استاد خوشنویسی اصفهان:

لزوم ارتباط خطاطان با مناسبت‌های روز/خوشنویسی دچار مرگ تاریخی است

استاد خوشنویسی اصفهان گفت: هنرمندان خوشنویس باید خود را با مناسبت‌های روز همراه کنند و اگر این اتفاق رخ ندهد در محدودیت می‌مانند.

لزوم ارتباط خطاطان با مناسبت‌های روز/خوشنویسی دچار مرگ تاریخی است

ریحانه شهبازی، ریشه‌های ذوق هنری را می‌توان از دوران کودکی جست و جو کرد اما قصه کودکی محسن سلیمانی با وجود پدری هنرمند طوری رقم خورد که به هنگام تولد او را از دست داده بود و حتی تا مدت‌ها از هنر خوشنویسی پدر اطلاعی نداشت. با این وجود بارقه‌های امید از تشویق یکی از معلمان برای ادامه مسیر خوشنویسی و نقاشی در دل او جوانه زد و در مجموع تنها به چند جلسه کلاس خطاطی انجمن نویسندگان و خطاطان بسنده کرد، زیرا دوری مسیر و مشقت زندگی فرصت رفتن به کلاس را از او ربود. البته از ادامه آموختن بازنایستاد و به کمک کتاب و کتیبه‌ها این روند را ادامه داد. محسن سلیمانی اکنون دهه پنجم زندگی خود را سپری می‌کند و نقاش و خوشنویس سنت چند قلمی از اصفهان است.

هنرمند نوگرای اصفهانی

او در رشته عمران تحصیل کرده و ۱۷ سال کار عمرانی را در کنار فعالیت نرم‌افزاری خط و هنر را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.«پروژه‌های بزرگی را مانند استادیوم نقش جهان، مترو، حوزه‌های شهرک‌های صنعتی انبوه سازی کردم؛ اما کار هنری برایم اولویت داشت و آشنایی با هندسه و ریاضیات، در کار هنری‌ام و به فرم‌دهی خطوط کمک می‌کرد.» سلیمانی در مسیر آزاد هنری خود کوشیده تا از الگوهای محدود، تکراری و قالب زده عبور کند و نوعی زبان تصویر، معنا و ترکیب‌بندی‌های هدفمند را از حروف ازلی و ابدی در آثار خود به نمایش گذارد. از دیگر شاخصه‌های این هنرمند نوگرایی ایران می‌توان به پیشرو بودن در چند دهه نقاشی خط اصفهان و خلق آثار گرافیک محیطی اشاره کرد.

در محاصره تابلوهایی از هنر خوشنویسی استادان به نام ایران با اقلام مختلف در حوزه هنری اصفهان و در زمان رویداد «خطوط خاموش» با استاد محسن سلیمانی به گفت‌وگو نشستیم تا ناگفته‌هایی از مسئله خط را برایمان بازگو کند و در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

نقطه آغازین علاقه شما به خطاطی و نقاشی از چه زمانی شکل گرفت ؟

از سال ۶۲ هر دو هنر خوشنویسی و نقاشی را از زمان مدرسه آغاز و پا به پای هم جلو بردم. شروع خطاطی با قلم نستعلیق بود زیرا در ایران خط اصلی تلقی می‌شد و به تدریج در سال ۶۴ با قلم ثلث آشنا شدم. تمرین خط را خودم به تنهایی انجام می‌دادم و هرازگاهی از پسرخاله‌ام که خطاطی می‌کرد از او سرمشق می‌گرفتم و برایم تصحیح می‌کرد. بنابراین استاد مشخص و معلومی نداشتم و به صورت خودآموز با مسئله خط در گیر شدم.

در سال ۶۶ تا ۶۷ نمایشگاهی از خط ایجاد کردم که برگزاری چندین نمایشگاه باعث کسب تجربه بسیاری در این حوزه برایم شد. پس از استفاده از خط‌های نستعلیق و ثلث، متوجه شدم خط تنوع وسیعی دارد که تلاش کردم با گونه‌های دیگر خط نیز آشنا شوم. در سال ۶۴ به طور نسبی در زمینه خط رشد پیدا کردم و وارد حوزه کاربردی کردن آن شدم و پارچه نویسی را از اوایل دوره دبیرستان آغاز کردم.

مرجع شما برای یادگیری خط چه بود؟

در آن زمان کتاب‌ها و محدود آثاری از این خط‌ها در دسترس بود و بیشتر برای آشنایی با انواع خطوط به کتیبه‌ها مراجعه می‌کردیم. از کتاب تعلیم خط مرحوم فضایلی و از کتاب بوستان مشق می‌کردم و علاقه مند بودم وقتم را در فضاهای مسجد و به دیدن کتیبه‌ها بگذرانم.

خط را چگونه با نقاشی و رشته تحصیلی خودتان (عمران) مطابقت می‌دهید؟

خط‌های مختلف را از زاویه نقاشانه نگاه و به فرم خط توجه می‌کردم و ترکیب بندی‌ها از بعد فرم برای اهمیت داشت و مسئله جز و کل در عالم خوشنویسی مورد توجه قرار گرفت.

به دلیل اینکه مهندسی عمران خوانده بودم، از زوایای معماری نیز به خط توجه داشتم و سعی می‌کردم ارتباط خط با بنا و محیط و زوایایی که در بنای‌های تاریخی به خط نگاه می‌شد را کشف کنم. حتی خط کلاسیک و بازی‌های نقاشانه و معماری با خط در آثارم مشهود است.

از این هنر در مسیر اقتصادی و کاربردی شدن استفاده کردید؟

نقاشی روی بیلبورد، تابلو سازی، پارچه نویسی و دیوار نویسی را انجام می‌دادم و به همین دلیل از یک نوع خط نمی‌شد استفاده کرد و در حوزه کاربردی خط، تنوع اقلام مورد نیاز است. از این رو خط دوم من بعد از نستعلیق، ثلث و سپس محقق است که فراگرفتم.

تجربه بلندی از استفاده‌های کاربردی خط در حوزه‌های مختلف را کسب کردم و حتی با مواد و ابزار مختلف و به کمک فشردن هندسه خط و استفاده نقاشانه از خط، تنوع ایجاد می‌کردم.

لزوم ارتباط خطاطان با مناسبت‌های روز/خوشنویسی دچار مرگ تاریخی است

سازوکار احیای خوشنویسی اسلامی چیست؟

در کل مفاهیم سیر تاریخی دارند و معتقدم که اگر مفاهیم را زنده کنیم، این امر محقق می‌شود. بخشی از رابطه فرهنگ و خط زاییده فرهنگ‌هاست و اگر مفاهیم دینی ما در نسبت به جامعه امروزی بروز و کاربردی و در متن جامعه قرار بگیرد و در کنار آن رشد کند، باعث برون‌ریزی و احیا هم خواهد شد؛ لازمه آن این است که مفاهیم را معاصر کنیم و در این صورت اتفاق مؤثری می‌افتد.

چگونه این امر شدنی است؟

با زیست امروز و دغدغه و مسئله افراد جامعه شدنی است. جامعه‌ای که تفکر در آن جاری نیست مرده است و بی فکری بر آن حاکم و به ابتذال کشیده می‌شود. بنابراین لازمه تحول تغییر در تفکر است و باید با سوال و پرسش مواجهه علمی داشته باشد نه قهری.

از سویی دیگر باید گفت‌وگوها امکان ظهور و رویه‌های آزادمنشانه بروز داشته باشند و فضای گفتمان با عناصر هویتی و تاریخی چکش کاری شوند.

اما با اعمال سلیقه جواب نمی‌گیریم و راه آن گفت و گوی مشترک و هم‌زبانی است که دیالوگ برقرار و دوطرفه شود و در صورت یک طرف بودن اتفاق خاصی نمی‌افتد.

خوشنویسی دچار مرگ تاریخی شده است و این یک فرایند جهانی شدن است و ورود صنعت چپ به خوشنویسی نیز آسیب‌هایی را وارد کرده است و به صورت طبیعی در گستره مصنوعی در حوزه خط قرار گرفته‌ایم

وضعیت فعلی خط را چگونه می‌بینید؟

خوشنویسی دچار مرگ تاریخی شده است و این یک فرایند جهانی شدن است و ورود صنعت چپ به خوشنویسی نیز آسیب‌هایی را وارد کرده است و به صورت طبیعی در گستره مصنوعی در حوزه خط قرار گرفته‌ایم.

از طرفی هم هویت فرهنگی دچار تزلزل شده و معتقدم تاریخ کتابت باید معنا پیدا کند چراکه کتابت معنای خود را از دست می‌دهد، خط معنای هنری پیدا می‌کند و خاصیت زیباشناسانه به خود می‌گیرد و این جریان زیباشناسی گاهی موفق بوده و گاهی نبوده و ارتباطات گسیخته و تحولات معاصر زیرورو شده است. باید بتوان دست خط و خوشنویسی و اقلام خط را به صورت متمرکز به جوانان و نوجوانان شناساند.

علت استقبال کم جوانان و نوجوانان از خط چیست؟

علت استقبال کم، ندیدن کاربرد آن است و نمی‌دانند که خط کجاها کاربرد دارد و تنها تصور کالا محوری و قاب به آن می‌شود. ما هم نگاه همدلانه به مسئله خط امروز و تکنولوژی داریم و هم نگاه منتقدانه نیاز دارد البته مهم خلوصی است که برای صیانت از خط به کار گرفته می‌شود.

به بسیاری از خطوط معاصر نقد دارم و با برخی حس خوبی پیدا کردم. فراتر از احساس، پژوهش تحلیلی خط‌های معاصر قابل تأمل است زیرا عنصر خشونت در خطوط معاصر ورود پیدا کرده و نشان می‌دهد روح زمانه بر آن حاکم شده است که البته خطوط معاصر آسیب پذیر، زودگذر و آنی هستند.

لزوم ارتباط خطاطان با مناسبت‌های روز/خوشنویسی دچار مرگ تاریخی است

اصفهانی‌ها خط ویژه‌ای دارد؟

در قرن سوم قلمی به نام قلم اصفهانی یاد شده که در کتاب الفهرست و ابن ندیم ذکر شده است اما نمونه‌ای از آن باقی نمانده است. تأثیرات فرهنگ اصفهان بر خط زیاد بوده است. در هر حال اصفهان تاریخ بلندی در خط دارد، اما تعصبات قومی و فرهنگی نباید زیاد باشد که دیگر داشته‌ها نادیده گرفته شود. برای نمونه مکتب تبریز، خراسان و فارس را نمی‌توان نادیده گرفت و هر کدام نقش آفرینی خود را در مسئله خط داشته و دارند.

هنر خطاطی چه خلأ ءهایی دارد؟

خط اگر با مناسبات امروز نسبت خود را برقرار نکند، در محدودیت باقی می‌ماند. البته حمایت و امکانات هم محدود است. گستره هنرمندان خط در ایران بسیار بالاست و خوشنویسان برجسته‌ای وجود دارد که حمایت کفاف آنها را نمی‌دهد. فرهنگ اثر هنری باید رواج پیدا کند. تیراژه کاری و صنعت چاپ، آسیب‌هایی که با جعل آثار رخ می‌دهد و کپی کاری‌ها و تکثیر سطح آثار را تنزل داده است.

اگر آثار هنری شناسنامه دار شود و قوت فنی پیدا کند، عرضه درست و فهم جامعه نسبت به مسئله خط رشد داده شود آنگاه ذائقه‌ها بیشتر و نمایشگاه‌ها فنی‌تر و آثار مبتذل کنار و آثار قوی نمایش داده می‌شود.

راه حل مصون ماندن از این آسیب‌هایی که به خط وارد شده چیست؟

اگر آثار هنری شناسنامه دار شود و قوت فنی پیدا کند، عرضه درست و فهم جامعه نسبت به مسئله خط رشد داده شود آنگاه ذائقه‌ها بیشتر و نمایشگاه‌ها فنی‌تر و آثار مبتذل کنار و آثار قوی نمایش داده می‌شود.

نمایشگاه باید گسترده‌تر شود و رسانه‌ها رفتار حرفه‌ای با هنر و متناسب با امر هنر سازوکار پیدا کنند، زیرا تخصصی نیستند و شناخت ندارند و استفاده ابزاری از هنر می‌شود و هنر را چاشنی کار می‌دانند. حتی گاهی در عرصه سیاست از هنر استفاده ابزاری و در انتخابات از هنرمندان استفاده می‌کنند.

شهرهای مهمی مانند اصفهان نیاز به موزه دارد که متأسفانه موزه خط نداریم، این مسئله چه کمکی به خط و آثار هنری می‌کند؟

اصفهان نماد خط و تنوع اقلام خوشنویسی است و شهر شاهکارهای تاریخی خط است. بنابراین شهری با این گستره تاریخی امکانی را برای نشان دادن تاریخ و فرهنگ خود به کار نگرفته است و این امر برای نسل‌های آینده آسیب پذیر است. اگر مسئولان شهری بخواهند کمکی به خط بکنند، مهم‌ترین آن راه اندازی موزه خط است و در غیر این صورت تمام آثار گنجینه‌های مخفی از کشور خارج خواهد شد و البته نابود و آسیب پذیر می‌شود. حتی موزه می‌تواند از دیگر آثار بین‌المللی هم اثر بپذیرد و اینگونه مناسبات و ارتباطات خوبی با سایر کشورها شکل دهد.

از سویی دیگر پژوهشگر و خوشنویس ما در شهر و کشور هم در جریان و مکان مشخصی برای مراجعه قرار می‌گیرد تا بتواند پژوهش و رؤیت کند.

آیا خطر جعل و سرقت هنری با راه اندازی موزه کاهش پیدا می‌کند؟

بله، جعل سال‌ها رخ داده اما اکنون بیشتر شده و امکانات معاصر جعل کردن، شاخص تر شده است. برای خوشنویسی حرفه‌ای خرید و فروش اتفاق می‌افتد اما شفافیت و روشنایی موزه‌ها کمک می‌کند این بساط جمع شود.

همه کشورها موزه دارند و کشور ترکیه زیرساخت‌های خط را ایجاد کرده و ترک‌ها در خط سرمایه گذاری کرده‌اند و در راستای به دست گرفتن مرجعیت خط هستند. کشورهایی مانند افغانستان، عراق و سوریه خیلی در زمینه خط فعالیت داشتند.

منبع: مهر

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها