چرا نباید درباره جنگ با کودکان صحبت کنیم؟
در سایه درگیریهای نظامی، صحبت کردن درباره جنگ با کودکان میتواند ذهن آنها را با ترس و ناامیدی پر کند. اجتناب از این موضوع به دلیل تأثیرات منفی بر رشد عاطفی و روانی آنها ضروری است. با ایجاد محیط امن، داستانگویی مثبت، فعالیتهای خلاقانه و پاسخهای محتاطانه میتوان از کودکان محافظت کرد.

حفاظت از سلامت روان کودکان از اصول حائز اهمیت در تربیت آنهاست. یکی از موضوعات حساس در این زمینه، بحث درباره جنگ با کودکان است. بسیاری از والدین یا بزرگسالان ممکن است بهطور ناخواسته با توضیح جزئیات جنگ به کودکان، آنها را در معرض ترس، اضطراب، و آسیبهای روانی قرار دهند.
چرا نباید درباره جنگ با کودکان صحبت کنیم؟
کودکان به دلیل ذهن حساس و درک محدودشان، قادر به پردازش پیچیدگیهای جنگ نیستند و این موضوع میتواند اثرات مخربی داشته باشد:
افزایش ترس و اضطراب: شنیدن درباره بمبارانها یا از دست دادن عزیزان میتواند کودکان را به وحشت بیندازد و ترس و اضطراب را در وجود آنها نهادینه کند.
درک نادرست از واقعیت: کودکان ممکن است اطلاعات را بهصورت اغراقآمیز تفسیر کنند، مثلاً فکر کنند همه جا ناامن است، حتی اگر در پناهگاه باشند.
تأثیر بلندمدت بر رشد: قرار گرفتن در معرض اخبار منفی میتواند به مشکلات روانی مثل PTSD یا افسردگی در آینده منجر شود، بهویژه در میان کودکانِ ساکن در شهرهایی که هدف حمله قرار گرفتهاند.
از دست دادن حس امنیت: جنگ برای کودکان مفهومی انتزاعی است و صحبت درباره آن میتواند حس امنیت و آرامش آنها، که پایه رشد عاطفی است، را از بین ببرد.
بنابراین، اجتناب از بحث مستقیم درباره جنگ، بهویژه با ارائه جزئیات خشن، میتواند از این آسیبها پیشگیری کند.
چه باید کرد؟
به جای صحبت درباره جنگ، میتوان با روشهای زیر به کودکان کمک کرد و ذهنشان را از ترس دور نگه داشت تا احساس امنیت کنند:
ایجاد محیط امن و آرام: در خانه یا اتاق کودک به وسیله پتو، بالش و اسباببازیهای او یک کنج آرام با نور ملایم بسازید تا کودک احساس پناه کند. بازی با عروسکها در یک محدوده امن کوچک میتواند حواس کودک را پرت کند.
داستانگویی مثبت: به جای اخبار جنگ، داستانهای خیالی یا خاطرات شاد گذشته (مثل خاطرهای از جشن تولد کودک) را تعریف کنید؛ این کار ذهن کودک را به سمت امید هدایت میکند.
فعالیتهای خلاقانه: نقاشی، آواز خواندن یا ساختن کاردستی میتواند استرس را کاهش دهد. مثلاً کشیدن تصویر یک درخت میتواند حس زندگی را تقویت کند یا ساختن یک پرنده کاغذی، سبب تداعی مفهوم آزادی در ذهن کودک میشود.
پاسخ به سؤالات با احتیاط: اگر کودک سؤالی درباره صداهای بلند یا غیبت کسی پرسید، بهجای توضیح جنگ، پاسخهای ساده و آرامشبخش بدهید، مثل «ما الآن در جای امن هستیم و همه مراقب یکدیگر هستند تا اتفاق بدی برای کسی نیفتد».
روتین ثابت: زمان مشخصی برای غذا، بازی و خواب برنامهریزی کنید تا کودک احساس ثبات کند. حتی پخش یک آهنگ آرامشبخش هرشب قبل از خواب برای کودک میتواند جزئی از یک روتین مثبت باشد.
نقش بزرگسالان در محافظت روانی
بزرگسالان باید مراقب رفتار و گفتار خود باشند. بالا بردن صدا، بحث درباره اخبار در حضور کودکان یا ابراز نگرانی شدید میتواند آنها را مضطرب کند. به جای این کارها، با کودکان بازی کنید یا آنها اجازه دهید به هر شکل که دوست دارند خودشان را سرگرم کنند. همچنین، اگر کودک علائمی مثل گریه مداوم یا ترس از تاریکی نشان داد، با او صحبت کنید و در صورت امکان از روانشناس کمک بخواهید.
توصیههای کلیدی
فیلتر کردن اطلاعات: رادیو یا تلویزیون را در حضور کودکان خاموش کنید یا به برنامههای آموزشی محدود کنید.
آموزش به بزرگسالان: به اعضای خانواده یادآوری کنید که از بحث جنگ در برابر کودکان خودداری کنند.
مشاهده رفتار کودک: اگر تغییراتی مثل بیاشتهایی یا انزوا دیدید، فوراً با روشهای آرامسازی (مثل بغل کردن، گوش دادن به نگرانیهای او و ...) واکنش نشان دهید.
کمک حرفهای: با مشاهده علائمی چون گریه مداوم یا پریشانی در کودک، ابتدا با خود او صحبت کنید و در وهله بعد از مشاور کودک کمک بخواهید.
نقش بزرگسالان در فیلتر کردن اطلاعات و مشاهده رفتار کودکان در کنار کمکهای حرفهای در صورت نیاز، کلید حفظ سلامت روان نسل آینده در این بحران است.