی که جناب پزشکیان با شعارهای دروغ اصلاحات رای آورد
خیلی نگران کشور و مردم شدم
ولی الآن حکمت این نقمت رو میفهمم
تا نقاب روشنفکرنمایی و ازادی و رفاه و مردم سالاری
از چهره تون کنار بره
البته جناب پزشکیان مقصر نیست
چون از ابتدا گفت من بلد نیستم و به کار کارشناسی اعتقاد دارم
و کار کارشناس های اثلاح طلب شد
معیشت خراب تر ، سفره کوچک تر ، امنیت پر به علت گرای گدایی فرانچسکو در داووس و پالس های نمی توانیم ، نمیشودها ، بجای رفع سایه جنگ که گفتند جلیلی بیاد جنگ میشود ، جنگ رو آوار دانشمندان ، حافظان امنیت و مردم کردند
آزاده باشید ، عذرخواهی کنید ، استعفاء و کذا هم در نقشه تونه ، ولی جناب پزشکیان باید بماند و در سه سال آینده جبران مافات کند و مشاورها و کارشناس های اصلاحات وفاقی رو پاکسازی کند
ولی پیش بینی میکنم ، راه ترین راه و برای حفظ آبروی باقیمانده جناب پزشکیان رو قربانی کنید حالا به هر روشی
دوستانت
لایحه دادند
مردم منتقد دلسوز رو زندانی کنند
آزاد کردن زندانی سیاسی جه فایده ای برای مردم عادی دارد بجاش سن بازنشستگی از 62سال که ستم است به 50سال برسونید آخه کدوم شرکت به 60ساله کار میده
یک حرف درست و حسابی