روایت تکاندهنده 4 متهم از قتل داریوش مهرجویی و همسرش
یکی از متهمان گفت: همسر مهرجویی با من خیلی بد رفتاری می کرد و طلبم را نمی‌داد من از او کینه داشتم و برای انتقام آنها را کشتم، در خانه کلی طلای دیگر هم وجود داشت که به آنها دست نزدیم و با سرقت همان طلاهایی که در دست همسر مهرجویی بود و تلفن‌های همراه‌شان فرار کردیم.
صبح روز شنبه هفته گذشته اهالی شهرک زیبادشت فردیس بار دیگر شاهد حضور ماموران پلیس و تیم جنایی مقابل ویلای مرحوم مهرجویی بودند.
نگاه کنجکاو آنها به دنبال دلیل حضور ماموران می گشت که دقایقی بعد خودروی حامل چهار متهم پرونده مقابل ویلا توقف کرد.
بار دیگر متهمان به محل جنایت آورده شدند تا به دور از هیاهو و حضور خبرنگاران، این‌بار مقابل بازپرس پرونده، صحنه جنایت را بازسازی کنند. کریم متهم اصلی و طراح قتل مرحوم مهرجویی و خانم محمدی‌فر ابتدا وارد حیاط شد و در شروع بازسازی گفت: از لوله گاز بالا رفته و با عبور از سیم خاردارها به داخل حیاط وارد شدیم. می خواستیم از پشت در برویم اما همدستم که در آن شهرک سرایدار باغ بود گفت آن سمت دوربین دارد و اگر برویم زود شناسایی می شویم.
متهم ادامه داد: وقتی رسیدیم هنوز هوا کامل تاریک نشده بود برای همین پشت برگ‌های سبز چسبیده به دیوار مخفی شدیم و ساعتی بعد دو همدست دیگرمان که یکی از آنها برادرم بود به ما ملحق شد.
کریم در مورد نحوه ورود به داخل خانه گفت: فکر کنم ساعت نزدیک ۹شب بود که تصمیم گرفتیم نقشه را عملی کنیم. در ورودی ساختمان ویلای مهرجویی باز بود، خیلی راحت وارد شدیم. داریوش مهرجویی در سالن روی مبل نشسته بود و تلویزیون تماشا می‌کرد و همسرش داخل اتاق خواب بود.
تا وارد شدیم او به سمت ما آمد و شروع به سروصدا کرد. برادرم با چوب چهار ضربه به سرش زد که بعد من با چاقو دو ضربه به گلویش زدم و او روی زانو نشست. ضربه سوم را به گلویش زدم و بعد چاقو را به سمت قفسه سینه و شکمش کشیدم که دیگر بی‌جان روی زمین افتاد.
در ادامه بازسازی صحنه جنایت این‌بار نوبت به بازسازی صحنه قتل وحیده محمدی‌فر رسید. پسر جوانی که با زور وارد اتاق خواب‌شده بود، گفت: همسر مهرجویی پشت در اتاق مخفی شده بود و دستگیره در را گرفته بود که وارد نشویم.
من به زور وارد اتاق شدم و داود همدستم پشت‌سر من آمد. او جلوی دهان او را گرفت تا سر و صدا نکند.
من هم با پارچه مشکی که در کشو بود ابتدا دستانش را بستم و بعد هم دهانش را با دستمال بستیم.
از او خواستم طلاها را بدهد که طلاها را از دستش درآورد و به من داد.
او ادامه داد: سگ کوچولو در حال پارس‌کردن بود که از اتاق خارج شدم. وقتی سگ از اتاق بیرون آمد دوباره به داخل اتاق رفتم و این‌بار کریم خودش هم بعد از قتل داریوش به داخل اتاق آمد.
پسر‌جوان با اشاره به اینکه چاقو در اتاق خواب دست من بود، مدعی شد: همسر مهرجویی با دست و دهان بسته کنار تخت بود. کریم به من گفت بکشش که من ترسیدم و قبول نکردم.
او گفت اگر نکشی تو را هم کنار او می کشم و می روم. ترسیده بودم که با تهدید او، داوود سرش را نگه‌داشت و من چاقو را روی گلویش کشیدم.
خون بیرون ریخت و روی زانو افتاد. دوباره یک ضربه دیگر به گلویش زدم که خونش روی لباسم ریخت. از ترس چاقو را انداختم و چند قدم عقب رفتم. کریم چاقو را برداشت و یک ضربه محکم به او زد.
کریم متهم اصلی این جنایت درمورد اینکه چرا ضربه ای به خانم محمدی‌فر زده است، مدعی شد وقتی همدستم دو ضربه به گلویش زد و او روی زمین افتاد، من فکر کردم زنده است به‌همین‌خاطر چاقو را از روی زمین برداشتم و یک ضربه‌محکم به او زدم تا مطمئن شوم مرده است.
کریم ادامه داد: مرحوم با من خیلی بد رفتاری می کرد و طلبم را نمی‌داد من از او کینه داشتم و برای انتقام آنها را کشتم.
در خانه کلی طلای دیگر هم وجود داشت که به آنها دست نزدیم و با سرقت همان طلاهایی که در دست همسر مهرجویی بود و تلفن‌های همراه‌شان فرار کردیم.
ماموران اما خیلی زود ما را شناسایی کردند و دستگیر شدیم.
وقتی همه‌چیز را برعلیه خودم دیدم و فهمیدم نمی‌توانم جنایت را انکار کنم، اعتراف کردم.
پرونده قتل مرحوم مهرجویی و خانم محمدی‌فر به‌صورت ویژه از‌سوی بازپرس ویژه قتل فردیس در‌حال رسیدگی است.
در خانه کلی طلای دیگر هم وجود داشت که به آنها دست نزدیم و با سرقت همان طلاهایی که در دست همسر مهرجویی بود و تلفن‌های همراه‌شان فرار کردیم."!!
آخی!نازی بنده خدا های قاتل دزد دنبال طلاهای بیشتر نبودند!احتمالا لنگ گوشی بودند تا به کشورشون زنگ بزنند.
مسئولین که هیچی
یه عده هستن سیس نوع دوستیشون گل می کنه از لب مرز می خوان فرش قرمز بندازن برای این قاتلا
اینا از مسئولین بدترن
اینها که دفعه پیش میگفتند خانمه داشت سیگار میکشید مارو دید دوید سمت اتاق خواب الان میگن تو اتاق خواب بود!
حتی وکیل هم هنوز متهمین رو ندیده....اصلن اینها وجود خارجی دارن یا همش داستان و خیال بافیه؟
با اینکه اتهام آنها محرز شده ولی چهره شأن پوشانده شده ....خیلی جالبه !
چون اگر توی خیابون دیدینشون میشناسید.
اقایون تو امنیت تو بهترین نقاط شهر اقامت دارن اونایی که پایین دستی ان باید چوب بی تفاوتی بی مسولیتی اقایون روبخورن
افغانی ها تو این کشور هر جنایتی که دلشون میخاد دارن میکنن از زور گیری خفت گیری تجاوز دزدی تا....
والله شما مسوولیین ایرانی نیستین چون هیج عرقی به این کشور مردم ندارین
کاش میشد هزار بار لایکت کنم
وقتی نگران مردم لبنان و سوریه و عراق و فلسطینن بایدم مطمئن بشیم که ایرانی نیستند
جالبه
اگه همون موقع که وارد خونه شده بودن باهاشون دعوا نمیکرد بهشون التماس میکردن پولشو بهش میدان طلا بهشون میدادن اونها هم نمی کشتنشون
ناش صنار بده آش به همین خیال باش
چه طلبی چه پولی کریم کارگرشون بوده و از آنها دزدی کرده بود وآنها هم ازش شکایت کرده بودند بخاطر همین از مهرجوئی و همسرش کینه به دل داشت
باید این حیوانات وحشی رو اعدام کرد،تا درس عبرتی برای بقیه بشه،باید هر چه زودتر مجازات بشن،بهیچ وجه نباید در این مورد کوتاهی شود، وگرنه سنگ رو سنگ دیگه بند نمیشه!😱😳🥺😰😡🙄
تا اوضاع از اینم بدتر نشده ۱۰ میلیون افغانی رو اخراج و به افغانستان برگردانید. سبک و فرهنگ زندگی پر از قتل و خشونت اینها با ما کاملا فرق داره.افعانی ها در بهترین حالت داعش و طالبان و القاعده هستند تا دیرتر نشده اخراج شون کنید.
🤔🤔🤔🤔🤔😂
طناب دار برای اینها کافی نیست اینها باید زنده به گور بشوند
کسانی که این اوضاع رو برای ملت ایران درست کرده اند باید پاسخگو و جواب دهند
این جانیان ازداعش بدتررو باید درملا عام بابدترین شکل اعدام کنند.عجب امنیتی داریم ازیه کشوردیگه اومدن واینجور سرمیبرند
یاید عکس جانیان رو نشون بدن
آخه بی تفاوتی مسئولین تا کی
آخه تا کی نسبت به این همه ظلم همه جانبه سکوت
این یه مقدار با خبری که چند روز پیش در مورد پیام ذخیره شده در گوشی خانم منتشر شد مغایره. مگه گوشی رو قاتلین نبرده بودند؟
بله،،،، قضاوت با مردم است ،،،بشرطی که همه افغانی ها را ازایشان بیرون کنید والا کار ،کار خود...........
از کجا معلوم راست بگن، اینا خود شیطان هستند. سریعا اعدامشون کنید و بقیشون هم از کشور بیرون کنید. مردم باید همکاری کنند و به اینها کار ندهند و جاهایی هم که کار میدن سریع پلمپ بشن.
چرا اعدام اینقدر خشونت داشتن واسه ت خوب نیست انسان هستن و جایزالخطایی
مگه نگفته دستهاشواز پشت بستم چطوری ازش طلاهاشو گرفت با عقل جور درنمیاد
افغانی خیلی راحت ایرانی و میکشه چون عقده دارن
اگر قاتل هستند ، چرا چهره آنها نشان داده نمیشود ؟ ولی چهره بازپرس پخش میشود . چرا هویت و ملیت آنها افشا نمیشود ؟!
واقعا موندم چی بگم؟؟؟
همچین هنرمندی اینطور وحشیانه به قتل برسه یعنی فاجعه
همه اش دروغ هست .اعتراف اجباری. کار خودشان هست.
باندها و گروههایی در ایران تشکیل شده که برای انجام هر جرم و جنایت و تسویه حساب از افغانهای مهاجر بی نام و نشون استفاده میکنند. ورود و تعداد افغانها به ایران واقعا از حدش گذشته و هیچ نظارتی وجود نداره، حتی ترکیه خیلی از مهاجر افغان رو که دستگیر میکنه به داخل مرز ایران اخراج میکنه. تو خیابون راه میری پر افغان شده، صبح جمعه یه کوه میری داخل کوه پر افغانه که گروهی حضور دارند و امنیتی برای خانمهای کوهنورد وجود نداره، دریاچه چیتگر که انگار کابله
افغانها رو از ایران اخراج کنید، از ورود اونها جلوگیری کنید، سبک زندگی ما با اونها کلی تضاد داره...
کشور بی صاحب شده هر کسی میاد داخل
نه عزیزم موقع بخور بخور و آزادشدن پولها و فروش نفت و.... صاحب که هیچ مملکت ارث پدرشونه برای امنیت من و شما شل و پلن
این افغانی های وحشی که پر از عقده و حقارت هستند از کشور مون بیرون کنید
البته افغانی خوب هم خیلی داریم ولی باید سعی کنیم با اونا زیاد قاطی نشیم و اونها را با یک فکرو تصمیم درست به کشورشان بر گردانیم که دو باره بر نگردن.
بسی رنجها کشیدیم از این زودباوری
این حرف ها باورپذیری نداره و بیشتر به یک سری چرندیات شبیه
حرومزاده اصلی زنده به گور بقیشونم اعدام
وقتش نشده این وزیر کشور بی کفایت عزل بشه بعد ازن همه افتضاح در مملکت
اخه یکی از متهم گفت حواسمون به طلا ها دیگه نبوده چطور اون پقدار طلا می زارن میرن