عدنان غریفی، نویسنده و مترجم درگذشت/ نگاهی به زندگینامه آثار وی
عدنان غریفی نویسنده، شاعر و مترجم عرب ایرانی در سن ۷۹ سالگی در بیمارستانی در هلند چشم از جهان فروبست.
عدنان غریفی نویسنده، شاعر و مترجم عرب ایرانی در سن ۷۹ سالگی در بیمارستانی در هلند درگذشت.
عصرایران نوشت: سهام مرادی همسر عدنان غریفی با تأیید این خبر به دوستداران این داستاننویس، از درگذشت وی در بامداد امروز جمعه (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲) در هلند خبر داد.
![]()
در دههٔ هشتاد پس از غیبت چندین ساله، مجموعه داستان «مادرِ نخل»، «چهار آپارتمان در تهرانپارس» و «مرغ عشق» از وی در ایران منتشر شدند. «یکی از کمدیها»، «به موشک بستن فرشتگان»، «برنامهٔ حرکت: امروز، اینجا» و «برای خرمشهر امضاء جمع میکنم» عنوان مجموعههای شعر عدنان غریفی است که در هلند چاپ و منتشر شدهاند.
او رمان سکهها را در سال ۹۰ و مجموعه شعر نخل مشتعل را در ۹۳ روانه بازار کرده بود. او در هلند نیز فصلنامهٔ ادبی «فاخته» را با سردبیری خود در هشت شماره منتشر کردهاست.
![]()
زندگینامه
غریفی در ۱۲ خرداد ۱۳۲۳ در خرمشهر به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، به آبادان رفت و از دانشکدهٔ نفت آن شهر فارغالتحصیل شد.
در اواسط دههٔ ۱۳۴۰ با همکاری جمعی چون منصور و نسیم خاکسار، ناصر مؤذن، ناصر تقوایی و… دفترهای ادبی هنر و ادبیات جنوب را منتشر کرد که پس از انتشار شمارهٔ نهم در سال ۱۳۴۶ بیشترشان دستگیر شدند.
پس از آزادی ابتدا در آبادان به عنوان معلم انگلیسی و مربی تنظیم متن برای رادیو و تلویزیون مشغول به کار شد. مدتی بعد به تهران منتقل و در همین اداره مشغول به کار شد.
سپس به رادیو رفت و سردبیر برنامهٔ فرهنگی برنامهٔ دوم بود و ترجمه و اجرای برنامهٔ روزانه «برای شما خواندهایم» را به عهده داشت و همزمان با مجلهٔ خوشه (به سردبیری احمد شاملو) همکاری میکرد.
او در سال ۱۳۶۳ ابتدا به ایتالیا و بعد از سه سال به هلند مهاجرت کرد و بیشتر به نوشتن و ترجمه پرداخت.
او از نویسندگان نوگرای دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ است و به همراه نویسندگان دیگری از جمله ناصر تقوایی، احمد محمود، احمد آقایی، منصور خاکسار، پرویز مسجدی، حسین رحمت، علی گلزاده، مسعود میناوی، ناصر مؤذن، محمد ایوبی، پرویز زاهدی، نسیم خاکسار و بهرام حیدری از شکلدهندگان داستاننویسی جنوب است.
غریفی علاوه بر فارسی به زبانهای عربی، انگلیسی، هلندی و ایتالیایی تسلط داشت. او از نخستین آغازگران ادبیات مدرن جنوب و همچنین از نخستین مترجمان «ایتالو کالوینو» و «سالینجر» است. برای نخستین بار «بوهمیل هرابال» (نویسندهٔ چک) را در دههٔ ۱۳۵۰ در مجلهٔ تماشا معرفی کرد.
![]()
اولین داستانش در سال ۱۳۳۹ در مجلهٔ جوانان (زیر نظر احمد شاملو) و بعد از آن داستانها، ترجمهها و شعرهایش طی دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در نشریات متعددی، از جمله خوشه، چاپ شدند.
از فعالیتهای دیگر او به سردبیری، نویسندگی، ترجمه، ویرایش و گویندگی برنامههای رادیویی چون «طنز و طنزآوران جهان» و «داستان کوتاه جهان» و همچنین همکاری با نشریات کتاب هفته (به سردبیری احمد شاملو) و تماشا (به عنوان سردبیر بخش فرهنگی و مترجم) و انتشار گاهنامهٔ فاخته (در هلند) میتوان اشاره کرد.
اولین داستانهایش را به سبک سوررئالیستی دربارهٔ سقوط خانوادهٔ ریشهدار خوزستانی و غم غربتِ از بین رفتن مظاهر سنتی و طبیعی در هجوم صنعت پدیدآورد. اما به تدریج از شگردهای رئالیستی سادهتری بهره برد.
غریفی در داستانهای آخرش که در هلند منتشر کرده بر جنبههای خودزندگینامهای آثارش افزوده و به سمت نوعی واقع گرایی استنادی تمایل یافتهاست.
از عدنان دو فرزند به نامهای «سامی» و «علی» به یادگار ماندهاست. غریفی در سالهای اخیر میان ایران و هلند روزگار میگذارند.
«وجدان من جهانی است اما
خوش دارم
آوازهای وحدت انسان را
از یک بلم بخوانم
از روح یک نخل»
![]()
برای شط شط شط
برای آب آب آب
برای باد باد باد
و برای تو
عشق رفیع من: نخل
امضا جمع میکنم...
برشی از شعر عدنان غریفی
برو عامو دس خدا!
اسمش که ایرانی نبود.