یک دختر دانشجو: در برابر تعرض مدیرم سکوت کردم/ متهم: همسر صیغهای ام بود
دختر جوان در حالی از مدیرش به اتهام تعرض شکایت کرده که متهم میگوید این دختر همسر صیغهای او بوده است.
ستاره کارمند یک شرکت خصوصی است. او از مدیرش شکایت کرده و مدعی است مدیر به او تعرض کرده است، اما مدیر ادعای دیگری دارد. ستاره در گفتوگو با اعتمادآنلاین درباره این پرونده توضیح میدهد.
*چه مدتی در شرکت کار میکردی؟
دو سالی بود که آنجا کار میکردم.
*در این مدت با مدیر شرکت مشکلی نداشتی؟
من هیچ مشکلی با او نداشتم. ما تا یک سال قبل با هم خیلی خوب کار میکردیم، از یک سال قبل دچار اختلاف شدیم.
*چرا در این مدت از شرکت بیرون نیامدی؟
من به این کار احتیاج داشتم. دانشجو هستم و با همین حقوق کم زندگیام را اداره میکنم و خرجیام را میدهم.
*مشکلت با مدیر شرکت چه بود؟
مزاحمم میشد ولی من سکوت میکردم.
*چرا سکوت میکردی؟
میخواستم کارم را حفظ کنم.
*فکر نمیکنی با این کارت به آزارهای او کمک کردی؟
اشتباه کردم، چون میترسیدم من را اخراج کند سکوت کردم.
*چرا تصمیم گرفتی موضوع را علنی کنی؟
من را اخراج کرد و من هم گفتم دیگر سکوت نمیکنم.
*چرا اخراجت کرد؟
چون کسی موضوع را به همسرش گفته بود، وقتی همسرش متوجه شد برای اینکه دل او را به دست آورد من را اخراج کرد.
*مدرکی داری ثابت کنی که به تو تعرض شده است؟
او یک سال به من تعرض میکرد و حالا مدعی است من زن صیغهای او بودهام در حالی که دروغ میگوید. هر بار با وعده و حرفهای قشنگ سعی میکرد من را ساکت کند. من چون باید هزینه زندگی میدادم سکوت میکردم و میترسیدم کارم را از دست بدهم اما حالا به دروغ ادعا میکند من زن صیغهای او بودهام.
*خانواده داری؟
بله پدرم کشاورز است، من بعد از قبولی در دانشگاه به تهران آمدم بعد از درس هم دوست نداشتم برگردم و میخواستم در تهران بمانم اما پدرم اگر بفهمد حتی اجازه نمیدهد درسم را تمام کنم، به همین خاطر سعی میکنم مدیرم را وادار کنم تاوان اشتباهش را بدهد.
*با چیزی که تعریف کردی به نظر میرسد از چنین رابطهای ناراحت نبودهای.
ناراحت بودم چون او از من ۲۰ سال بزرگتر است، میدانستم آیندهای ندارم اما میترسیدم حرف بزنم. حالا هم میخواهم به جز من او هم تاوان کارش را پس بدهد.
*میدانی مدارکی که داری خیلی ضعیف است؟
به هر حال آبروی مدیری که با کارمندش چنین میکند باید برود.
سلام فرمانده.
فقط به تو باید گریست
به عقل نداشته ات
تو که درمانده ای
زن یا دختر خداوند قدرتی بهش داده که اگر خودش. اضی نباشه صد مرد توانا هم نمیتونه بهش تعرض کنه مگر اینکه با بستن دست و پا به چهار جهت طرف مرتکب این عمل تعرض گردد و در کشور ماهم در خصوص این موارد که مربوط به دادگاه کیفری میشه حالا بر چه اساس هست دخالت نمیکنن برعکس شاکی قضات کیفری چنان در فشار میزارن که طرف شاکی از پی گیری ماجرا منصرف شود و قید ماجرا بزنه و همین موضوع باعث تکرار بیش از اندازه این موارد در جامعه شده حالا برو همین عمل در کشور اروپایی انجام بده اگر شاکی بشه کسی پدر متشاکی یا متهم در میاد کشور ما اسمش اسلامی هست قوانینش ضد اسلام عمل میکنه و حق به ناحق تبدیل میکنند اونم قاضی های کیفری و به هیچ کسیم پاسخگو نیستند و پفستم در بیاد و حق خواهی بکنی بازداشت و زندانی میشی برای من خودم پیش آمده
مملکت اسلامی با حالی شده
یکی داده دیگری گرفته به مملکت اسلامی چه ارتباطی داره بامزه، بگو یک توالی یابی از ژنتیکت بگیرند احتمالا باید دنبال مدیر بگردی.
هر جا گیر کردید وکم آوردید از دین وایمان مایه می گذاری
همین مملکت اسلامی امنیت داده که دختر تک وتنها در تهران زندگی کند
ولی جای اشکالش این است که دانشمند عزیز
خود ش تصمیم گرفته باج بدهد تا زندگی کند
پس قاطی نکن
تن فروشی کردی پول گرفتی به اسم حقوق وخودت در اختیار مدیرت گذاشتی
خودت خواستی تا جونت در آد،، واسه پول تن فروشی کردی خاک بر سرت آشغال
برای رسیدن به ارزوهای پوچ تن به هر کاری می دهید ایا ارزش انسان همین است؟
ای دختر نادان چرا این موضوع ناهنجاری زشت را تو بوق گذاشتی ....رو طاقچه دلت نگه میداشتی بهتر بود ..هیچ فایده ای برات ندارن علنی کردی .چون یکبار نبوده یکسال بوده ای ساده لوح
ایشون یک خانم هست و باید حق را بهش داد چون ضعیف هست و مشکلات اقتصادی و معیشتی مجبور بوده بخاطر ابرو و نیاز به درآمد مخارج زندگی سکوت کند چون میدونه که در هر شرکت خصوصی بخواد کار کنه ممکنه مدیر آن شرکت بدتر از آن باشه.ولی متاسفانه داخل کشور ما این موضوع رایج شده که تا یک خانمی برای کار مراجعه میکنه مدیر شرکت چشم بد نگاه میکنه
یام یام
به عنوان یک زن از تو حمایت نمیکنم چرا کسی تا حالا به من تعرض نکرده؟؟؟؟ برو بابا زنیکه زناکار زندگی خرابکن.....
تو اگه از خودت خوب بودی همون روز اول میرفتی شکایت... خاک بر سر امثال تو که خودتون ارزون میفروشین و حیثیت زنان رو بر باد میدین........
در حدیث است در روز جزا اخرین گروهی که که حساب اعمالشان به پایان می رسد قاضیان هستند
راحت قضاوت نکنیم و داحت حکم بر زبان جاری نکنیم
روزی به بهلول گفتند می خواهی قاضی بغداد شوی
گفت مگر دیوانه ام که بنشینم بین دو نفر که از ماجرا خبر دارند و حدس بزنم موضوع چه بوده است