۴راهبرد پیش‌روی اصلاح‌طلبان در انتخابات/ ابتکاری در کار هست؟

محمدجواد روح

۴راهبرد پیش‌روی اصلاح‌طلبان در انتخابات/ ابتکاری در کار هست؟

روزهای سختی را می‌گذرانیم. این روزها را می‌توان با عنوانی چون «عینی‌شدن ذهنیت‌های هراس‌انگیز» ذهنیت کرد. آنچه در بیانی صریح‌تر، می‌توان آن را «زیستن در کابوس» نام نهاد.

گویی اگر زمانی درباره فاجعه هشدار داده می‌شد و برای نیفتادن در دامگه حادثه، انتخاب‌ها و گزینه‌ها و راه‌های «کم‌خطرتر» یا «کمتر بد» در برابر «مخاطره‌سازان» و «دهشت‌آفرینان» و «بدترها» پیشنهاد و برگزیده می‌شد؛ اینک، مدتی است به زندگی در مخاطره، حیات در دهشت و تحمل بدترها و بدترین‌ها خو گرفته‌ایم. آموخته‌ایم که گرچه هر وضعیت بدی را بدتری هم هست؛ اما با بدترین هم می‌توان ساخت و حتی برای تحمل آن، به تئوری‌پردازی و توجیه‌گری پرداخت.

البته، این تئوری‌ها و توجیه‌ها چندان هم بی‌پایه‌واساس نیستند. اتفاقا، خیلی هم منطقی به‌نظر می‌آیند. چراکه نه برآمده از آرمانی نجات‌بخش و رهایی‌بخش که برساخته وضعیت و واقعیت موجودند. تئوری‌هایی هستند برای تبیین «آنچه هست» و «باید پذیرفت». و طبعا، تئوری‌پردازی درباره «آنچه هست»، بسیار عینی‌تر و حتی منطقی‌تر به‌نظر می‌رسد تا تئوری‌پردازی درباره «آنچه باید باشد»؛ که احتمال زیاد، فراهم آوردن ملزومات و بسترهای آن دشوار و شاید از منظر مخاطبان، ناممکن و تخیلی باشد.

بخش مهمی از شکل‌گیری شرایط «زیستن در کابوس» را باید در برهم‌خوردن موازنه واقعی قدرت به نفع «بدترها» و "بدترین‌ها" جست‌وجو کرد. نیرویی که گرچه اقلیت است، اما سازمان و امکانات ناشی از قدرت، به آن چنان اعتمادبه‌نفسی بخشیده که حتی از کسب و حفظ و اعمال قدرت فراتر رفته‌اند و در اندیشه تجسم‌بخشیدن به رویاها و آرزوها و ایده‌آل‌های خود هستند.

عینی‌شدن رویاهای «بدترها» و «بدترین‌ها»، طبعا معنایی جز کابوس شدن زندگی دیگران ندارد. تفاوتی هم ندارد ایدئولوژی یا شعار این خواستاران تحقق رویای خویش و تحمیل آن به دیگران، چه باشد. اما آنچه روشن است اینکه چنین جریان‌ها و نیروهایی در انتهای طیفی هستند که راه‌حل مسایل جهان را در تحقق رویاهای خویش می‌دانند. رویاهایی که هرچه کامل‌تر محقق شدن آنها، لاجرم نیازمند حذف، تحمیل و حتی تحقیر هرچه بیشتر علیه دیگران است. دیگرانی که شاید بسیاری از آنها در روزگاری نه‌چندان دور، «خودی» و «همراه» بوده‌اند و حتی منافع و گذشته مشترکی با آنان داشته‌اند؛ اما چون رویای فردایشان، دقیقا آن چیزی نیست که با رویای اقلیت صاحب قدرت یکی باشد، کنار گذاشته می‌شوند.

در واقع، نه دیروز و نه امروز جامعه و نیروهای سیاسی و کشورها برای تامین حقوق و آزادی‌های آنان تعیین‌کننده نیست؛ بلکه فردایی که رویای اقلیت است، امروز دیگران را می‌سازد.

در داخل ایران و در جریان انتخاباتی که قرار است برگزار شود، شاهد نمودهایی آشکار از این رویکرد هستیم. واقعا مساله اصلی نیروهایی که به دلایل سیاسی ردصلاحیت می‌‌شوند یا احرازصلاحیت نمی‌شوند، چیست؟ آیا دیروز (گذشته) آنان ایرادی دارد؟ مگر جز این است که اکثریت قریب‌به‌اتفاق آنان نیروهایی هستند که در انقلاب، جنگ، دولت‌ها و مجالس مختلف سابقه و مسئولیت داشته‌اند و یا دست‌کم در احزاب و رسانه‌های رسمی و موردتایید حکومت فعالیت کرده‌اند؟ پس چرا امروز ردصلاحیت می‌شوند؟

زمانی در پاسخ به این حذف‌ نیروهای باسابقه و ریشه‌دار سیاسی گفته می‌شد: «میزان حال فعلی افراد است». و با این تک‌جمله، کل سوابق قبل و بعد انقلاب افراد و فعالیت‌ها و مبارزات و زندان‌کشیدن‌های آنان، نفی می‌شد. اما امروز آنچه عملا گفته می‌شود، گامی فراتر از این و سطحی بالاتر است. امروز، افراد و نیروها حذف می‌شوند؛ با این استدلال که: «میزان رویای فردای ماست!». و از آنجا که افراد و جریانات به‌اندازه کافی «انقلابی» نیستند تا آن رویاها را بسازند، امروز باید حذف شوند.

این منطق و استدلال را همین‌روزها به‌شکل و صورتی دیگر در سطح بین‌المللی شاهد هستیم. طرح شعبده‌آسایی که رییس‌جمهور آمریکا تحت‌عنوان «معامله قرن» سه‌شنبه گذشته ارائه کرد تا به‌زعم و به‌سهم خود، نقشی تاریخی در حل منازعه فلسطین بردارد و از پس دهه‌ها درگیری و نزاع خونین، راهی به صلح بگشاید؛ صورتی دیگر از «تحمیل رویای فردا به امروز» است.

ترامپ و حلقه مشاورانش به محوریت جرارد کوشنر، مدعی‌اند طرح صلحی ارائه کرده‌اند که در قالب آن، مناطق فلسطینی با بودجه‌ای ۵۰میلیارددلاری بازسازی می‌شود و اقتصاد بحران‌زده آنان رونق می‌گیرد و در عوض، اسراییل هم به خواست خود در تثبیت موقعیت در تقریبا تمامی خاک فلسطین و ازجمله بیت‌المقدس دست خواهد یافت.

به‌تعبیر محمود عباس، دبیرکل سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، آنچه ترامپ به فلسطینی‌ها پیشنهاد می‌دهد مصداق عینی «وطن‌فروشی» است. او برای تحقق رویای فردای خود و همفکرانش در اسراییل، امروز کابوس را به فلسطینی‌ها هدیه می‌دهد. برای یک مبارز کهنه‌کار فلسطینی چون عباس و سازمان‌هایی چون ساف و حماس، چه کابوسی بدتر از این پیشنهاد که آنچه حداقل سهم خود می‌دانند و مورد تایید جهانی نیز قرار گرفته، بفروشند؟

این تحمیل رویای اقلیت یا قدرت به دیگران، مصداق بارز آپارتاید است. آپارتایدی که اگر در فلسطین، محتوایی نژادی دارد؛ در سطوح دیگر به اشکال سیاسی هم قابل‌بازتولید است.

تحقق چنین رویاهایی، البته کارگزارانی هم خواهد داشت که منفعت و گاه هویت آنها به همین رویاپردازی‌ها بستگی دارد. آنها سازوکاری را طراحی و مهندسی و اجرا می‌کنند که در جهت شعارها و برنامه‌هایی باشد که رویاپرداران از آن سخن می‌گویند و قدرت، ثروت و منزلت خود را نیز از این طریق ارتقا می‌دهند. هرچه پرسشگری و نقد و تردید فرد یا جریان یا کشوری (در سطح بین‌المللی) درباره آن رویای طراحی‌شده کمتر باشد، در مقام «کارگزاران رویاپردازی» از امنیت و موقعیت برتر و بهتری برخوردار خواهد شد.

اما در کنار دو نیروی «رویاپردازان» و «کارگزاران رویاپردازی»، نیروی سومی هم وجود دارد. این نیرو، بخشی از همان «دیگران» هستند. همان دیگرانی که به‌تدریج قرار است به زیستن در کابوس خو بگیرند؛ اما درعین‌حال، هنوز از آن حد اعتبار و وزن برخوردارند و هنوز آنقدر ریشه‌دارند که در مقابل این نوع زیستن، مقاومت کنند و بکوشند رویای اقلیت یا قدرت را مانع شوند و طرح و مهندسی کارگزاران رویاپردازی را هم برهم زنند.

اما آیا آنها راهی جدی و موثر برای مقاومت و خروج از این زیستن در بحران دارند؟ به‌نظر می‌رسد تجمیع نیروی اکثریت و نفی و رد رویاهای تحمیلی اقلیت، شرط لازم و اولیه برای خروج از مسیری است که کارگزاران رویاپردازی طراحی و مهندسی کرده‌اند. گام دوم، صورت دادن به ابتکارعمل‌هایی است که امکان مشروعیت‌زدایی از پروژه درحال تحقق را فراهم سازد و بخش‌هایی از "دیگران" را که درحال خو گرفتن با زندگی در کابوس هستند؛ از همراهی با وضع موجود بازدارد.

در شرایط پیچیده مناسبات بین‌المللی و روشن نبودن صف‌بندی‌ها در قبال طرح «معامله قرن»، هنوز نمی‌توان برآورد دقیقی از امکانات، ظرفیت‌ها و راهبردهای خروج از رویای ترامپ برای فلسطینی‌ها داشت و نویسنده هم، خود را در این حوزه کارشناس نمی‌داند. اما در حوزه داخلی و در قبال ردصلاحیت‌های اخیر، به‌نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان (به‌عنوان محور مجموعه نیروهای سیاسی-اجتماعی مخالف پیشبرد پروژه موجود)، چهار الگو یا راهبرد را می‌توانند در پیش بگیرند:

۱. پذیرش: انحلال اصلاح‌طلبی در اقتدارگرایی

اتخاذ راهبرد «پذیرش» از سوی اصلاح‌طلبان به‌معنای چرخش به راست و توجیه روند شکل‌گرفته تحت‌عناوینی چون ناتوانی در برهم‌زدن توازن قوای موجود و یا ارتباط دادن سیاست‌داخلی با شرایط و بحران‌های کلانی که کشور در حوزه‌های اقتصاد و سیاست‌خارجی با آن روبه‌روست.

در این الگو، مجموعه نیروهای سیاسی و اجتماعی در قالب یک کل به‌هم‌پیوسته تصویر و تصور می‌شوند که هرگونه تعارض و مواجهه درونی آن، موجب تشدید تهدیدهای بیرونی و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی درونی خواهد شد. درنتیجه، طرفداران راهبرد «پذیرش»، هرچند ناخواسته، این ایده را مطرح می‌کنند که باید با روند موجود در هر شرایط همراهی کرد. طیفی از این نیروها، البته آشکارا به موقعیت آینده خود (اعم از شخص یا جریان) در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی اشاره می‌کنند و نگران آن هستند که ناهمراهی امروز، مشکلات فردا را شکل دهد.

چنین است که بخش قابل‌توجهی از اصلاح‌طلبان عملا با محافظه‌کاران همراه می‌شوند و گرچه نقدهایی هم به ردصلاحیت کاندیداها و یا ازپیش مشخص بودن ترکیب اکثریت مجلس آینده وارد می‌کنند؛ اما درعمل، همراهی با این روند را با «احتیاط» در پیش می‌گیرند و احتیاط را هم «شرط عقل» می‌دانند. احتیاطی که برخی با توجیهاتی در سطح ملی و برخی دیگر، در سطح جریانی و حزبی و بعضا، شخصی آن را تجویز می‌کنند.

این احتیاط و محافظه‌کاری و پذیرش با هر توجیهی که صورت گیرد؛ نتیجه عملی آن، چیزی جز «انحلال اصلاح‌طلبی در اقتدارگرایی» نخواهد بود و دیگر، معرفی این طیف از افراد و جریانات به‌عنوان نیرویی مستقل و متمایز از اقتدارگرایان مبنا و پایه منطقی نخواهد داشت.

۲. ستیز: انحلال اصلاح‌طلبی در براندازی

راهبرد دومی که اصلاح‌طلبان می‌توانند در قبال شرایط کنونی انتخابات در پیش گیرند؛ اعلام «تحریم» است که در شرایط کنونی، نیروی حاکم تعبیری جز ستیز و تلاش برای مشروعیت‌زدایی از سیستم برای آن نخواهد داشت و طبعا، تبعات آن را تحمیل خواهد کرد.

نکته قابل‌تامل‌تر این است که در شرایط کنونی، مجموعه برآوردها، نظرسنجی‌ها و شواهد و قراین از مشارکت حداقلی شهروندان در انتخابات حکایت دارد و عملا، بخش بزرگی از رای‌دهندگان به‌شکلی خاموش و بدون نیاز به فراخوان و دعوت نیروهای سیاسی، این مسیر را در پیش گرفته‌اند.

بنابراین، دعوت اصلاح‌طلبان به «تحریم انتخابات»، کنشی آوانگارد هم محسوب نمی‌‌شود و جز آنکه بهانه‌های برخورد و حذف سریع‌تر این طیف از نیروهای سیاسی را در چارچوب آن رویای کلان فراهم آورد؛ حاصل معناداری در جهت مشروعیت‌زدایی از جریان پیش‌برنده پروژه و یا مشروعیت‌زایی برای اصلاح‌طلبان نخواهد داشت.

ضمن آنکه باید توجه داشت که راهبرد «تحریم» دهه‌هاست از سوی طیف‌های برانداز و رادیکال اپوزیسیون مطرح می‌شود و اگر هم قرار باشد نیرویی بدنه اجتماعی را به تحریم بخواند و یا آنان را نمایندگی کند؛ براندازان از سال‌ها پیش در این جهت صف بسته‌اند و رسانه‌های قدرتمند تلویزیونی و مجازی خود را هم مجهز کرده‌اند.

درنتیجه، حتی در صورت تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان، آنان دستاورد سیاسی خاصی نخواهند داشت و چرخش به چپ و رادیکالیزه شدن آنان، نهایتا به «انحلال اصلاح‌طلبی در براندازی» و افول این نیروی سیاسی، به جریانی دنباله‌رو در اردوگاه اپوزیسیون خواهد انجامید.

۳. سکوت: انحلال اصلاح‌طلبی در بی‌عملی

سومین راهبرد پیش‌روی اصلاح‌طلبان، همین راهبرد رسمی و اعلامی شورایعالی اصلاح‌طلبان است. طبق این راهبرد، اصلاح‌طلبان به این دلیل که در اکثریت قریب‌به‌اتفاق حوزه‌های انتخابیه نامزدی ندارند و در تهران هم تقریبا همه نامزدهای مطرح و سران احزاب اصلی ردصلاحیت شده‌اند؛ از ارائه لیست در انتخابات خودداری خواهند کرد. این راهبرد اعلامی، البته شکننده است و درصد طرفداران آن در شورایعالی اصلاح‌طلبان، اندکی بیشتر از مخالفان آن است.

همین امروز و با اعلام نتایج بررسی مجدد صلاحیت‌ها و در صورت تایید چند نامزد (به‌ویژه در تهران) ممکن است این راهبرد تغییر کند و طرفداران شرکت و ارائه لیست انتخاباتی بر طرفداران عدم‌ارائه لیست غلبه کنند و تصمیم اعلام‌شده، تغییر کند. این احتمال زمانی تقویت می‌شود که بدانیم سران چهار حزب عضو شورایعالی اصلاح‌طلبان (مردمسالاری، خانه کارگر، همیاری اسلامی و انجمن اسلامی معلمان) تاییدصلاحیت شده‌اند و احتمال تاییدصلاحیت قائم‌مقام حزب اعتمادملی (الیاس حضرتی) و دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات (علی صوفی) نیز وجود دارد. ضمن آنکه مجید انصاری، عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز، هم در میان تاییدصلاحیت‌شدگان است و این امر، همراهی این تشکل موثر و قدیمی جریان چپ را با راهبرد عدم‌شرکت (سکوت) بعید می‌نماید.

علاوه بر اینها، چهره‌های منفرد اما موثری در جبهه اصلاحات همچون بهزاد نبوی، غلامحسین کرباسچی و به‌ویژه محمدرضا عارف طرفدار شرکت در انتخابات هستند و پیش از این، راهکارهایی همچون قرار دادن نامزدهای معتدل جناح راست و یا چهره‌های اصلاح‌طلب ناشناخته و افراد متخصص و نیز رایزنی برای تایید برخی نامزدهای موثر را پیشنهاد و مطرح کرده‌اند.

نکته قابل‌توجه دیگر آن است که حتی اگر شورایعالی اصلاح‌طلبان بر این موضع خود باقی بماند و تحت‌عنوان ائتلاف اصلاح‌طلبان لیستی ندهد؛ بازهم تعدادی از احزاب به‌شکل منفرد و یا ائتلافی کوچک‌تر با یکدیگر، در انتخابات شرکت خواهند کرد.

ازاین‌رو، بعید به‌‌نظر می‌رسد راهبرد سکوت یا عدم‌شرکت در انتخابات، چیزی بیش از یک راهبرد انفعالی باشد. راهبردی که ظاهرا همه را راضی می‌کند. جریان حاکم با فراغ‌بال پروژه انتخاباتی خود را پیش خواهد برد، بدنه اجتماعی و نیروهای رادیکال‌تر سیاسی اصلاح‌طلبان خود را دلخوش می‌کنند که «زینت‌المجالس انتخابات» نشده‌اند، نیروهای محافظه‌کارتر جریان اصلاحات هم این امکان را خواهند داشت که فارغ از سازوکار ائتلاف تحت‌عنوان حزب خود در انتخابات حضور داشته باشند و برچسب «عدم‌‌شرکت» هم نخورند و با طیف‌های رادیکال‌تر به یک چوب رانده نشوند.

بدین‌ترتیب، راهبرد «سکوت» چنانکه از نام آن هم برمی‌آید؛ عملا یک راهبرد سیاسی نیست و حرفی برای گفتن ندارد. راهبردی که همه را راضی کند؛ طبعا، هیچ راهی برای کسی نمی‌گشاید و باید گفت اصلاح‌طلبان در این حالت، دچار ایستایی «انحلال اصلاح‌طلبی در بی‌عملی» خواهند رسید.

۴. ابتکار: احیای سرمایه اصلاح‌طلبی

اما آخرین و چهارمین راهبردی که برای اصلاح‌طلبان می‌توان متصور شد، دست‌زدن به‌نوعی از «ابتکار» است. این راهبردی بود که در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم (۱۳۹۲) و مجلس دهم (۱۳۹۴) نیز اتخاذ شد. البته، این راهبرد ابتکاری در آن دو انتخابات با رویکردی سلبی اتخاذ شد و با هدف به پیروزی نرسیدن تندروها، حمایت از حسن روحانی و معرفی لیست کمترشناخته‌شده مجلس دهم صورت گرفت که تاحد قابل‌توجهی هم به اهداف اعلام‌شده خود دست یافت.

بااین‌حال، روند تحدید و تضعیف نهادهای انتخابی از سال۹۲ تاامروز و به‌ویژه ائتلاف‌شکنی بخشی از راستگرایان موردحمایت لیست امید در مجلس، اصلاح‌طلبان را به این نتیجه رسانده که از حرکت ائتلافی با نیروهای غیراصلاح‌طلب خودداری کنند.

اما مساله و بحران کنونی انتخابات، از این حد و حدود حادتر است. اکنون، نه‌تنها اصلاح‌طلبان نامزدهای قدرتمند و شاخص کافی برای معرفی لیستی که بتواند مدعی احیای جایگاه مجلس باشد، ندارد؛ بلکه برای تهیه لیستی ضعیف و درحد مجلس دهم هم دستشان بسته است. ضمن آنکه راستگرایان نزدیک به علی لاریجانی هم که در انتخابات دوره قبل در تهران و برخی شهرستان‌ها در لیست امید قرار گرفتند؛ یا از نامزدی خودداری کرده‌اند و یا آنکه ردصلاحیت شده‌اند.

بنابراین، تکرار ابتکارهایی از جنس انتخابات ۹۲ و ۹۴ نه ممکن است و نه مفید. به‌ویژه آنکه با شرایط موجود که بدنه اجتماعی نسبت به شرکت در انتخابات رویکرد بسیار منفی دارد و اصلاح‌طلبان با افول جدی اعتبار مواجه هستند؛ ارائه لیست انتخاباتی، به‌هرشکلی، با شکست قطعی و ریزش نیروهای حامی این جریان همراه خواهد بود.

در این شرایط، اصلاح‌طلبان که در دو دهه گذشته همواره محور پروژه‌های سیاسی خود را شرکت در انتخابات و مبتنی بر صندوق رای قرار داده‌اند و درعین‌حال، چنانکه گفته شد، دستاورد سیاسی خاصی از تحریم یا عدم‌شرکت هم برنمی‌دارند؛ باید انتخابات را به ابزار و فرصتی برای پیوند دوباره با جامعه و احیای سرمایه اجتماعی خود قرار دهند.

در میان انبوه جملات صریحی که حسن روحانی هفته گذشته در واکنش به تشریفاتی شدن انتخابات و نابودی جمهوریت نظام گفت؛ این تک‌جمله که «مهمتر از انتخابات، سرمایه اجتماعی است»، اهمیت کلیدی بالاتری در نگاهی بلندمدت دارد.

اصلاح‌طلبان گرچه یک نیروی سیاسی هستند؛ اما از آن مهمتر، طی بیش از دودهه نمادها و نمایندگان گفتمانی قدرتمند در جامعه ایران بوده‌اند که مدعی کاهش شکاف ملت/دولت و ایفای نقش میانجی است. طبعا، برای آنکه همچنان فرصت و امکانی برای اصلاحات باقی بماند؛ باید پیوند میان نیروی اصلاحی با بدنه اجتماعی احیا شود.

در این جهت، راهبرد ابتکاری باید مبتنی بر این رویکرد باشد که میان بدنه اجتماعی معترض و جنبشی فعال که بخش‌هایی از پتانسیل خود را در آبان‌ماه و دی‌ماه بروز داد؛ با ظرفیت صندوق رای آشتی برقرار کرد. این آشتی، البته از طریق لیست دادن و معرفی نامزد و یا صرف لیست ندادن برآورده نخواهد شد. اقدام ابتکاری جهت پیوند مجدد اصلاح‌طلبان با بدنه اجتماعی و احیای سرمایه اجتماعی، با اقداماتی قابل انجام است که ظرفیت صندوق رای آن را فراهم می‌سازد.

دراین‌باره، بحث‌ها و پیشنهادهایی درباره انواع امکانات استفاده از این فرصت در محافل سیاسی اصلاح‌طلبان مطرح شده است. همچنین، سخنرانی صریح رییس‌جمهور درباره روند حاکم بر انتخابات، مطالبات جدی را برای انجام اقدام عملی برای جلوگیری از پروژه جریان «ضدجمهوریت» در جامعه سیاسی ایران شکل داده است.

اگر روحانی با سخنرانی اخیر خود، روزهای فعال و کنشگرانه انتخابات ریاست‌جمهوری۹۶ و چهارساله نخست را به یاد آورد که از پایگاهی اصلاح‌طلبانه سخن می‌گفت و به‌نوعی، از این سخنرانی می‌توان به «رستاخیز روحانی» پس از دوران انفعال سیاسی یاد کرد؛ پروژه‌ای تکمیلی و ابتکاری از سوی اصلاح‌طلبان می‌تواند این گفتار را به نقطه آغازی برای بی‌اعتبار کردن گام اول جریان حاکم برای تحقق رویای خود منجر شود و مهمتر از آن، سطحی از پیوند و تعامل را برای برداشتن گام‌های بعد در فرصت‌های سیاسی و انتخاباتی آینده فراهم سازد.

در این صورت، شاید بتوان امید داشت قبل از آنکه جامعه به زیستن در کابوس خو بگیرد؛ رویاپردازان را از خواب بیدار کند و آنها را به پذیرش حداقلی از سهم و حق دیگران وادار سازد.

منبع: هفته نامه صدا

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 58
  • رضاشوتی

    اصلاح طلبی تندروی کیلوی چند؟ ؟؟؟!!!!!

    نظرات شما -
    • علی

      ما کشاورزا و دامدارها از دست اینا بیچاره شدیم ...ترسوهای عیاش

  • محمد حسین

    انحلال بخشی از اصلاح طلبی در براندازی و بخشی دیگر در بی عملی

  • سیدر ضا طباطبایی

    باسلام واقعا ساحتارسیاسی مملکت به اصلاحات اساسی نیاز داره وگرنه از نظر اقتصادی ارتباطات بین المللی وسایر زمینه ها با مشکلات جدی واساسی روبه رو می شیم باید منطقی فکر کرد وهرچه سریعتر اصلاحات اساسی اغاز بشه

  • مبارز راه شیدا

    هر چی می کشیم از دست همین اصلاح طلبان هست

  • علی

    اکثر اصلاح طلبان نشان داده اند که نو کر انگلیس و آمریکا هستند بهتر است مانند منافقین به دامن آمریکا پناه ببرند و در انجا به ضد اسلام و نظام اسلامی سخنرانی کنند.

  • ف ف

    سلام اینها که برای مردم هیچ قدمی برنداشته اند فقط به خود وجناح خود هستند. پس بهتر است به عامه مردم بپیوندند وبرای مردم ونظام هزینه اضافی نتراشند

  • ممد

    برن بمیرن

  • ناشناس

    اصلاح طلبی هم مرده است وبه گورستان تاریخ پیوسته است. هیچ کاری واصلاحی در کار نیست فقط باید نفس نکشید تا مرگ فرا رسد. کسی بلد باشد،ریا نفاق دروغ بهترین دوران برای پست حقوق نجومی جمع کردن ثروت ورانت وقدرت است.وراحترین،شغل وبیشترین،رفاه همراه است فقط بتوانید،نقش بازی کنید. وکارهر کس نیست.

  • محمد

    من منتظر پیام سید محمد خاتمی هستم... چون هنوز به عنوان رهبر اصلاحات قبولش دارم

    نظرات شما -
    • علی

      ساده ای عزیزم...هنوز تو توهم اصلاحاتی..

    • وهاب علوی

      بابا فکر کن دوره او هم هیچ گلی به سر ما زده نشد اون دوره هنوز میدان نداشتند که برنامه های خود را اجرا کنند چون از مردم می ترسیدند اینا با دغل وغریب و شعارهای احساسی یه مقدار جایگاه پیدا کردند و دیدید که چه جانورانی هستند اینا اصلا مردم را در برنامه های خودشان لحاظ نکردند بعد از انتخاب روحانی فقط وفقط غرب رودیدند

  • حسن زاده

    اصلاح طلبی یعنی دروغ و وطن فروشی یعنی حمایت از بی کفایتی دولت حسن روحانی امیدواریم یخورده روحیه انقلابی وتوجه به داخل وعدم قبول ذلت برای کشور در آنها شکل گیرد

  • منصور کارگر

    اقای روحانی اخرین میخ را بر تابوت اصلاحت کوبید

    نظرات شما -
    • علی

      خداروشکر..

  • سلام بر خاشمی

    اینایی که حوصله نداشتن این متن بخونن لایک کنن

  • احمد

    تنها راهکار، انحلال رسانه های چرندنویسی مثل خبرفوریست شخم داری این کامنت رو تایید کن، ببین چندتا لایک میخوره بدبخت

  • احسان

    واقعیت چیست؟ واقعیت این است که اصلاح طلبی به آخر خط رسیده است. مردم به اشکال مختلف به آن شانس زیست مسالمت آمیز درون سیستمی دادند که متوجه شدند مرغ حضرات اصلاحطلب فقط یک پا دارد خودخواهی، دروغگویی، خود خداپنداری، آمریکاپرستی، بازی برای فعال کردن شکافهای قومی و مذهبی، و ... و در نهایت کاسبی های چرب و چیری شعار "اوباما یا با اونا یا با ما" و به عبارتی برجام هم فقط به درد پارتی های خودرو وارداتی و گران کردن دلار به نفع گروه کاسب مطلع از تصمیمات دولتی میخورد و بس نظام هم نیازی به اهمیت قائل شدن برای خرده فرمایشات اصلاحات خصوصا زمانی که ثابت شده اصلاحات جز به مرگ نظام راضی نیست، نمی بیند چراکه اصلاحات براندازی می خواهد و مردم نمی خواهند پس حساب و کتاب ها مشخص است آقایان همان عکس منتظری رو کنار امام قاب کنند و نوستالژی های کودکانه شان را باز خوانی بفرمایند

  • آنا

    اصلاح طلب = ضد انقلاب= غرب گرا= نوکر امریکا

  • میلو

    اگر اشتباهات احمدی نژاد نبود ویروس خطرناک اصلاح طلبی و غرب زدگی احیا نمی شد اما این ویروس کشنده خوشبختانه در حال نابود شدن است

    نظرات شما -
    • وهاب علوی

      احمدی نژاد چهره واقعی آنها را رونمایی کرد اگر احمدی نبود تا آخر اینها پشت پرده نفاق میماندند و هیچ وقت ذاتشون پدیدار نمی شد

    • ا

      برادر من اشتباهات احمدی نژاد هم زیر سر این اصلاح طلبان بود اینا به همه جا نفوظ کردن حتی آمریکا انگلیس اسرائیل عوامل دارن که اگه ی روزی منافعشان در خطر بیفتدازآنها کمک بگیرن کما اینکه چندین بار این کارو کردن اگر فکری به حال این پس مانده های بنی صدری نشود مثل آتش زیر خاکستر روزی شعله می کشن و ایران را به آتش می کشن و سپس دودستی تقدیم به آمریکا میکنن احمدی نژاد خوب میگفت ولی از قدیم گفتن یک دست صدا ندارد ضمنآ اصلاطلبان سازمان یافته عمل میکنن رهبرکه دارن تمام قشر سرمایه دار برای منا به مالی واحتکار اجناس دلار ارز دارو وامثلهم طرفدار اینهاهستندوپول خوبی هم به جیب میزنن ی نمونش سالهای پایانی احمدی نژاد این ترفندوبکاربردن و موفق شدن۸سال دیگر بر ملت حکومت واموالی بالغ برخرج خوارک۱۰۰سال که ۸۰میلیون ایرانی بخورند از بیت المال ودرامدنفتی به تاراج ببرن از طرفی جامعه سینمایی که اکثرا لاابالی هستن و ۹۰درصدجامع پزشکی و ورزشکاران صرفابخاطر رواج بی حجابی وفرهنگ غربی که دلخوش کردن روزی ایران آنتالیاباشه اینا هم ابرام تفلیسی ومست پاتیل بخونن وهر غلطی خواستن انجام بدن با حمایت همه جانبه ازسوی اصلاطلبان با آنهاهمسو شدن درضمن این اقشار صدای رسایی برای تبلیغ این گروه خطرناک درسراسر ایران ودیگرکشورها میباشند که اگه نقی به توقی بخوره جارچی بشن وبگردن توشبکه های اجتمایی گزارش و عکس و کلیپ از زلزله وسیل و دیگر مشکلاتی که از ثمره بی عرضگی وناکارامدی عالیجنابان درکشوروجود داردتهیه وبرای شبکه های خارجی ارسال کنن بعد هم نقش آدمهای طرفدارحقوق بشری به خودشان بگیرند و دم از گفتگوی تمدن و روابط باجهان واینکه انرژی هسته ای نچرخه تاچرخ مملکت بچرخه ملت وخام کنن که نوکری خودشونو به آمریکا و چند کشور بی خاصیت اروپا که ازنظر اینان جهان حساب میشه ثابت کنن و بیش از۱۴سال ایران را از علمی که از فن آوری هسته ای بدست میادعقب بندازن امیدوارم رهبرهشیار وبادرایت باتدبیر و کمک افراد انقلابی مخلص مثل آقای رئیسی که تو ایران کم نیستن شراین منافقین جامانده ازرجوی و بنی صدر که خطرشان هزار برابر منافقین خارج نَشین است از سرملت مظلوم و ستمدیده ازاین گروه خائن به ایران وایرانی کم کند آن روز که امام بنی صدر ملعون را غزل وبالباس زنانه فرار کردوبقیه وطن فروشان هم به دنبالش فکر میکردیم گورشان را گم کردن ولی عوامل سایه نشینشان ماندن وبانقابی به اسم اسلام به میدان آمدن وبتمام ارکان حیاتی نظام رخنه و همچنان خنجرشان که آلوده به نفاق بین مردم است که ازاین روش به عمر ننگینشان دامه وبرصندلی قدرت تکیه بزنن وبخورندوبدوزدندازپشت تاقبظه بر ملت ایران فرو کردن وکوتاه که نمی آیندهیچ بقول معروف ی قورت تیمشان هم باقیست باخودشا ن آنچه لایق برجدو آبادشان است، به ملت نسبت میدن که کسی متوجه به قارت گریشان نیست

  • حسین رحمیمی

    اصلاح طلبام به جهنم میروند

  • حبیب الله ناظمی

    تازمانیکه نظام تک حزبی و تک صدایی واقتدارگرابرمملکت حاکم باشداصولگرا و اصلاح طلب معنایی نخواهدداشت.

  • حمید

    اصلاح طلبی یعنی ویروس ایدز.وظیفه ویروس ایدز،تضعیف گلبولهای سفید وسیستمهای دفاعی بدن.وظیف اصلاحات تضعیف نیروهای نظامی ودفاعی کشور.ولی اصلاح طلبی دیگه مرد.

  • ع.ک.ن

    برن گم شن وطن فروش های بی خاصیت برن عقلشون رو اصلاح کنن نه کار ملت رو

  • احمد

    لازمه بهبود در همه امور اصلاحات است که روش غلط گذشته تغییر وباعث افزایش راندمان می شود اگر درست وصحیح انجام شود. اصلاحات نه مخالف اسلام است ونه مخالف انقلاب است. ولی جریان موصوم به اصلاحات در ایران کارنامه قابل قبولی ندارد ودر بیشتر نقش اپوزوسیون رابازی می‌کنند. بیشترین نفوذ وخیانت در بین این افراد می باشد گاها بر ضد انقلاب رهبری وحتی اسلام وائمه سخنانی مطرح می‌کنند مثلا فردی وابسته به اصلاحات گفته بود اگر امام زمان هم ظهور کند استیضاحش میکنیم. در کل از این جماعت خیری نصیب ما نشده ونه خواهد شد

  • رهامت

    اگه اصلاح‌طلبی این دولت و این مجلس هر چی زودتر منحل بشه مردم نجا پیدا میکنن بخدا

  • محمد

    سلام اصلاح طلبی و اصلاحطلبان تهی از گفتمان مستقل واورجینال مخصوص بخود هستند چرا که اگه اندیشه های لیبرالیسم غربی را از شون بگیری کاملا عقیم می مانند درنتیجه دلبستن به اندیشه ای که در خاستگاهش رو بزوال هست سرانجامی جز نابودی ندارد سرانجام اصلاحات یا ستیزه یا نابودی و انحلال

  • ایرانی غیرتمند

    متاسفانه تاکنون مزه هردوگروه راچشیده ایم .امیدی به این دوگروه نیست .امیدمان فقط به خداست تادراین جنگ قدرت بیهوده به داد مردم بخت برگشته برسد.

  • اکبر

    انهدام افسادطلبی قطعا ولی با پایبندی به اصول امکان اصلاح امور توسط جریان انقلابی وجود داره بی شک

  • مهدی

    این پررو های دریده از رو نمیروند..فردا یک ملعبه ای را پیراهن عثمان میکنند و دوباره ملت را فریب میدهند...این ها پشتشان به حقه های عمرو عاص گونه گرم است که اینگونه تاخت و تاز و مردم را تارو مار میکنند

  • حسین

    یه سوال دارم جواب بدید ...طی هشت سال خاتمی.هشت سال روحانی.هشت سال هاشمی و چهار سال موسوی که نخست وزیر بود چه گلی به سر ایران زده شد یعنی 28سال از چهل سال فقط یک مورد کار بدرد بخور برای ایران و ایرانی بگید بجز خیانت و پسرفت

    نظرات شما -
    • قلیدون

      تازه وقتی هم میان ،میگن اختیاری نداریم،طرفدارانشون هم چهار سال همینو تکرار میکنند.و باز زمان انتخابات با انواع حیله و‌دروغ و تهمت برای رای اوردن تلاش میکنن. البته اختیار برای خدمت به مردم ندارن!!!ولی برای چپاول بیت المال و‌تقسیم صنایع و شرکتها بین خودشون و سرکار اوردن اقازاده هاشون در پستهای مهم اختیار تام دارند... از اصولگرایان خیری ندیدم،ولی از اصلاحطلبان شر و فساد و خیانت دیدم...

  • طیبه مهری

    با سلام اصلاح طلبان فقط به فکر جیب خودشان هستند و برای مردم فقط دردسر درست میکنند به هر چیزی چنگ می رنند تا در قدرت باشند تعداد زیادی از آنها به دین اعتقاد واقعی ندارند از این آدمهای سودجو متنفرم

  • علیرضا افشار

    به نظر من اصلاح طلبان باید از ارائه لیست و دعوت مردم به شرکت در انتخابات خودداری کنند . بر کسی پوشیده نیست که عدم شرکت در انتخابات و عدم ارائه لیست ، باعث متهم شدن اصلاح طلبان به همراهی با دشمن میشود اما عیبی ندارد بگذارند تشنگان قدرت و ثروت همه پستهای انتصابی و انتخابی را حتی با کمترین میزان مشارکت در اختیار بگیرند تا لااقل نتوانند راهی برای فرار از پاسخگویی به عملکرد خود پیدا کنند و ناکارآمدی هایی که منشأ آن عملکرد سراسر اشتباه آنهاست را بحساب دیگران قلمداد کنند . امسال اگر انتخاباتی انجام شود تکرار انتخابات مجلس هفتم است که در غیاب رقیب و عدم مشارکت مردم ، امثال حداد عادل که با هفتصد هزار رأی نفر سی ام تهران جا زده بودند باز هم با همین تعداد رأی ، و به لطف رد صلاحیت گسترده شورای نگهبان نفر اول تهران و بعنوان رئیس مجلس انتخاب میشود و این یعنی فاصله زیاد دموکراسی واقعی و میزان رای ملت با نمایشی که ما به راه انداخته ایم تحت نام انتخابات ...

  • جواد

    وقتی حزبی هیچ هدف و پایه ای نداشته باشه محکوم به ازهم پاشی هستش مردم هر چقدر هم دروغ بگید باز صداقت را حس میکنند البته اگر صداقتی باشه!

  • علی

    ب نظر من اصلاح طلبان منافقین دوم بعد از مسعود رجوی هستن ...پشت پرده ی ۹۰ درصد از جنایتها خیانتها مفاسد اقتصادی و سیاسی و....اصلاح طلبها بوده و هستن...خدا لعنت کنه همه شونو...ک هیچوقت نزاشتن و نمیزارن جمهوری اسلامی و مردم آرامش داشته باشن...امریکا و انگلیس واقعی اصلاح طلبها هستن..پشت پرده ی ترور قاسم سلیمانی و مسافران بیگناه هواپیمای اوکراینی اصلاح طلبها هستن...مردم باید برای همیشه اصلاح طلبها را از این نظام و کشور خط بزنند..

  • وهاب علوی

    اصلا قبول ندارم اصلاح طلبان اینقدر پایگاه مردمی ندارند که شما میگید اونا را ما مردم می شناسیم در این هشت سال بدترین شکنجه ها ی روحی وروانی رو به ما مردم تحمیل کردند با اینکه دولت و مجلس در قبضه شان بود اینها غربزده هستند به معنای واقعی از اینا فهمیدیم که قضیه عمرو عاص و عثمان درصدر اسلام واقعی بود اینا همانهایی هستند که دنبال برنامه هایی مثل قانون۲۰۳۰ و....هستند و اصلا کاری به ملت خود ندارند وخیلی خیلی حرفهای دیگر که در این متن نمی گنجد

  • حسن

    با سلام ۹۰% مردم اصلاح طلب ضعیف گرفتار ۱۰% جریان اصولگرایان قوی شده اندکه هر چه میخواهند میگویندوانجام میدهندو فوضولی میکنندوسرکوب میکنندو ساز خود را مینوازندو هرچه هم میشود میگویند این نوکران انگلیس و غرب کردندمگر اینها مجاهدت نکرده اند شهید نداده اند اسیر و ازاده نداشته اند انقلاب ومردمی نبوده اند بهتر است به اراء احترام گذاشت و تفویظ اختیار داد وسنگ اندازی وتهمت نزد. به امید فردایی که ازادی باشد.

    نظرات شما -
    • آنا

      زبیر هم وقتی به در خونه حضرت علی حمله کردن تنها کسی بود که شمشیر شد ولی آخرش جا زد.

  • ناشناس

    اصلاح طلبان همه شون از دم بمیرن....

  • فضول خان

    آینده اصلاح طلبی؟ تا اصلاح طلب بودن رو چی معنی کنیم اگر منظور قبیله ای پرگو کم کار طلبکار واداده غربزده و محسور قدرت غرب بدونیم که هر وقت در قدرت است نق میزند که نمیگذارند و فقط فساد است که منتشر میکنند همان بهتر که آینده ای نداشته باشند از این جماعت به ما به اندازه کافی رسیده قبیله ای مفسد که فقط ادعای اصلاح دارند واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون اگر مقصود آزاد اندیشانیست که حقیقتا دنبال پیراستن انقلاب از هر گونه کژی و انحراف اند و نه استحاله آن به دنباله روی کدخدای جهان انسان پرستی این اصلاح طلبی از بین نمیرود چرا که همزاد انقلاب است و عین ذات انقلاب است انقلاب خودش اصلاح طلبی بزرگی بود البته درمیان به اصطلاح اصول گرایان مدعیانی با خصوصیات گروه اول هم کم نیستند

  • رهگذر

    اصلاح طلبی و اصول گرایی دیگر هیچ ارزشی ندارد تقسیم درست به انقلابی و غیر انقلابی است هر کس در چهارچوب انقلاب و ارزش های آن میگنجد آینده از آن اوست چه خود را اصلاح طلب بداند چه اصول گرا و الا قبیله گرایان انقلاب را پای مطامع سیاسی خود قربانی می کنند

  • علی

    هیچ امیدی بهشون نیست چون فقط به فکر خودشون و دارو دستشون هستن اگر به فکر مردم بودن اوضاع به این شکل نبود مردم از دستشون کفری شدن

  • مراد

    این فساد طلبان یک مشت دزد و اختلاسگر و خائن ملت و از همه مهمتر وطن فروش هستن خداشاهده سیب زمینی دادن به دست این جماعت وطن فروش زیاد است

  • P.m

    فقط کسانی به درد ملت میخورن ک واقعا انقلابی باشن..جهادی کار کنن.نه شعاری..هر کی به فرمایشات رهبر گوش کنه مطمعنا پاک میمونه و محبوب دلها میشود..چون رهبرمون واقعا پاک و مومن هست

  • ع ح

    سلام اگه بخواهیم مجلس بی کفایت نداشته باشیم نباید به دنبال این باشیم که نامزدها اصلاح طلب یا اصول گرا هستند بایدبه کسانی رای بدهیم که برای ایران دلسوز بودند وکارنامه ی درخشانی دارند برای مردم عادی اصلاح طلب واصول گرا تفاوتی نمی کنه بیشتر کارنامه ی کاری افراد مهمه

  • عدالت

    چه اصلاح طلبی اکثرشون که انور اب در شبکه های عربستانی اسراییلی هستند اونایی هم که اینجا هستند دارن بارشونو جمع می کنند اینها جز خیانت به کشور دیگر چیزی نفهمیدند همیشه هم که به بن بست میرسند شعار ازادی می دهند مثلا چرا زنها به ورزشگاه نمی روند وغیره ....مرگ بر منافق

  • سیاحی

    سلام...اصلاح طلب واقعی اصلاحاتو ازخودش و خانوادش بایدشروع کنه یعنی اگرضعف ایمان واخلاق بدی توخودش وخانوادش هست اگرمال نامشروع اگرمال مردم اگروامهایی که حق مردم بوده وهمه روخودش گرفتن اگرحقوقای نجومی میگرن اگرشرکتهای مختلفی دارن که کارشون سرقت مال مردمه اگر ویلاها واملاک زیادی بواسطه مسولیت وبه برکت انقلاب وخون شهدابدست اوردن اگربچهاشون باپول ملت تحصیل ودراروپاوامریکا عشقوحال میکنن واگرهمه اینهارو بانیت قربتا الله به نظام برگردونن وزندگیشونواصلاح وپاک کنن..واگرصادقانه به مردم گزارش بدن واجازه بدن قوه قضاییه امار اموالشونو بررسی کنه واگردست خانواده شهداروببوسن وازمردم عذرخواهی کنن ودرصف اطاعت مطلق ازرهبری خبرداربایستن..تازه میشن اصلاح طلب واقعی...شهداء را از صف اخر چیدن

  • عارف اصغری

    اصلاح طلب یعنی عیاش...اصلاح طلب یعنی فقط خودتو و بچه هات

  • ک.ک

    بی راهه ای که اصلاح طلبان با الگو برداری از سیستم سرمایه داری مبتنی بر واسطه گری و دلالی برداشتند قطعا جائی در جامعه جمهوری تازه گریخته از قدرت طلبی و ثروت اندوزی نخواهد داشت ثروتمند بودن یک جامعه قطعا منجربه پیشرفت وامنیت آن جامعه خواهد شد البته ثروت مبتنی بر تولید زیرا در جامعه مولد معضلاتی از قبیل بیکاری و فقر کمتر بوده و فاصله طبقاتی به حداقل رسیده و ثروتمند بودن قشری از جامعه نشانه بی عدالتی نخواهد بود

  • نگین

    حزب بازی اصلاح طلب و اصولگرا همه از یک ابشخور اب می خورند هر دو دو روی یک سکه اند مردم را فریب دادند در این چهل سال کافیست این احمقانه است که فکر می کنید جریانی به نام اصلاح طلب وجود دارد یک جریان در این چهل سال بیشتر نبوده است ان هم جریان فریب و نیرنگ زیر لوای اصلاح طلب و اصولگرا و اقتدار گرا بهتر است جمع کنید این بازیها رو دو نسل عمر مردم را فنا دادید عمرشان دزدیده شد و به هیچ رسیدند صداها در گلو خفه شد افراد کارامد خانه نشین شدند و یک مشت افراد نالایق و اختلاسگرا و دزد سکان اداره کشور را بعهده گرفتند و وضع این است که این کشتی دیگر به گل نشسته

  • REZA

    بنده کاری به اقتصاد غرق فساد وناکارامدی نظام ندارم واز زاویه ادب وادبیات میخوام نظربدم واقعا ادب وادبیات وکلاس سیاستمدارای زمان شاه رو درسخنرانی ها ادم می بیند لذت میبرد چند سر وگردن از حاکمان فعلی ما بالاتر بودند مسئولان ما واقعا از ادب و ادبیات سطح پایینی برخوردار هستند ودرسطح بچه های چاله میدون هستند که نه مورد تایید اسلام نه خردمندان وبزرگان ایران وجهان هست،ازحضرت علی نقل است هر كه ادب ندارد از عقل هم بهره ای ندارد ودیگر اینکه ، ادب نیکو ، زینت عقل است،....حضرت سعدی میفرماید؛ آدمیزاد اگر بی ادب است ، آدم نیست. فرق ما بین بنی آدم و حیوان ، ادب است،...حضرت مولانا نقل میکند؛ سر رشته ی ملک پادشاهی ادب است،تاجی است که جز به پادشاهی نرسید،...با این همه روایات واحادیث در توصیه به ادب چگونه ادم میتونه به کاندیدائی رای بده که سطح ادب وکلاس وپرستیج وسوادشون اینقدر پایین هست،...!!!!!؟؟؟؟؟

  • یزدان یزدانی

    ۱-انتخاب راهبرد ۴ و احیای اصلاح طلبی در بدنه اجتماعی ۲- عدم ارائه لیست در انتخابات پیشروی مجلس ۳- همفکری رهبر اصلاحات با نخبگان و البته ارتباط بیشتر با بدنه اجتماعی اصلاح طلبان

  • علی تختی

    به جای اصلاحات سهم هر ایرانی جیب کوچک فقط خرابات شد و بس.توان مقابله ای هم نمانده.به امید وعده های تکراری و توخالی.این نیز میگذرد

  • رضا

    به نظرمن اصلاح طلبی یه طرزفکرپوسیده وازکارافتاده است که بایدبساتشوازایران جمع کنه چون امتحان خودشوپس داده ودیده شده جوزدروغ تزویز چیزی ازش درنمیاد

  • علی علوی

    اصلاح طلبی و اطلاح طلبان در ایران مرده اند چون دیگر جایگاهی در ملت ایران ندارند و کارنامه ای جز ذلت وخواری نداشته وندارند. کارنامه هشت ساله انان دلیل این مدعاست . مرگ ونفرت بر این جریان غربگرا وذلت ابدی بر این گروه فاسد بزدل .