شوهرم ثبات ندارد، طلاق می‌خواهم
سولماز برای طلاق از همسرش اقدام کرده است. او بعد از ۲۰ سال زندگی مشترک حالا می‌خواهد از شوهرش جدا شود.
سولماز از دلایل طلاق می‌گوید.
چند سال است با شوهرت زندگی می‌کنی؟
ما ۱۹ سال با هم زندگی کردیم اما ۲۰ سال پیش ازدواج کردیم.
سال‌های زیادی است. چه اتفاقی افتاده که قصد جدایی دارید؟
دیگر نمی‌توانم رفتارهای عجیبش را تحمل کنم. هر لحظه یک کاری می‌کند و به من یک چیز می‌گوید. این کارهایش خسته‌ام کرده است.
کارهای شوهرم از کنترل خارج است. او یک بار تصمیم می‌گیرد کار آزاد داشته باشد. یک بار می‌گوید باید کارمندی کند. یک بار خانه و زندگی را می‌فروشد و یک بار می‌خواهد مهاجرت کند. من در زندگی با او آرامش ندارم.
حتماً کاری کرده که باعث عصبانیت شدید شما شده است؟
بله. آخرین بار رفته فرم پر کرده و تصمیم به مهاجرت گرفته، برای من و دخترمان هم پیش یک وکیل درخواست مهاجرت داده است.
قصد نداری مهاجرت کنی؟
نه. نمی‌خواهم مهاجرت کنم اما مساله من الان این نیست. مساله من این است که شوهرم ثبات ندارد و من از دستش کلافه شده‌ام. من دلم آرامش می‌خواهد. شوهرم اجازه نمی‌دهد این آرامش را داشته باشم. هر بار با کاری همه چیز را به هم می‌ریزد.
بعد از طلاق چه می‌کنی؟
می‌روم خانه پدرم. حداقل می‌دانم زندگی‌ام دست خودم است. او هم برود مهاجرت کند. هرچند می‌دانم چند ماه دیگر پیشمان می‌شود و کار دیگری درست می‌کند، ولی من دیگر نمی‌خواهم شریک کارهایش باشم.
