از «آتش‌بس در ۲۴ ساعت» تا تسلیح دوباره اوکراین/ چرا وعده‌های سیاستمداران آمریکایی اغلب به چک‌های بی‌محل تبدیل می‌شوند؟

دونالد ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی خود به‌صراحت اعلام کرده بود: «اگر من رئیس‌جمهور شوم، جنگ اوکراین در ۲۴ ساعت پایان خواهد یافت.» او به‌طور ضمنی وعده داده بود که با قطع کمک‌ها به اوکراین و عقب‌نشینی این کشور در موضوعات سرزمینی، صلح را برقرار خواهد کرد. اما واقعیت به‌شکلی طعنه‌آمیز رقم خورد: ترامپ نه‌تنها به این وعده عمل نکرد، بلکه حالا از تسلیح مجدد اوکراین حمایت می‌کند.

از «آتش‌بس در ۲۴ ساعت» تا تسلیح دوباره اوکراین/ چرا وعده‌های سیاستمداران آمریکایی اغلب به چک‌های بی‌محل تبدیل می‌شوند؟

در اوایل ژوئیه، کاخ سفید و پنتاگون توقف بخشی از کمک‌های نظامی به اوکراین را تأیید کردند. اما در تاریخ ۸ ژوئیه (۱۷ تیر)، ترامپ به‌طور ناگهانی با ارسال سلاح‌های دفاعی بیشتر به اوکراین موافقت کرد. اکنون نیز دولت ترامپ از طرحی جدید با عنوان «تسلیح مجدد اوکراین» خبر داده است. در دو هفته گذشته، سیاست آمریکا در قبال کمک نظامی به اوکراین به‌شدت تغییر کرده است.

تحلیلگران معتقدند که دلیل اصلی این چرخش، پذیرش هزینه‌های تسلیح اوکراین از سوی متحدان ناتو است؛ موضوعی که با شعار «اول آمریکا» ترامپ همخوانی دارد. از سوی دیگر، با کاهش موقت تنش‌ها در خاورمیانه و فروکش کردن پاسخ‌های ایران به حملات اسرائیل و پایگاه‌های آمریکایی، فضای بیشتری برای حمایت از اوکراین فراهم شده است.

در هر حال، به نظر می‌رسد ترامپ وعده «آتش‌بس ظرف ۲۴ ساعت» را کاملاً به فراموشی سپرده است.

پرونده اپستاین؛ وعده‌ای دیگر که محقق نشد

در موضوع جفری اپستاین نیز ترامپ به وعده‌های پیشین خود عمل نکرده است. او بارها اعلام کرده بود که در صورت پیروزی، همه اسناد مربوط به پرونده اپستاین را بدون سانسور منتشر کرده و افراد مشهور مرتبط با آن را افشا خواهد کرد. این وعده، امید زیادی در افکار عمومی برای افشای فسادهای پنهان ایجاد کرده بود.

اما پس از به قدرت رسیدن، کاخ سفید اقدام چندانی برای افشای این اسناد انجام نداده است. ارتباطات قبلی ترامپ با اپستاین – از جمله حداقل ۷ سفر هوایی مشترک – شفاف‌سازی نشده و خود او از طرفدارانش خواسته تا «وقت خود را صرف اپستاین نکنند» و این پرونده را «دام ساختگی جناح چپ» خوانده است. در نتیجه، وعده «شفاف‌سازی کامل» درباره شبکه ثروتمندان بانفوذ، عملاً بی‌اثر شده است.

ایلان ماسک، که روابطش با ترامپ تیره شده، بارها از او خواسته به وعده‌اش درباره افشای اسناد اپستاین عمل کند. او گفته است: «اگر ترامپ این اسناد را منتشر نکند، مردم چطور می‌توانند به او اعتماد داشته باشند؟»

«عظمت آمریکا» و واقعیت افزایش هزینه‌های زندگی

در بزرگ‌ترین وعده‌اش یعنی «بازگرداندن عظمت آمریکا» (MAGA)، ترامپ بیش از همه باعث ناامیدی شده است. او برای تحقق این شعار، به جنگ‌های تجاری و تعرفه‌ای روی آورد، اما نه‌تنها به نتیجه نرسید، بلکه پیامدهای منفی آن به تدریج آشکار شده است.

براساس گزارشی که در ۱۵ ژوئیه (۲۴ تیر) منتشر شد، شاخص بهای مصرف‌کننده در آمریکا بالاترین رشد ماهانه از فوریه را تجربه کرد؛ یعنی افزایش ۲.۷ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته. نیویورک‌تایمز در تحلیل خود نوشت این افزایش نتیجه فشار تعرفه‌ای بر شهروندان آمریکایی است و باعث شده قدرت خرید مردم کاهش یابد و هزینه واردات برای مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارها سنگین‌تر شود. به اعتقاد تحلیلگران، این تازه آغاز ماجرا است.

سوال مهم اینجاست که اگر هزینه «عظمت آمریکا» کاهش توان خرید مردم باشد، آیا واقعاً می‌توان آن را عظمت نامید؟

وعده‌هایی که تنها در زمان انتخابات رنگی هستند.

رسانه‌های بریتانیایی گزارش داده‌اند که محبوبیت ترامپ در حال کاهش است، چراکه بسیاری از رأی‌دهندگان پیشین احساس می‌کنند فریب خورده‌اند.

در فضای سیاسی آمریکا، وعده‌های انتخاباتی مانند فشفشه‌های رنگی هستند که مسیر نامزدها را به‌سوی قدرت روشن می‌کنند. اما وقتی کف‌زدن‌ها تمام می‌شود و قدرت به دست می‌آید، این وعده‌ها در مرداب سیاست واشنگتن آرام‌آرام فراموش می‌شوند.

دولت فعلی آمریکا تنها نمونه‌ای از این واقعیت است. و در نگاهی وسیع‌تر، اگر مردم پس از انداختن رأی به صندوق دیگر ابزاری مؤثر برای واداشتن سیاستمداران به تحقق وعده‌ها نداشته باشند، آیا این مدل «دموکراسی چهارساله» واقعاً می‌تواند الگویی جهان شمول باشد؟

منبع: رادیو بین المللی چین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید