در شرایط اجتماعی کنونی موهای تراشیده لیلا حاتمی چه مفسده‌ای ایجاد می‌کند؟

مدیریت فرهنگی کشور باید با نگاهی به دور از تعصب، اگر از فیلمسازان خوشفکرتر حمایت نمی‌کند حداقل مانع کار کردن عادی آنها نشود، چون نتیجه این‌گونه برخوردها چیزی جز فراری دادن برخی به خارج، منزوی و افسرده کردن هم فیلمسازان جوان و نسل قدیمی می شود.

در شرایط اجتماعی کنونی موهای تراشیده لیلا حاتمی چه مفسده‌ای ایجاد می‌کند؟

این روزها با اکران موفق فیلم‌های خوب «پیرپسر» و «زن و بچه» نسیمی اندک از لابه‌لای پنجره عمدتا مسدود مدیریت محافظه‌کار فرهنگی وزیدن گرفته که امید است ادامه یابد.

با نگاهی به فیلم‌های پرتعدادِ راحت به اکران رسیده و بی‌خاصیتی که جریان غالب اکران را تسخیر کرده‌اند و سازندگانشان (که یا فیلمسازان متوسط و کم تجربه‌ای هستند یا معدود سینماگران مستعدی که ساخته‌هایشان نشانی از استعدادشان ندارد) در قیاس با آثاری همچون «پیرپسر» (براهنی)، «برادران لیلا» و «زن و بچه» (روستایی)، «قاتل و وحشی» (نعمت‌الله)، «کاناپه» (عیاری)، «کیک محبوب من» (صناعی‌ها)، «علت مرگ نامعلوم» (زرنگار) و… که از تولید تا توزیع دایم در حال دست و پنجه نرم کردن با ممیزی هستند، می‌توان به دیدگاه کلان تصمیم‌گیران فرهنگی پی برد.

این نوع نگاه که در برخی موارد منجر به توزیع غیرقانونی فیلم‌ها می‌شود، تنها بر عطش عمومی دیدن این آثار می‌افزاید و کثرت دیده شدن فیلم در بسترهای غیررسمی علاوه بر تضییع حق و حقوق مادی تولید‌کنندگان اثر، برخلاف آن چیزی است که ممیزان به دنبال آنند یعنی محدود کردن مخاطبان.هرچند گاهی فیلمی چون «پیر پسر» به سختی از لابیرنت‌های نامعین گذر می‌کنند و با تنی زخمی به اکران می‌رسند، اما در اغلب موارد این آثار در پشت همین دیوار ناکارآمد و دست‌ساز متوقف می‌شوند.

باید پذیرفت که جریان‌های فرهنگی و اجتماعی برآمده از خواست عمومی همچون آبی که به پشت دیواری رسیده است، به هر حال از لابه‌لای بند آجرهای این دیوار هم که شده راه خود را می‌جوید و با مسدود کردن هر بند از بند دیگری سر بر می‌آورد و بر فرض محال مسدود بودن همه بندها، با بالا آمدن آب، وزن و سنگینی آن نهایتا دیوار را می‌خواباند.مقابله‌های ناکارآمدی که این چند دهه با نوارکاست، ویدیو، ماهواره و…صورت گرفته و در نهایت بی‌اثر شده، گواه این حرف است.

با اکران و نمایش چندباره تلویزیونی فیلم‌هایی چون آدم برفی، لیلی با من است، مارمولک، به رنگ ارغوان و پیرپسر (که زمانی نمایش آنها از نظر مسوولان تابو به نظر می‌رسید) چه ضرری متوجه جامعه و مخاطبان شد؟ جالب اینکه صاحب منصبی در تریبونی رسمی، اکران پیرپسر را عامل بالا رفتن طلاق در جامعه می‌دانست، آیا مردم را اینقدر ساده‌لوح فرض کرده‌ایم که با یک فیلم معادلات زندگیشان را تنظیم می‌کنند؟

باید پذیرفت در دورانی که زندگی می‌کنیم نه با مخاطبان چشم و گوش بسته روبه‌رو هستیم و نه می‌توان برای مدتی زیاد چیزی را از آنها دور نگه داشت. واقعا مقابله و توقیف فیلم ساده، دغدغه‌مند و خوب «کاناپه» آن هم از فیلمسازی چون عیاری که کارنامه درخشانی با ساخت فیلم‌های شبح کژدم، آن سوی آتش، آبادانی‌ها، بودن یا نبودن و…دارد، به معنای سوق دادن او به سمت ساخت فیلم‌هایی چون ویلای ساحلی نیست؟

حتی توقیف فیلم مذهبی «روز رستاخیز» جز بی‌انگیزه و منفعل کردن فیلمساز کاربلدی چون درویش که آثار مهمی چون کیمیا، سرزمین خورشید و دوئل را ساخته و اتفاقا مورد پسند تصمیم‌گیران نیز بوده، چه دستاوردی جز حذف او از بدنه سینما داشته است؟  «نعمت‌الله» که ساخته‌های هر چند سال یک‌بارش همچون بوتیک، آرایش غلیظ و رگ خواب نشان از وسواس او در ساخت فیلم‌هایی خوب و متفاوت دارد چرا باید «قاتل و وحشی»اش چندین سال پشت دیوار موهومی ممیزی بماند؟ جالب آنکه «قاتل و وحشی» و «روز رستاخیز» که دو رویکرد دور از هم (یکی اجتماعی و معاصر و دیگری روایتی تاریخی از صدر اسلام) از دو فیلمساز خوب ولی متفاوت دارند، هردو با ممیزی‌های ظاهرا شرعی توقیف هستند.واقعا در شرایط اجتماعی کنونی موهای تراشیده لیلا حاتمی چه مفسده‌ای می‌تواند ایجاد کند؟ شاید این مطلب در مورد بازیگری تجاری و در سینمای بدنه پذیرفتنی بود، اما در مورد حاتمی آن هم در فیلمی از «نعمت‌الله» که همه کسانی که فیلم را دیده‌اند در کیفیت آن متفق‌القولند واقعا نمی‌تواند موضوعیت داشته باشد.گرچه ممیزی‌ها می‌تواند فیلمسازان قدیمی‌تر را به انزوا بکشاند، اما خوشبختانه نعمت‌الله و فیلمسازان جوان‌تری چون روستایی، جاویدی، صناعی‌ها و…همچون همان جریان آب با مسدود شدن هر مجرایی راه خود را از مسیری دیگر ادامه می‌دهند.یکی از راه‌هایی که در یک دهه اخیر رایج شده روی آوردن فیلمسازان متفاوت به سینمای زیرزمینی و کم هزینه است که با نمایش‌های محدود یا جشنواره‌ای می‌توانند هزینه‌های خود را برگردانند.فیلم‌هایی چون پیرپسر، زن و بچه، برادران لیلا، قاتل و وحشی، کاناپه، کیک محبوب من شاید در جاهایی کمی از خط قرمزهای عرفی عبور کرده باشند و به تابوهایی نزدیک شده باشند، اما از نظر حرف اصلی، ساختار سینمایی و کلیت فیلم، آثاری دغدغه‌مند، شریف و اثرگذارند.

قطعا از نظر سینمایی به هر یک از این آثار نقدهایی وارد است، اما در مجموع آثار درست و سالمی هستند که هم فیلم‌ها و هم سازندگانشان مستحق تشویق و مراقبتند تا تنبیه و توقیف. پیمودن مسیر پر دست‌انداز و نامعلوم ساخت این‌گونه آثار در قیاس با مسیر سهل و کم دغدغه و پولساز فیلم‌های کمدی، اراده و انگیزه مضاعفی می‌طلبد تا فیلمساز در برابر انواع فشارهای دولتی، مافیایی، عرفی، شرعی و… کمر خم نکند و تسلیم جریان‌های بی‌دردسر و سودآور رایج نشود.در فیلم‌های کاناپه و کیک محبوب من هر چند ظاهرا نبود حجاب زنان در داخل خانه به عنوان عامل اصلی توقیف آنها به نظر می‌رسد، اما در نگاهی واقع‌بینانه این فیلم‌ها ذره‌ای به سوی سوءاستفاده از این موضوع نمی‌روند و پس از گذشت مدتی از شروع، این موضوع برای بیننده کاملا عادی و باورپذیر شده و حرف و موضوع عمیق‌تر فیلم‌ها (تاثیر قضاوت آدم‌ها درباره هم در فیلم اول و تنهایی آدم‌ها در جامعه امروز در فیلم دومی) به تدریج رخ می‌نماید.این‌گونه فیلم‌ها عمدتا از جهاتی چون فیلمنامه، کارگردانی، ریتم و فضاسازی، بازیگری و…نسبت به آثار رایج این سال‌ها یک سر و گردن بالاترند.مثلا در حوزه بازیگری «سعید پورصمیمی» در برادران لیلا، «اسماعیل محرابی» در کیک محبوب من، «فرهاد آییش» در کاناپه و «حسن پورشیرازی» در پیرپسر پس از چند دهه تلاش و حضور فرهنگی با این آثار کارشان بسیار دیده شده و مورد تحسین عمومی قرار گرفتند که دستاورد کمی نیست.

در مجموع به نظر می‌رسد مدیریت فرهنگی کشور باید با نگاهی به دور از تعصب، اگر از فیلمسازان خوشفکرتر حمایت نمی‌کند حداقل مانع کار کردن عادی آنها نشود، چون نتیجه این‌گونه برخوردها چیزی جز فراری دادن برخی به خارج، منزوی و افسرده کردن فیلمسازان میانسال و نیز سوق دادن گروهی جوان‌تر به سوی سینمای زیرزمینی یا در بهترین حالت سریال‌سازی در پلتفرم‌ها نیست که هر کدام از این حالت‌ها علاوه بر تهی کردن بدنه رسمی سینما از هنرمندانِ جدی دغدغه‌مند، تنزل سطح سینمای اکران به تولیدات خنثی، سطح پایین یا سفارشی را در پی دارد.

منبع: اعتماد
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • احمداقای استقلالی

    فاقداهمیت