سرقت ۱۰ میلیاردی تبهکاران خارجی در پوشش نظافتچی
تبهکاران خطرناک تبعه خارجی که ۲ سال قبل در پوشش نظافتچی به ۱۰ میلیارد ریال طلا و دلارهای یک شهروند مشهدی دستبرد زده بودند در حالی با تلاش کارآگاهان پایگاه شمال پلیس آگاهی دستگیر شدند که مال باخته به طرز معجزه آسایی در این ماجرا از مرگ گریخت.

اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی که چند ساعت از مادر پیرش بی خبر مانده بود، با نگرانی و سراسیمه به طرف منزل وی در بولوار حرعاملی حرکت کرد اما وقتی کلید خانه را در قفل چرخاند و وارد منزل شد ناگهان از آنچه می دید وحشت کرد. او هراسان به سوی برادرش رفت که کف اتاق افتاده و گویی نفس نمی کشید.
زن که دچار شوک شده بود حیران به داخل اتاق دوید و زمانی که مادرش را سالم دید بلافاصله با اورژانس تماس گرفت و این گونه پیکر نیمه جان مرد جوان به مرکز درمانی انتقال یافت. هیچ کس نمی دانست چه حادثه شومی در این خانه رخ داده است.
پیرزن هم که تا رسیدن دخترش در خواب بود از چیزی خبر نداشت و نمی دانست چه بلایی به سر پسرش آمده است!
راز این ماجرا در سینه مرد جوان می تپید و همه اعضای خانواده برای بهبودی او دست به دعا برداشته بودند. حدود۴۸ ساعت از این حادثه تلخ گذشته بود که بالاخره نگرانی و اضطراب ها پایان یافت و مرد جوان روی تخت بیمارستان چشمانش را گشود.
تقویم تاریخ بیست و دوم اردیبهشت را نشان می داد که خبر این ماجرای وحشتناک در بی سیم های پلیس پیچید و «حمید»بعد از ترخیص از مرکز درمانی مقابل عوامل انتظامی نشست و با تسلیم شکوائیه ای به پلیس ،از یک ماجرای عجیب پرده برداشت.
او گفت :پدرم چند سال قبل از دنیا رفت و مادر پیرمان که ناتوان و بیمار بود، همه دنیای ما شد. با آن که او نمی توانست به راحتی حرکت کند ولی همه فرزندانش با جان و دل از او مراقبت می کردند.
آن روز من هم به خاطر این که منزل مادرم را نظافت کنم تا او احساس آرامش بیشتری داشته باشد از یک سایت واسطه گر به دنبال نیروهای خدماتی و نظافتی گشتم تا این که با یکی از آنان تماس گرفتم و او هم پذیرفت همه امور مربوط به نظافت منزل مادرم را انجام دهد.
طولی نکشید دو زن جوان به همراه یک پسر حدود۲۰-۲۲ ساله به منزل مادرم آمدند و از من خواستند تا برای آن ها لوازمی مانند جارو سقفی و مواد شوینده بخرم!اگر چه ابتدا تعجب کردم که این افراد چگونه لوازم کار خودشان را ندارند.
ولی بعد خودم را قانع کردم که احتمالا تهیه این مواد به عهده صاحب کار است! در همین حال یکی از آن ها برای خرید لوازم با من همراه شد تا من مواد شوینده ای را که آن ها معرفی می کنند بخرم! بالاخره به فروشگاه لوازم بهداشتی رفتم و بعد از خرید کارت بانکی ام را برای تسویه حساب به فروشنده دادم و به منزل بازگشتیم.
در این هنگام یکی از دختران جوان شربتی تهیه کرد و هر کدام لیوانی را برداشتند یک لیوان شربت هم به من دادند و آن ها در حالی کار خود را شروع کردند که مادرم در اتاق خواب بود اما چند دقیقه بعد از نوشیدن شربت، دیگر چیزی نفهمیدم و زمانی چشمانم را باز کردم که روی تخت بیمارستان بودم! ولی هنگامی که به خانه بازگشتم تازه متوجه شدم که در دام تبهکاران حرفه ای افتاده ام چرا که آن ها نه تنها منزل را تمیز نکرده بودند، بلکه بیش از ۱۰ میلیارد ریال دلار و طلا ،گوشی تلفن،ساعت و حتی کارت بانکی ام را به سرقت برده بودند.
بعد هم پیامک برداشت صد میلیون تومانی از حساب بانکی برایم آمد .
درپی اعلام این شکایت تحقیقاتی از سوی نیروهای کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد آغاز و مشخص شد زمانی که یکی از دزدان حرفه ای به همراه مال باخته به فروشگاه رفته است با دسیسه و نقشه قبلی رمز حساب بانکی وی را در حالی به خاطر سپرده است که او برای پرداخت وجه کالاو مواد شوینده ، ئرمز خود را با صدای بلند به متصدی فروشگاه اعلام کرده است وآنان بعد از سرقت کارت بانکی و با رمزی که در اختیار داشتند صد میلیون تومان نقره خریده اند.از سوی دیگر وقتی ادامه تحقیقات به تخصص های پلیسی گره خورد، این پرونده حساس با دستور مقام قضایی به پلیس آگاهی ارسال شد وبدین ترتیب بررسی های ویژه ای با راهنمایی های تجربی و قضایی قاضی ابراهیم زاده (بازپرس شعبه ۲۵۱ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد)در پایگاه شمال پلیس آگاهی مشهد آغاز شد.
در همین حال تحلیل های کارشناسی با توجه به محیط جغرافیایی وقوع جرم به فرماندهی سرگرد عید محمد میرزایی تشکیل و ابعاد گوناگون این ماجرای هولناک در حالی بررسی شد که تحقیقات پلیسی نشان داد اعضای این باند سرقت از اتباع خارجی هستند.
بنابراین شیوه تحقیقات تغییر کرد و تراکنش های مالی حساب بانکی شاکی مورد بررسی قرارگرفت تا این که فروشگاه نقره شناسایی شد اما دزدان حرفه ای با کلاه و نقاب کامل مقابل دوربین های مداربسته فروشگاه قرارگرفته بودند.
بنابراین بررسی ها در چند شاخه اطلاعاتی و عملیاتی به سرپرستی سروان علی اکبر شفیعی (افسرپرونده)ادامه یافت تا این که با پیگیری شماره تماس های اولین تبهکار با مال باخته ،بالاخره سرنخ هایی از یک مرد تبعه عراقی به دست آمد ولی تحقیقات نامحسوس بیانگر آن بود که گوشی تلفن سرقتی است و سیم کارت آن با مدارک گذرنامه ای مرد عراقی خریداری شده است. طولی نکشید که جوان ۲۵ساله ای با ردیابی گوشی سرقتی دستگیر شد و اعتراف کرد گوشی را از فردی به نام«مهدی-ح»در جمعه بازار خریده است که تبعه افغانستان است اما نشانی دقیقی از وی ندارد.
از سوی دیگر بررسی های تخصصی پلیس نشان داد فرد مورد ادعای وی از تبهکاران حرفه ای است که ۴سال حبس تعلیقی هم در یک پرونده سرقت دارد. به همین دلیل با دستورهای ویژه قاضی ابراهیم زاده،کارآگاهان زبده پایگاه شمال پلیس آگاهی بعد از چندین هفته ردزنی های اطلاعاتی در جمعه بازار،بالاخره وی را شناسایی و او را داخل مخفیگاهش در منطقه پنجتن دستگیر کردند.
این جوان ۲۰ ساله افغانستانی با مشاهده اسناد انکارناپذیر پلیس لب به اعتراف گشود و گفت:به همراه دو خواهر به نام های ملیحه و محبوبه که آن ها هم اهل افغانستان هستند به عنوان کارگر نظافتچی وارد منزل شدیم و دلارها وطلاها را با خوراندن شربت آلوده به سرقت بردیم.
وی ادامه داد: قبل از آن که به منزل مال باخته برویم تعدادی قرص خواب آور را از داروخانه گرفتیم و آن ها را پودر کردیم.
سپس زمانی که مال باخته و عضو باند از خرید مواد شوینده برگشتند آن ها را به دور از چشم وی داخل شربت ریختیم .
در پی اعترافات وی ،محبوبه (عضو باند اتباع خارجی)نیز دستگیر شد و تحقیقات برای دستگیری دیگر اعضای باند ادامه یافت.
تو هر کشور دیگه ای این کارو می کردن حکمشون اعدام بود دریغا از وطن
بگو تبهکار افغان دیگه
باعث تاسف
چرا از گفتن تبهکاران افغانی شرمنده ای خبرفوری؟؟؟
۹۰ درصد دزدیها و سرقت ها ازین افغانی ها
در کشور خودمان کم دزد داشتیم که از افغانستان هم آقای رئیسی دزد وارد کرد.