قتل همسر به خاطر گمان بد

بهمن‌ماه ۹۹ بود که مردی در شهرستان پاکدشت به اداره پلیس رفت و اعلام کرد همسرش به‌طور ناگهانی ناپدید شده است.
وی گفت: «امروز صبح مثل همیشه برای کار از خانه بیرون رفتم و همسرم فریبا نیز برای گرفتن نان همراه من از خانه بیرون آمد. البته دختر چهار ساله‌ام در خانه خواب بود، به همین خاطر می‌دانستم همسرم به زودی به خانه برمی‌گردد.

وقتی به محل کار رسیدم با همسرم تماس گرفتم، اما او جواب نداد و من هم احتمال دادم متوجه نشده یا اینکه مشغول کاری است و بعد با من تماس می‌گیرد. عصر وقتی به خانه برگشتم خبری از همسرم نبود و دخترم هم گریه می‌کرد که نگرانش شدم و احتمال دادم برای او اتفاق بدی افتاده باشد و الان درخواست کمک دارم.»
با طرح این شکایت، مأموران پلیس به دستور مقام قضایی تحقیقات خود را برای پیدا کردن زن ۲۵ ساله آغاز کردند، اما هیچ ردی از او پیدا نکردند.

دست‌نوشته جعلی

در حالی که چند روزی از حادثه گذشته بود، مرد جوان دوباره به اداره پلیس رفت و دست‌نوشته‌ای را به مأموران تحویل داد و مدعی شد که همسرش به زندگی‌اش پایان داده است. وی گفت: «امروز در حال مرتب کردن وسایل خانه بودم که دست‌نوشته‌ای از همسرم پیدا کردم. او نوشته که قصد دارم به زندگی‌ام پایان دهم و من الان اطمینان دارم بلایی سر خودش آورده است.

البته من و همسرم در مدت پنج سالی که با هم زندگی کردیم هیچ مشکلی نداشتیم و نمی‌دانم او به چه علتی تصمیم گرفت به زندگی‌اش پایان دهد.»
مأموران پلیس در ادامه بررسی‌های فنی دریافتند دست‌نوشته متعلق به فریبا نیست و جعلی است. از سوی دیگر تحقیقات میدانی هم نشان داد زن گمشده و شوهرش از مدتی قبل با هم اختلاف داشتند و گاهی هم با درگیر می‌شدند.
بدین ترتیب مأموران، شوهر فریبا را به عنوان مظنون حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.

اعتراف به قتل

متهم ۳۰ ساله در بازجویی‌ها با تناقض‌گویی قصد فریب مأموران را داشت و جرم خود را انکار می‌کرد، اما در نهایت وقتی با مدارک و شواهد روبه‌رو شد با اظهار پشیمانی به قتل همسرش اعتراف کرد.
وی در توضیح حادثه گفت: «وقتی با همسرم ازدواج کردم زندگی شیرینی داشتم، اما این شیرینی دوام زیادی نداشت و اختلافات ما خیلی زود شروع شد. همسرم به من بی‌توجه بود و همین موضوع مرا رنج می‌داد و هر چقدر هم به او می‌گفتم بیشتر به من توجه کند فایده‌ای نداشت، به همین خاطر همیشه با هم درگیری و مشاجره لفظی داشتیم.»
وی ادامه داد: «چهار سال قبل دخترمان به دنیا آمد و من فکر کردم زندگی‌مان بهتر می‌شود، اما اشتباه می‌کردم. هر زمانی با او حرف می‌زدم با بی‌اعتنایی جواب مرا می‌داد و این موضوع آنقدر ادامه داشت که احتمال دادم به من خیانت می‌کند. فکر خیانت مثل خوره به جانم افتاده بود و مرا به شدت آزار می‌داد تا اینکه شب حادثه با همسرم درگیر شدم. دخترم در اتاق خواب بود و من و همسرم با هم درگیر بودیم و وقتی عصبانی شدم او را خفه کردم.

سپس جسدش را به حمام بردم و مثله کردم و در ادامه هم جسد مثله شده را با خودرویم به بیابان‌های اطراف سمنان منتقل و در آنجا دفن کردم.

پس از این به اداره پلیس رفتم و درخواست کمک کردم و بعد هم دست‌نوشته‌ای جعلی به نام همسر نوشتم و از طرف او ادعا کردم که قصد دارم به زندگی‌ام پایان دهم. می‌خواستم با این ترفند مأموران را فریب بدهم، اما سرانجام دستم رو شد و الان هم پشیمان هستم.»
در ادامه اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند و قاتل هم پس از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد.
متهم که کیفرخواست او صادر شده است، به زودی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به جرم قتل عمد همسرش محاکمه می‌شود.