یادگاری های سیاه دختر ۱۷ ساله به دوست پسرش

روزی که در فضای مجازی با «یعقوب» آشنا شدم و به او دل بستم هیچ گاه تصور نمی کردم که این رابطه پنهانی و عکس های یادگاری خیلی زود آینده ام را تباه می کند و آبروی خانواده ام را می برد چرا که ...

یادگاری های سیاه دختر ۱۷ ساله به دوست پسرش

اینها بخشی از اظهارات دختر 17 ساله ای است که به همراه مادرش به کلانتری نجفی مشهد آمده بود تا راه چاره قانونی برای رهایی از مزاحمت های شیطان  فضای مجازی بیابد.

او که مدعی بود از چند ماه قبل ترک تحصیل کرده است، درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: پدر و مادرم بازنشسته هستند و همه خواهران و برادرانم ازدواج کرده اند، در این میان من فقط به درس و مدرسه فکر می کردم به طوری که شاگرد ممتاز مدرسه در رشته تجربی بودم اما یک سال قبل زمانی که در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی جست و جو می کردم با جوان 19 ساله ای آشنا شدم که خود را دانشجو معرفی می کرد.

طولی نکشید که رابطه من و یعقوب از فضاهای مجازی به دیدارهای حضوری و پنهانی کشید. حالا دیگر عاشق او شده بودم و مدام با هم قرار ملاقات می گذاشتیم.

عکس های تهدید آمیز یعقوب

به بهانه کلاس های فوق برنامه با یعقوب بیرون می رفتم و او با گوشی تلفنش از تفریح و خوش گذرانی های مان عکس های یادگاری می گرفت تا به قول خودش خاطرات را ثبت کند.

من هم که به او علاقه مند بودم، بدون حجاب در کنارش ظاهر می شدم. خلاصه مدتی بعد یعقوب همواره از من درخواست های غیراخلاقی داشت اما وقتی با مخالفت من روبه رو شد، مدتی با دلخوری با من برخورد می کرد اما زمانی که متوجه سرسختی من شد، مرا تهدید کرد که تصاویر دو نفره مان را برای برادر و خانواده ام می فرستد.

من هم که خیلی از برادرم می ترسیدم، درمانده و مستأصل بودم و هر شب کابوس می دیدم به گونه ای که دچار افت تحصیلی شدم و دیگر شاگرد ممتاز نبودم. با وجود این، یعقوب همواره مقابل مدرسه ام می آمد و برایم ایجاد مزاحمت می کرد اما من از ترس به خانواده ام چیزی نمی گفتم تا این که یک روز وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم، برادرم به سمت من حمله ور شد و به شدت کتکم زد. مادرم نیز گوشی تلفنم را شکست و تازه فهمیدم که یعقوب تهدیدهایش را عملی کرده است.

ارسال تصاویر و پیامک به گوشی برادر

او با ارسال تصاویر و پیامک به گوشی برادرم مدعی شده بود با من رابطه نامشروع دارد اگرچه فریاد می زدم من رابطه ای با او نداشتم اما آن تصاویر بدون حجاب چیز دیگری می گفت و کسی حرف هایم را باور نمی کرد.

در این میان یعقوب تصاویر دیگری را برای خانواده ام ارسال می کرد و مدعی می شد با پسرهای دیگر نیز روابط غیراخلاقی دارم به همین دلیل مورد بی مهری خانواده ام قرار گرفتم.

مزاحمت های یعقوب پدر را راهی بیمارستان کرد

حتی یک روز یعقوب به در منزلمان آمد و با تهمت های ناروا آبروریزی به راه انداخت تا جایی که حال پدرم بد شد و پس از تماس با پلیس او در حالی فرار کرد که پدرم را به بیمارستان بردند، من هم که دیگر نمی توانستم مزاحمت ها و آبروریزی های یعقوب مقابل مدرسه را تحمل کنم به ناچار ترک تحصیل کردم و دیگر به مدرسه نرفتم اما باز هم یعقوب دست از مزاحمت هایش برنمی دارد و زندگی را برای خانواده ام تلخ کرده است.

اکنون نیز به همراه مادرم به  کلانتری  آمده ایم تا در حمایت قانون قرار بگیریم. با راهنمایی های مهدی کسروی، رئیس کلانتری نجفی مشهد با کسب مجوزهای قضایی، یعقوب دستگیر و بازجویی های تخصصی از وی آغاز شد.

منبع: رکنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 7
  • ناشناس
    2

    راه شوهر پیدا کردن فضای مجازی نیست!

  • دخترایرانی
    4

    عزیزم پسری که تورابخواهد میاد خواستگاریت همین پسرا ازروهوس الکی دنبال دخترایی مثل مامیگردن الکی میگن دوستت داریم بخاطر نیاز خودشونه

  • ناشناس
    4

    سلام فرمانده

  • تجربه از حمایت قانون
    3

    در نهایت بتو خواهند گفت میخواستی با او دوست نشوی

  • ناشناس
    2

    این دختره دیگه خیلی دیر فهمیده که انگل مردان شدن برای کاسبی مهریه و خانه خراب کردنشون دیگه گذشته چون با سکه چهارده میلیون مردان باید هالو باشن مهریه ربع سکه هم به زن بدهند آره بز آوردی!!!

  • پیشگو
    3

    بازهم مشهد و بازهم شیوه تکراری تهدید با عکس

  • نادر
    2

    این انسان‌های روانی میان دختر بچه های ساده رو گول میزن بعد تهدید میکنن من شاهد خود کشی یه دختر ۱۴ساله مظلوم اینجوری بودم باید قانون اسد مجازات براشون بزازه و خانواده هم آموزش به دختراشون بدن بعضی دخترا واقعا گرگن که کاری ندارم بعضیا واقعا ساده هستن

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها