خودکشی صافکار پس از قتل خانم دکتر

ساعت ۱۵:۵۳ عصر روز پنج‌شنبه ۱۲ خرداد، مأموران پلیس به قاضی میثم حسین‌پور، بازپرس ویژه قتل تهران خبر دادند، زن و مرد جوانی داخل مطب زیبایی در میدان ونک، خیابان شیخ بهایی، کوچه آقا علی‌خانی با شلیک گلوله به طرز مشکوکی به قتل رسیده‌اند.

با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پا در قتلگاه گذاشت و در طبقه دوم ساختمان داخل لابی مطب با جسد زن ۴۵ ساله‌ای به نام بهاره که با شلیک سه تیر به سر و بدن به قتل رسیده و جسد مرد ۳۵ ساله‌ای به نام کامران که با شلیک گلوله به سرش به کام مرگ رفته بود، روبه‌رو شد.

بررسی‌ها نشان داد کامران دقایقی قبل وارد مطب زیبایی می‌شود و با شلیک سه تیر خانم پزشک را به قتل می‌رساند و در ادامه هم با شلیک گلوله‌ای به سرش به زندگی‌اش پایان می‌دهد.

قتل مقابل چشمان منشی

منشی خانم دکتر گفت: «من مدتی است به عنوان منشی در مطب خانم دکتر مشغول به کار هستم. امروز خانم دکتر مشغول ویزیت بیمارانش بود. دقایقی قبل از حادثه، خانم دکتر به لابی مطب آمد و مشغول استراحت بود که قاتل وارد مطب شد و با خانم دکتر شروع به صحبت کرد.

من متوجه حرف‌های آن‌ها نشدم، اما از ظاهر مرد جوان مشخص بود که عصبانی است و دقایقی بعد هم بیرون رفت، اما هنوز لحظاتی از خروجش نگذشته بود که دوباره وارد شد و این بار از داخل کیف دستی‌اش کلت کمری بیرون آورد و ناگهان به طرف خانم دکتر شروع به تیراندازی کرد.

در حالی که با دیدن این صحنه شوکه شده‌بودم، با داد و فریاد درخواست کمک کردم که قاتل مقابل چشمان من و چشمان وحشت‌زده و حیران بیماران گلوله‌ای به سر خودش شلیک کرد و روی زمین افتاد. پس از این بلافاصله موضوع را به پلیس خبر دادیم و همان لحظه فهمیدیم خانم دکتر و قاتل هر دو فوت کرده‌اند.»

همسر صیغه‌ای

مأموران پلیس در تحقیقات میدانی دریافتند که خانم پزشک چند سال قبل در حالی که دو دختر داشته به خاطر اختلافات خانوادگی از شوهرش جدا شده تا اینکه دو سال قبل در مهمانی با کامران َآشنا می‌شود. کامران که شغلش صافکاری ماشین بود، در آن مهمانی خودش را فرد تحصیلکرده و پولداری معرفی می‌کند و همین موضوع باعث ارتباط بیشتر او با بهاره می‌شود تا جایی که پس از مدتی ارتباط آن‌ها بیشتر و نزدیک‌تر می‌شود و در نهایت هم او را صیغه می‌کند.

پس از این، کامران به عنوان شوهر صیغه‌ای زندگی خودش را با خانم دکتر در خانه او آغاز می‌کند، اما رفت و آمد‌های او باعث می‌شود بهاره متوجه شود که کامران او را فریب داده‌است و احتمال می‌دهد او قصد تصاحب اموالش را دارد.

به همین‌خاطر بهاره درخواست جدایی می‌دهد تا به زندگی مشترکشان پایان دهند، اما هرگز فکر نمی‌کرد زندگی مشترک آن‌ها پایان خونینی داشته باشد.

همچنین مشخص شد کامران وقتی با پیشنهاد جدایی بهاره روبه‌رو می‌شود، ابتدا با اصرار و التماس از او می‌خواهد که با هم زندگی کنند، اما وقتی متوجه می‌شود بهاره تصمیم نهایی خود را گرفته‌است، او را تهدید به قتل می‌کند و حتی یک بار با قمه برای ترساندن او نزدیکی مطب خانم دکتر می‌رود که با حضور مأموران پلیس از محل فرار می‌کند. او حتی برای به دست آوردن دل بهاره و برانگیختن احساسات او یک بار با خوردن دارو تصمیم می‌گیرد به زندگی‌اش پایان دهد.

کامران به هر دری می‌زند تا از بهاره جدا نشود، اما نتیجه‌ای نمی‌گیرد و سرانجام پس از تهیه اسلحه کمری تصمیم به قتل خانم پزشک و خودش می‌گیرد.

بدین ترتیب قاتل روز حادثه ابتدا برای صحبت کردن به مطب می‌رود و پس از اینکه با مقتول به توافق نمی‌رسد، از آنجا خارج می‌شود، اما لحظاتی بعد دوباره وارد مطب می‌شود و داخل لابی خانم دکتر را با شلیک گلوله به قتل می‌رساند و با همان اسلحه هم به زندگی خودش پایان می‌دهد.

تحقیقات درباره این حادثه تا روشن شدن زوایای پنهان آن از سوی مأموران ادامه دارد.