دانشمندترین پادشاه ایران که بود؟
باور عمومی بر این است که تمام پادشاهان حاکم بر ایران اگرچه ممکن است برخی علم دوست و حامی دانش باشند اما خود دانشمند و فاضل نبوده اند ولی این باور به یقین نادرست است.

پرسش «چه کسی دانشمندترین پادشاه ایران است؟» شاید در نگاه اول کمی «بی معنی» به نظر برسد چون آنچه تاکنون شنیدهایم در بهترین حالت حمایت از علم و دانش بوده که لزوما به معنای دانشمند بودن خود پادشاه نیست. ولی الغ بیگ، پادشاه تیموری قرن هشتم و نهم هجری قمری این باور عمومی ما را به سادگی دگرگون میکند.
الغ بیگ، که نام کاملش میرزا محمد طارق بن شاهرخ بن تیمور بود، یکی از برجستهترین چهرههای علمی در تاریخ تمدن اسلامی و ایرانی به شمار میرود. او نه تنها به عنوان یک پادشاه ایرانی شناخته میشود، بلکه به عنوان یک ستارهشناس، ریاضیدان و حامی علوم، نقش برجستهای در پیشرفت دانش بشری ایفا کرد.
الغ بیگ در ۲۲ مارس ۱۳۹۴ میلادی (۷۹۶ قمری) در شهر سلطانیه (در نزدیکی زنجان امروزی در ایران) زاده شد. او نوه تیمور لنگ (امیر تیمور)، بنیانگذار سلسله تیموریان، و پسر شاهرخ، حاکم قدرتمند تیموری بود. زندگی الغ بیگ، که تا ۲۷ اکتبر ۱۴۴۹ میلادی (۸۵۳ قمری) ادامه یافت، ترکیبی از سیاست، فرهنگ و علم بود، اما علاقه اصلی او به علوم، به ویژه نجوم و ریاضیات، او را از سایر پادشاهان همعصرش متمایز میکرد. در این مطلب، بر اساس منابع تاریخی معتبر، به بررسی میزان دانش شخصی الغ بیگ، فرهیختگی او و کارهای علمی مهمی که در دوران پادشاهیاش انجام داد، میپردازیم.
زندگینامه اولیه و زمینههای فرهیختگی الغ بیگ
الغ بیگ از کودکی در دربار تیمور بزرگ شد و همراه با لشکرکشیهای جدش سفرهای بسیاری کرد. این سفرها، که شامل بازدید از مناطق مختلف امپراتوری تیموری میشد، او را با فرهنگها و دانشهای گوناگون آشنا کرد. یکی از تجربیات کلیدی او، بازدید از رصدخانه مراغه در ایران بود که توسط خواجه نصیرالدین طوسی (قرن سیزدهم میلادی) ساخته شده بود. این بازدید، علاقه عمیق او به نجوم را برانگیخت و پایهای برای فعالیتهای علمی آیندهاش شد. گفته میشود الغ بیگ به پنج زبان مسلط بود: عربی، فارسی، ترکی چغتایی، مغولی و کمی چینی، که این تسلط زبانی به او کمک کرد تا متون علمی از منابع مختلف را مطالعه کند و با دانشمندان از نقاط گوناگون جهان اسلام ارتباط برقرار کند.
در سال ۱۴۰۹ میلادی (۸۱۲ قمری)، زمانی که تنها ۱۶ سال داشت، پدرش شاهرخ او را به عنوان حاکم سمرقند منصوب کرد. سمرقند، که پایتخت فرهنگی امپراتوری تیموری بود، تحت حکومت الغ بیگ به مرکزی برای دانش و هنر تبدیل شد. برخلاف جدش تیمور که بر فتوحات نظامی تمرکز داشت، الغ بیگ علاقهای به جنگ و سیاست نداشت و بیشتر وقت خود را صرف مطالعه شعر، تاریخ، قرآن و علوم میکرد. او در سال ۱۴۱۱ میلادی (۸۱۴ قمری) به عنوان حاکم مستقل ماوراءالنهر (منطقهای شامل سمرقند و بخارا) شناخته شد و این موقعیت به او اجازه داد تا منابع مالی و انسانی را برای پیشرفت علم بسیج کند. فرهیختگی الغ بیگ نه تنها در دانش شخصیاش، بلکه در حمایت از دانشمندان و ایجاد مراکز آموزشی نمود یافت. او بیش از ۶۰ دانشمند برجسته را از سراسر جهان اسلام، از جمله ایران، ترکیه، سوریه و مصر، به سمرقند دعوت کرد.
الغ بیگ نه تنها حامی علم بود، بلکه خود یک دانشمند برجسته به شمار میرفت. دانش او در نجوم و ریاضیات چنان عمیق بود که در جلسات علمی، مشکلات پیچیده نجومی را حل میکرد و مورد احترام دانشمندان همعصرش قرار داشت
دانش شخصی الغ بیگ در علوم نجوم و ریاضیات
الغ بیگ نه تنها حامی علم بود، بلکه خود یک دانشمند برجسته به شمار میرفت. دانش او در نجوم و ریاضیات چنان عمیق بود که در جلسات علمی، مشکلات پیچیده نجومی را حل میکرد و مورد احترام دانشمندان همعصرش قرار داشت. غیاث الدین جمشید کاشی، یکی از بزرگترین ریاضیدانان آن عصر، در نامههای خود از تواناییهای ریاضی الغ بیگ ستایش کرده و او را تنها کسی میدانست که شایسته احترام علمی است. الغ بیگ در ریاضیات، روشهایی برای حل تقریبی دقیق معادلات درجه سه ابداع کرد و با قضیه دوجملهای کار کرد. او جداول دقیق سینوس و تانژانت را تا هشت رقم اعشار محاسبه کرد، که این دقت در آن دوران بینظیر بود. برای مثال، او مقدار سینوس ۱ درجه را برابر با ۰.۰۱۷۴۵۲۴۰۶۴۳۷۲۸۳۵۷۱ محاسبه کرد، که بسیار نزدیک به مقدار دقیق مدرن (۰.۰۱۷۴۵۲۴۰۶۴۳۷۲۸۳۵۱۲۸۲۰) است.
در نجوم، الغ بیگ مشاهدات دقیقی انجام داد و خطاهای محاسبات بطلمیوس (ستارهشناس یونانی قرن دوم میلادی) را کشف کرد. او طول سال شمسی را ۳۶۵ روز، ۵ ساعت، ۴۹ دقیقه و ۱۵ ثانیه محاسبه کرد (با خطای تنها +۲۵ ثانیه نسبت به مقادیر مدرن) و کج بودن محور زمین را ۲۳ درجه، ۳۰ دقیقه و ۱۷ ثانیه (۲۳.۵۰۴۷ درجه) تعیین کرد، که دقیقتر از محاسبات کوپرنیک در قرن شانزدهم میلادی بود. او همچنین دادههای دقیقی برای حرکت سیارات مانند زحل، مشتری، مریخ و زهره ارائه داد، که اختلاف آنها با دادههای مدرن تنها ۲ تا ۵ ثانیه بود. این دانش شخصی، الغ بیگ را به عنوان مهمترین ستارهشناس مشاهدهگر قرن پانزدهم میلادی مطرح کرد.
کارهای علمی مهم در دوران پادشاهی: ساخت مراکز آموزشی و رصدی
یکی از مهمترین دستاوردهای الغ بیگ، تبدیل سمرقند به پایتخت علمی جهان اسلام بود. او در سالهای ۱۴۱۷ تا ۱۴۲۰ میلادی (۸۲۰-۸۲۳ قمری)، مدرسه الغ بیگ را در میدان ریگستان سمرقند ساخت. این مدرسه، که امروزه بخشی از میراث جهانی یونسکو است، مرکزی برای آموزش عالی در رشتههای نجوم، ریاضیات و مطالعات اسلامی بود. الغ بیگ شخصاً در جلسات آموزشی شرکت میکرد و دانشمندان برجستهای مانند قاضی زاده رومی (متوفی ۱۴۳۶)، جمشید کاشی (متوفی ۱۴۲۹) و علی قوشچی (متوفی ۱۴۷۴) را به آنجا دعوت کرد. او همچنین مدرسه مشابهی در بخارا ساخت تا فرهنگ یادگیری را گسترش دهد.
اما برجستهترین کار علمی الغ بیگ، ساخت رصدخانه الغ بیگ در سمرقند بود. ساخت این رصدخانه در سالهای ۱۴۲۴ تا ۱۴۲۹ میلادی (۸۲۷-۸۳۲ قمری) آغاز شد و در حدود ۱۴۲۸ تکمیل گردید. رصدخانه بر روی تپه کوهک (در شمال سمرقند) ساخته شد و ساختمانی استوانهای با قطر ۴۶ متر و ارتفاع ۳۰ تا ۳۳ متر داشت. این بنا سه طبقه بود: طبقه اول برای اقامت کارکنان، و طبقات دوم و سوم برای مشاهدات نجومی. الگوگیری از رصدخانه مراغه، رصدخانه الغ بیگ را به یکی از پیشرفتهترین مراکز نجومی جهان اسلام تبدیل کرد. ابزار اصلی آن، سکستانت فخری (یا ربع فخری) بود که شعاعی حدود ۴۰.۰۴ متر داشت و برای اندازهگیری ارتفاع ستارگان، موقعیت خورشید، دوره سیارات و گرفتگیها استفاده میشد. این ابزار، که بخشی از آن زیرزمینی بود تا ثبات بیشتری داشته باشد، دقت جداسازی نوری ۱۸۰ ثانیه قوسی داشت – معادل دقت ابزارهای مدرن. دیگر ابزارها شامل کره آسمانی (اسفری ارمیلاری)، سهپایه (تریکوترام) و ساعتهای آفتابی بودند.
در این رصدخانه، بیش از ۶۰ دانشمند تحت هدایت الغ بیگ کار میکردند. جمشید کاشی به عنوان اولین مدیر رصدخانه، سپس قاضی زاده و در نهایت علی قوشچی مدیریت آن را بر عهده داشتند. مشاهدات از سال ۱۴۲۸ آغاز شد و ۱۷ سال طول کشید. نتیجه این تلاشها، زیج سلطانی بود که در سال ۱۴۳۷ میلادی (۸۴۰ قمری) منتشر شد. این زیج، اولین کاتالوگ جامع ستارگان پس از بطلمیوس، موقعیت ۹۹۴ ستاره را فهرست کرد (۹۹۲ ستاره مشاهدهشده توسط الغ بیگ و ۲۷ ستاره از کتاب ستارگان ثابت عبدالرحمان صوفی که در جنوب سمرقند قابل مشاهده نبودند). زیج شامل جداول محاسبات تقویمی، موقعیت سیارات، گرفتگیها و جداول مثلثاتی بود و تا قرن هفدهم میلادی استاندارد نجوم جهان به شمار میرفت. این کتاب به زبانهای عربی، ترکی و عبری ترجمه شد و نسخههایی از آن توسط توماس هاید (۱۶۶۵) و فرانسیس بیلی (۱۸۴۳) در اروپا ویرایش گردید.
تأثیر و میراث علمی الغ بیگ
پس از مرگ پدرش شاهرخ در ۱۴۴۷ میلادی (۸۵۰ قمری)، الغ بیگ به عنوان حاکم کل امپراتوری تیموری انتخاب شد، اما حکومتش کوتاه بود. او در ۱۴۴۹ توسط پسرش عبداللطیف کشته شد، که این واقعه منجر به نابودی رصدخانه شد. رصدخانه در همان سال ویران گردید و تنها بقایای آن در سال ۱۹۰۸ توسط باستانشناس روسی واسیلی ویاتکین کشف شد. با این حال، میراث الغ بیگ پایدار ماند. زیج سلطانی تا قرن نوزدهم مورد استفاده بود و مشاهدات او پایهای برای پیشرفت نجوم مدرن فراهم کرد. حتی در قرن نوزدهم میلادی دهانه بر روی کره ماه به نام الغ بیگ نامگذاری شد. او نمادی از رنسانس تیموری است، دورانی که علم و هنر در ایران و آسیای مرکزی شکوفا شد.
در مجموع، الغ بیگ نه تنها یک پادشاه بود، بلکه یک دانشمند واقعی که دانش شخصیاش را با حمایت از مراکز علمی ترکیب کرد و دستاوردهایی مانند رصدخانه و زیج سلطانی را به جا گذاشت. این کارهای او، با دقت تاریخی و علمی، نشاندهنده سطح بالای فرهیختگی در تمدن ایرانی-اسلامی است.
این دروغی که تیموریان سلجوقیان غزنویان و... پادساهان ایران بودند را بکار نبرید بعد اسلام صفویه اولین حکومتی بود که سندی را به نام ایران امضا زد
وقبل از آن ایران عملا یک کشور اشغال شده بود
چیزی به اسم کشور ایران اصلا توتاریخ نیست.
تنها حکومتی که اولین بار ایران رو به عنوان یه کشور رسمی معرفی کرد صفویی بود قبل صفویه هیچ کشوری به اسم ایران به طور رسمی نیست حتا یه کتیبه هم به اسم ایران نیست کم خودتونو گول بزنید.
نوشته های فردوسی هم در حد یه افسانه هست همین.
حتا فردوسی تو افسانه ای خودش ایران رو یه استان کنار سیستان بلوچستان و خود سیستان بلوچستان و چنتا استان افغانستان میدونه همین.
یه کتیبه یه نوشته قبل صفویی پیدا کنید که کشوری به اسم ایران رو توش رسمی نوشته باشه.
حتا خود تورک ها اولین بار اسم ایران رو استفاده کردن به عنوان کشور رسمی.حالا شماها میآید تورک ستیزی هم میکنید پانفارس ها.
برید درست حسابی تاریخ رو بخونید نه تاریخی که انگلیس و یهودیا فقط داخلش دروغ نوشتن و بادتون کردن.
به قول نادرشاه افشار یک افغان بهتر از10فارس هست
از نادر شاه پرسیدن چرا پادشاه مگر شما از ملت فارس نیستید گفت نه من تورکمن هستم آنها فارس ها فقط بلد هستن شراب درست کنن و بخورن همین.
کم تورک ستیزی بکنید تو همین سایت چند نفر پانتورک گفتن پانتورک اصلا تو ایران وجود ندارد معنی پان رو نمیدونید شماها.
پان به کسی میگن که زبان و هویت خودشو تحمیل میکنه به دیگران که الان پانفارس ها زبان و هویت خودشون رو به تورک ها و غیر فارس ها تحمیل میکنن.
ما تورک ها فقط به این ظلم پانفارس ها اعتراض میکنیم و پانفارس ها بخاطر این اعتراض برچسب پانتورک به ما میزنن.
دقیقا این پانفارس هست که داخل ایران وجود داره.
کم تورک ستیزی بکنید
تیموریان تورک بودن نه مغول
پزشکیان
دانشمندکه ۱۸ میلیون بهش قومی قبیله ایی رای دادند هر روز میگه باید کاری کنیم !!!
چه فایده که نتوانست مثل پدرش پدر خوبی باشد و پسری مثل خودش تربیت کند
تیموریان مگه قوم مغول نبودند؟ اون زمان ایرانی نبود ما بخشی از مغولستان به حساب می اومدیم
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی تاریخ تمدن ایران زمین است بقیه مورخین با حکم حکومت دوران تاریخ را نوشتن!! شاهنامه بخوانید تا ببینید مافیای حکومتی چه بلایی بر سرتان آورده
ایشان پادشاه ایرانی نبود بلکه پادشاهی با تبار مغول بود اما از فرزانگان و دانشندان ایرانی استفاده بسیار کرد
عثمانی هم نبود ی قوم چادرنشین مهاجم بودند که کلا ۴۰۰ سال قدرت داشتند تمام فرهنگشون از ایران و مسلمانان و یونانیان بود
چقدر این نوشته سمی و درو غ بود .
معلوم بود نوشته یه پانترک با هدف دستکاری تاریخ نوشته شده ...
حالا یه نوشته از تورک ها نوشته شده باز این پانفارس های تورک ستیز آمدن میگن پانتورک ها نوشتن.
اصلا ما تو ایران پان تورک نداریم برعکس پانفارس داریم.
اصلا شما معنی پان رو میدونید؟
پان یعنی کسی که زبان و هویت خودشو به دیگران تحمیل کنه که شما پانفارس ها دارید اینکارو میکنید و زبان و هویت خودتون رو به تورک و غیر فارس ها تحمیل میکنید.
و ما فقط به این ظلم شما اعتراض میکنیم حالا شماپانفارسا به ما تورک ها پانتورک میگید والا خنده داره.
کم تورک ستیزی بکنید
ما دوست نداریم خودمدن و مغول و بازمانده مغول بدانیم شما دوستداری خودت و مغول بدونی مشکل خودت ما نوادگان پارس و مادیم تمدنمون هم مشخص قوم مهاجر مهاجم نیستیم ایراد داره ؟!
دقیق ترین تقویم جهان متعلق به خیام نیشابوری که همین تقویم خورشیدی ماست .
فقط رئیسی
سطح تحصیلاتش بیانگر همه چی بود ،پروفسور
عمر خیام دانشمند معروف دوران سلجوقی خودش ترک است یا وخیلی از دانشمندان که هم دنیا وهم ایرانی ها بهشان افتخار می کنند
خیام نیشابوری بود تورک نبود که وگرنه بهش میگفتن خیام تورکی مثل اردوغان که میخواد چوگان و ابوعلی سینا و مولوی رو بنام کشورک جعلی تورکیه بزنه
چرا اینقدر به تیموریان حسودی می کنید جد بقول الغ بیک تیمور جهانگشا وقتیکه شیراز را در عرض دو ساعت فتح کرد به احترام حافظ که آن زمان زنده بودن رفت به وضع اوضاع و زندگیش برسد واز حافظ چند تا سئوال کرد کاری ندارم حافظ بعداً گفت تو طول تاریخ من شخص ندیدم و نشنیدم مثل شما هم پهلوان هم دانشمند باشد وبعدا تیمور جهانگشا هدیه خوبی برای حافظ بخشید چون در زمان تیمور تمام دانشمندان از طرف دولت مورد حمایت قرار میگرفتند
محمدرضاشاه پهلوی مگه ادم بیسوادی بود؟باچندزبان دنیا صحبت میکردچندین مدرک علمی وفنی داشت بهترین خلبانبوددرراستای اقتصاد زیر
ساختهای کشوررا۵۰سال زودتربرنامهریزی کرده بود
ازجمله اب وبرق واشغال جوانان ورفاه مردم زا
اینا مغول بودند نه ایرانی نه فرهنگ میدانستند چیه نه حکومت مرکزی ی مشت بربر چادرنشین بودند اومدن تو ایران
عقل نداری راحتی
حتی معنای حرف خودت هم نمیفهمی وگرنه چنین حرفی نمیزدی
چون کشوری که دست یک مشت بربر چادرنشین بیفته معلومه که چه .. بوده و تکلیفش مشخصه
اینا چون ایرانی نبودند و مهاجر و مهاجم و از خودشون هیچی نداشتند دلشون برای ایران نسوخت مغول و سلجوق و تیمور و قاجار و برید بخونید یکی از یکی دانشمند تر بودند علی الخصوص شاه سلطان حسین صفوی !!! ناصرالدین و مظفر پهن !!!
عوضش الان توی ایران کلی مدیر دانشنمند داریم که کمترین کارشون رتبه ششم باارزشمندترین پول دنیا رو کردند یکی مونده به آخر بی ارزشمندترین پول که البته این واسه اونموقع بود که دلار زیر 30 هزارتومان بود الان احتمالا رکورد زدیم شدیم آخر.. پیشرفت کردیم
شهر ما متاسفانه یا خوشبختانه به علت نزدیکی به تهران در عرض۳۰سال از ۲۰۰۰ جمعیت بومی رسیده به۳۰۰۰۰۰ نفر و برای نمونه بالای ۲۰۰۰۰ نفر از هشترود امدن به نظر شما بچه های اینا در اینده بگن اینجا برای ما تورک ها بوده درسته ؟ معلومه که نه مهاجرت کردند در گذشته هم همین بوده یعده از هند اومده ی ه عده از مغولستان اومدن یعده از سمت اعراب اومدن
چی شد پس
تیموریان که مغول بودن
تاریخو گلچین میکنین دیگه نه؟؟
فقط کورش کبیر