گذار از دوگانه «سنی و شیعه» به دوگانه «مسلمان و کافر حربی»

عباس محمدیان دانشجوی دکترای ارتباطات

گذار از دوگانه «سنی و شیعه» به دوگانه «مسلمان و کافر حربی»

همواره بخش وسیعی از شرق کشور گرفتار اختلافات مذهبی ویرانگر بوده که منجر به ایجاد دو دستگی و کدورت میان مردم محلی با یکدگر و بخشی از مردم محلی با دستگاههای دولتی می شده است. اختلافی که همواره مردم را در مقابل هم قرار می داده و آنها را به هلاکت و نابودی ثروت ها دچار می کرده است.

گاه ادبیات طرفین آنقدر رادیکال می شده است که فضای گفتگو کلا به محاق می رفته است، دو دسته از مردم که هر دو ساکن یک منطقه بوده و هر دو مسلمان بوده اند، چنان از هم دور می شده اند که نمی توانسته اند با هم دو کلمه حرف حساب بزنند. مشکلی که باعث شده برخی از جوانان دغدغه مند احساس نیاز کنند و تشکلهایی ایجاد کنند که در آن روحانیان سنی و شیعه با هم گفتگو کنند. این تشکلها با هدف تأکید بر اشتراکات برای تقریب تأسیس شدند و تلاش می کنند، اگرچه که بیشتر وقت و انرژی شان صرف رفع اختلاف ها و سو تفاهم ها می شود.

تا اینکه از حدود ده سال قبل اتفاقاتی افتاد که هیچ یک بومیان منطقه اعم از سنی یا شیعه حتی نمی توانستند تصور کنند. اتفاقاتی که سرنوشت منطقه را به کلی تغییر داده و به نحوی اساسی اختلافات و سوتفاهمات و گله گذاری های سابق را «بی معنا» کرده است: معادن سنگ آهن در شهرستان سنگان.

از حدود ده سال قبل، شهرستان سنگان به عنوان یکی از ده معدن بزرگ سنگ آهن در سراسر جهان به رسمیت شناخته شد و کانون توجه سیاست گزاران و فعالان اقتصادی قرار گرفت و سرمایه های نجومی به منطقه آورده شد. یکباره ستاره این منطقه درخشیدن گرفت و مردم محروم آینده ای درخشان برای خود متصور شدند ولی بعد از مدتی متوجه شدند اشتباه می کردند، زیرا به دلیل عدم نظارت و سیاست گزاری درست از یک سو و از سوی دیگر سو استفاده صاحبان معادن و تأسیسات فرآوری سنگ آهن، نه تنها چیزی گیر مردم منطقه نمی آید بلکه کشاورزی و دامداری و کسب و کار سنتی هم به خاطر آلودگی های ناشی از کارآگاه های استخراج و فرآوری در حال نابودی است.

بعد از ده سال فعالیت شدید شرکت های معدنی، نه تنها «منطقه» توسعه نیافته است بلکه منابع سنگ آهن به صورت بی رویه و غیر عادلانه استخراج شده، حتی آب های زیرزمینی منطقه نیز مصرف و آلوده شده و پوشش گیاهی از بین رفته است، اتفاقی که منجر به تغییرات ناجور در اکوسیستم طبیعی منطقه و بحران های طبیعی مانند گردوغبار های میشود، که نه تنها منطقه برای بومیان غیر قابل سکونت میشود، بلکه گردوغبار های ایجاد شده مشهد و بیرجند را هم تهدید می کند و ویرانی «ملی» به بار می آورد. ویرانی که برابر است با اشغال منطقه توسط دولت خارجی و «کافر حربی».

مردم منطقه حالا دریافته اند که از این معرکه نه تنها هیچ طرفی نمی بندند، بلکه آنچه خود داشته اند نیز به محاق می رود و در اینجا هیچ تفاوتی بین سنی و شیعه نیست. حالا دیگر لااقل برای مردم محروم منطقه، دوگانه شیعه و سنی که سابقا مطرح بود، هیچ ارزشی ندارد و آنگونه گله گزاری ها و دشمنی های مذهبی ، صرفا وقت تلف کردن است. حالا سرنوشت ساکنان اعم از شیعیان و اهل سنت، چنان شبیه هم است، که تفاوت های قبلی به نظر بی اهمیت می رسند. درد مشترک چنان شدید است، که نمی توانند از یکدیگر جدا باشند. بومیان اعم از شیعه و سنی دریافته اند، که بر یک کشتی سوارند، منتها «کشتی در حال غرق شدن».

70

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • سید
    0

    سنی و شیعه یک خدا وپیامبرو کتاب دارند. لعنت بر افراطی های هر مذهب

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها