خطبه آیتالله طالقانی در اولین نماز جمعه تهران: اگر اخلالگران خاموش ننشینند من پیرمرد هم مسلسل به دست گرفته و با امام خمینی پشت تانک مینشینم
جماران نوشت: این آیتالله طالقانی بود که در تماسی با حاج احمدآقا گفت«به امام (ره) بگویید حالا که نظام جمهوریاسلامی برقرار شده است دستور فرمایید نمازجمعه هم اقامه شود.» که امام(س) در پاسخ فرمودند: «خودشان (مرحوم طالقانی) این کار را انجام دهند و نمازجمعه را بخوانند.»
«بیش از یک میلیون نفر در نمازجمعه شرکت کردند.» این تیتر اصلی روزنامههای شنبه 6مردادماه سال 58 بود. روز قبل از آن، اولین نمازجمعه رسمی تهران به امامت آیت الله سیدمحمود طالقانی برگزار شده بود. نمازی که در زمین چمن دانشگاه تهران با حضور میلیونی اقشار مختلف مردم برگزار و لقب «پرشورترین و عظیمترین نمازجمعه تاریخ» را از آن خود کرد.
آیتالله طالقانی تا پیش از آن و در دوران حبس از سال 43 تا 46 هر جمعه برای زندانیان خطبه میخواندند و در سال 47 نیز اولین نمازجمعه مستقل در تهران توسط ایشان و در مسجد جامع نارمک اقامه شده بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم که امامخمینی(س) به قم رفتند و در آنجا مستقر شدند، این آیتالله طالقانی بود که در تماسی با حاج احمدآقا گفت «به امام (ره) بگویید حالا که نظام جمهوریاسلامی برقرار شده است دستور فرمایید نمازجمعه هم اقامه شود.» که امام(س) در پاسخ فرمودند: «خودشان (مرحوم طالقانی) این کار را انجام دهند و نمازجمعه را بخوانند.»
آیتالله طالقانی در آن نماز با اینکه به لحاظ جسمی بیمار بود، اما تمام دو خطبه را ایستاده و با صلابت قرائت کرد و در ابتدای بیاناتش گفت: «نماز جمعه مظهر کاملی است از صف توحیدی ملت اسلام و در عین حال آگاهی، تنبه، هوشیاری، افشا کردن دسایس دشمن و مطلع کردن همه مسلمانان به وظایف و مسئولیتهایی که لااقل در مدت یک هفته در پیش دارند. نماز جمعه صف عبادت، صف حق پرستی، صف روابط قلوب و وجدانهای بیدار خداپرستان در عین حال صف نظام، صف جنگ، صف فرماندهی و فرمانبرداری از این جهت برای امام جمعه شرایط خاصی قائل اند که هم بتواند فرماندهی کند ، هم بتواند آگاهی بدهد و از حوادثی که در کشورهای اسلامی، جامعه مسلمین، دسیسههای زیر پرده مسلمانان را آگاه کند.»
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «اگر اخلالگران نخواهند خاموش بنشینند من پیرمرد هم مسلسل به دست گرفته و پشت تانک مینشینم و امام خمینی هم پشت تانک خواهد نشست.»
در همین نمازجمعه بود که آیتالله طالقانی کاندیداتوری خود برای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی را اعلام کرد و با اشاره به این که میخواسته در مجلس خبرگان به خاطر بیماری ثبتنام نکند ولی دوستان مانع شدند، گفت:«یکی از حیلههای دشمن این است که یک مخالف را به صورت دشمن قوی در میآورد و گاهی هم دشمنی را میسازد برای این که پشت درگیری بین این دو گروه بتواند دسایس خودش را انجام بدهد. این قدری هم که دشمن را بزرگ میکنند آن قدر بزرگ نیست. ما نباید همه حس و شعور و فکر و ذهنمان را متوجه به این بکنیم. ما باید خودمان را در این ماه مبارک که ماه تقوی است بسازیم»
آیتالله سید محمود طالقانی به فاصله کمتر از دو ماه بعد از این نماز دعوت حق را لبیک گفت. ایشان بعد از انتصاب به عنوان امام جمعه تهران، موفق به برگزاری پنج نماز جمعه شد که آخرینش به مناسبت فرارسیدن سالگرد جمعه خونین ۱۷ شهریور، یک روز قبل از آن در بهشت زهرا و کنار مزار شهدا برگزار شد.
آیتالله طالقانی در بخشی از آن خطبههای تاریخی گفتند: «این رسالت پیامبر شما بود، در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیتهای پلیسی که گاهی به اسم دین بر مردم تحمیل می شد که از همه خطرناکتر یعنی آنچه را که احبار و رهبان و همکاری آنها با طبقات ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین؛ این خطرناکترین تحمیلات است، یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حکومت حیاتی بازدارند، حق اعتراض به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند، حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانها و مردم آزاده دنیا ندهند. این همان اصراست، این همان اغلال است. این اغلالی است که پیامبر مبعوث شد و بشر دچار شده به این همه غلها را نجات داد تا ما دنبال این پیامبر، هم خودمان را نجات بدهیم، هم دیگران را نجات بدهیم.»
آیتالله طالقانی در ادامه بیان کردند: «صدها بار گفتم که مسئله شورا از اساسی ترین مسائل اسلامی است حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید، با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، متکی به شخص رهبر نباشند، ولی نه اینکه نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند در این اصل اساسی قرآن که به چه صورت پیاده بشود: باید، شاید، یا اینکه میتوانند. نه، این یک اصل اسلامی است. یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان.»
اولین امام جمعه تهران همچنین در بخش دیگری از خطبههای آخرین نمازجمعه خود گفت: «علی(ع) فرمود: من استبد برایه هلک، هر که استبداد کند در کارهای خودش هلاک میشود. من شاور الرجال شارکهم فی عقولهم، وقتی من یک دید دارم، با یک نفر از شما، با ده نفر وقتی مشورت میکنم، ده دید پیدا میکنم، ده عقل به عقل خودم ضمیمه میکنم. چرا نمیشود؟ نمیدانم!! امام دستور میدهد، ما هم فریاد میکشیم، دولت هم تصویب میکند، ولی عملی نمیشود.»
ایشان در ادامه بیان کردند: «و اگر میکردیم و اگر میکردیم و اگر میکردیم! که خیلی زمینه برای کارها داشتیم و هنوز هم داریم. بیشتر این تشنجها، این فرصتطلبیهای عوامل ضد انقلاب و خارجی را زبانشان را میبستیم، و سلاح از دست اینها میگرفتیم ولی متأسفانه دیر شد. ولی هنوز دیر دیر نشده، همان طور که جلوی توپ و تانک رفتید، این مسئولیتها را دارید شما، این به عهده شماست، شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح میکنید؟ بیایید در مجلس خبرگان!! میگویم بین موکلین شما مطرح میکنم، اینها هستند که ما را وکیل کردند. میدانم برای چه وکیل کردند. ما موظف و نسبت به اینها مسئولیت داریم. باید دردها، اندیشهها، بدبختیها، ناراحتیها، عقب ماندگیهای این مردم را جبران کنیم. با قوانین نجاتبخش و حیات بخش اسلامی.»
آیتالله همچنین در فراز پایانی خطبه دوم خود گفتند: «امیدواریم که همه ما هوشیار بشویم. فرد فرد مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم، خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروهخواهی، فرصتطلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته زیر پرده دین را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم با دردمندها با رنج کشیدهها با محروم ها همصدا بشویم. خداوند همه ما را بیامرزد»
15
ای کاش پیر مرد انروز زنده بود . ببینیم امروز چه می گفت !!!
یعنی همیشه صدای مخالفین را بایستی با اسلحه خاموش کرد