3 نام خانوادگی پرطرفدار در ایران
در ایران برخی نامهای خانوادگی آنقدر پرکاربردند که تقریباً در هر شهر و محلهای میتوان ردی از آنها پیدا کرد. حالا آمارهای جدید ثبتاحوال نشان میدهد سه نام خانوادگی خاص بیش از بقیه در میان جمعیت کشور تکرار شده و صدرنشین فهرست پرکاربردترینها هستند.

وقتی فهرست تازه سازمان ثبت احوال کشور منتشر شد، شاید برای بسیاری تعجبآور نبود که «محمدی» در صدر قرار گرفته باشد و بیش از ۹۶۰ هزار نفر در سراسر ایران این نام خانوادگی را بر دوش میکشند؛ نامی که نه فقط یک برچسب اداری، که ردپای قرنها باور مذهبی و علاقه مردم به پیامبر اسلام(ص) است.
کمی پایینتر در جدول، «حسینی» و «احمدی» جای گرفتهاند. بیش از ۶۶۰ هزار حسینی و ۶۱۴ هزار احمدی در شهرها و روستاهای کشور زندگی میکنند. هر یک از این نامها مثل شاخهای از درختی کهن، در دل تاریخ و فرهنگ ایرانی ریشه دواندهاند.
اما قصه به همینجا ختم نمیشود. نامهایی مثل «رضائی، مرادی، حیدری، کریمی و موسوی،جعفری، قاسمی، عباسی، رحیمی، ابراهیمی، زراعی، صادقی، محمودی، غلامی، اکبری، میرزائی و قربانی» نیز بیشترین فراوانی را در پایگاه سازمان ثبتاحوال کشور به خود اختصاص دادهاند. هر کدام از این نامها حکایتی دارند: از رضائی که یادآور صفت «رضا» ست، تا مرادی که در کوچههای پسکوچههای غرب کشور بیشتر شنیده میشود. از کریمی که بوی بخشش و جوانمردی میدهد، تا موسوی و جعفری که ریشههایشان در تبار امامان شیعه گرهخورده است.
اگرچه این فهرست در ظاهر تنها مجموعهای از اعداد است، اما در دل خود داستانی پنهان دارد. داستانی از چگونگی شکلگیری هویت خانوادگی ایرانیان؛ هویتی که گاه به شغل و محل زندگی گرهخورده، مثل «زراعی» یا «غلامی»، و گاه به باورهای دینی و صفات اخلاقی، مثل «رحیمی» یا «صادقی».
تکرار بالای برخی نامها البته مشکلاتی هم ایجاد میکند. تصور کنید در یک اداره یا بانک چندین نفر با نام خانوادگی یکسان منتظرخدمت باشند؛ یا در دادگاه پروندههایی که نام شاکی و متهم هر دو «قربانی» است. همینجاست که کد ملی و شناسههای یکتا اهمیت پیدا میکنند تا اشتباهی بزرگ رخ ندهد.
نام خانوادگی تنها واژهای برای صدا زدن نیست
نام خانوادگی تنها واژهای برای صدازدن نیست؛ نشانی است از ریشهها، تاریخ و حتی آرزوهای خانوادهها. وقتی والدینی دهها سال پیش تصمیم گرفتند نام خانوادگی خود را «اکبری» یا «قربانی» بگذارند، شاید نمیدانستند فرزندانشان روزی در آمار ملی کنار صدها هزار همنام دیگر قرار خواهند گرفت.
انتشار این دادهها توسط ثبتاحوال، مثل باز کردن آلبومی بزرگ از چهرههای ناشناخته است؛ آلبومی که نشان میدهد جامعه ایرانی چگونه در طول تاریخ، میان دین، فرهنگ، شغل و جغرافیا هویتش را شکل داده است.
فهرست ثبتاحوال یک جدول ساده نیست؛ آینهای است که ما را با خودمان روبهرو میکند. پشت هر «محمدی»، «حسینی» یا «مرادی» داستانی نهفته است؛ داستانی از مهاجرتها، اعتقادات، مشاغل و حتی رؤیاهایی که نسلها پیش رقم خوردهاند.