معاون فنی نظام پزشکی تهران بیان کرد

"تبعیض مطلق" در سیستم ارجاع سلامت کشور/ پزشک در تهران ۲ برابر میانگین آمریکا!

معاون فنی نظام پزشکی تهران و عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور گفت: اختلاف بین غیربرخوردارترین استان، سیستان و بلوچستان با برخوردارترین استان یعنی تهران، از نظر میزان پزشک بالای ۱۰ برابر اختلاف است؛ این آمارها به معنای تبعیض مطلق در سیستم ارجاع نظام سلامت کشور است.

"تبعیض مطلق" در سیستم ارجاع سلامت کشور/ پزشک در تهران ۲ برابر میانگین آمریکا!

دکتر علی دباغ درباره وضعیت توزیع پزشک در کشور جهت دسترسی عادلانه مردم به خدمات سلامت، گفت: طی ۱۰ سال اخیر نتوانستیم طرح نظام ارجاع و پزشک خانواده را که یکی از شاه‌بیت‌های نظام سلامت کارآمد است، پیاده کنیم. به نظر می‌رسد بیشترین معضل این بود که در دولت قبل تاکیدی که باید بر روی حوزه بهداشت می‌شد، اتفاق نیفتاد و عمدتا بر حوزه درمان تاکید شد.

لزوم برتری "بهداشت" در سلامت

وی افزود: مقام معظم رهبری در دیدارهایی که اخیرا هم داشتند، بیش از پیش بر حوزه بهداشت تاکید کردند و به درستی تاکید کردند جایگاه بهداشت باید بیش از این مورد توجه قرار گیرد. باید توجه کرد که نظام ارجاع و پزشک خانواده که در هم تنیده‌اند، کمک می‌کنند که بهداشت قوام بهتری داشته باشد. زمانیکه حوزه بهداشت در نظام سلامت برتری داشته باشد، حالت انتظار برای ایجاد بیماری به حالت پیشگیری بدل می‌شود و جو عمومی به سمت پیشگیری می‌رود.

شروط دسترسی به "سلامت" ساختارمند

دباغ با بیان اینکه برتری یافتن حوزه بهداشت و حرکت عمومی به سمت پیشگیری، مستلزم سازوکارهایی است، ادامه داد: این اقدام مستلزم یک سیستم و نظام است و چارچوب مشخصی دارد و نیازمند مقدمات و پیش‌ زمینه‌هایی است. مهمترین پیش‌ زمینه آن، این است که تناسب نیروی پزشکی و نیروهای همراه هر پزشک را حفظ کنیم. به طور متوسط یک پزشک و حدود ۱۲ نیروی غیر پزشک باید همراه باشند تا بتوانند به خوبی کار کنند. یک پزشک به تنهایی نمی‌تواند کار کند و به نیروهایی مانند پرستار، داروساز، نیروی آزمایشگاه، اتاق عمل و ... برای ارائه خدمت نیاز دارد. بنابراین ایجاد ساختار مناسب در نظام سلامت فقط به پزشک تنها وابسته نیست. پزشک تنهایی که نه آزمایشگاه در دسترسش باشد، نه داروخانه و ... چه کاری می‌تواند انجام دهد؟. در این صورت دست پزشک بسته است.

وضعیت توزیع پزشک در ایران

پزشک در تهران ۲ برابر میانگین آمریکا!

وی با بیان اینکه دسترسی به ساختار مناسب نظام سلامت و توزیع این نظام نیازمند برنامه‌ریزی، اقدامات موثر و پایش برنامه است، گفت: در کشوری مانند آمریکا در ایالت‌های مختلف به طور میانگین به ازای هر ۱۰ هزار نفر، بین ۳۲ تا ۳۳ پزشک دارد و اختلاف میان ایالات مختلف این کشور، از نظر تعداد پزشک بسیار کم است. زیرا امکانات رفاهی در اکثر ایالت‌ها مشابه هم است و درآمدها هم در اکثر ایالات آمریکا یکسان هستند. در سایر کشورهایی هم که از نظر اقتصادی پیشرفته هستند نیز وضعیت به همین صورت است.

اختلاف ۱۰ برابری برخوردارترین و محروم‌ترین استان کشور از نظر تعداد پزشک

دباغ درباره وضعیت توزیع پزشک در ایران نیز گفت: بر اساس آمار رسمی سازمان نظام پزشکی، در کشور ما در استان سیستان و بلوچستان که یکی از محروم‌ترین استان‌هاست، تعداد پزشک اعم از پزشک عمومی، متخصص و فوق‌تخصص به طور میانگین حدود شش به ازای هر 10هزار نفر است. این در حالی است که در استان تهران به طور میانگین حدود ۷۰ پزشک اعم از پزشک عمومی، متخصص و فوق تخصص به ازای هر 10هزار نفر وجود دارد؛ یعنی بیش از دو برابر میانگین آمریکا در استان تهران پزشک داریم و اختلاف بین غیربرخوردارترین استان ما که استان سیستان و بلوچستان است، با برخوردارترین استان ما یعنی استان تهران، از نظر میزان پزشک بالای ۱۰ برابر اختلاف است. این آمارها به معنای تبعیض مطلق در سیستم ارجاع ما است.

چرایی معضل مسافران سلامت

وی با بیان اینکه دولت قبل طی ۱۰ سال اخیر وظیفه پیگیری و اجرای طرح‌های پزشک خانواده و نظام ارجاع را برعهده داشت، گفت: برخلاف برخی افراد که تصور می‌کنند که پرداختی به پزشکان در مناطق محروم و کمتر برخوردار نباید افزایش یابد، اتفاقا میزان پرداختی پزشکان این مناطق باید بیشتر شود، وگرنه پزشکان به سمت شهرهای برخوردار مانند تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و ... هجوم می‌آورند. معضل مسافران سلامت هم که برای کوچکترین مشکل سلامت به تهران و شهرهای بزرگ می‌روند، از همین جا نشات می‌گیرد. در عین حال این مساله فقط مختص پزشک هم نیست و همانطور که گفتم هر پزشکی حدود ۱۲ نفر تیم نیاز دارد و باید این امکانات هم به نسبت منطقه وجود داشته باشد.

راهکارهای حل مشکلات توزیع پزشک

دباغ با بیان اینکه هرچقدر این اقدامات و مباحث را پشت گوش بیندازیم، بیشتر هزینه می‌دهیم، به برخی راهکارهای حل مشکلات توزیع پزشک اشاره و اظهار کرد: اولین راهکار، تعیین اهداف کلان نظام سلامت است که خوشبختانه این اقدام تا حد زیادی انجام شده است؛ به طوری که سیاست‌های کلی نظام سلامت از سوی مقام معظم رهبری تعیین شده، استانداردهای جهانی و کشوری وجود دارد و باید بر اساس آن‌ها حرکت شود. سیاست‌های کلی نظام سلامت که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده و در عین حال قانون اساسی و برنامه‌های توسعه، اهداف کلان نظام سلامت را مشخص کرده‌اند. دومین اقدام، منابع مشخص اعم از منابع مالی و غیر مالی است. این منابع شامل سخت‌افزاری است که تعداد تخت‌های بیمارستانی، بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، پایگاه‌های بهداشتی و ... را در برمی‌گیرد. دوم منابع نرم‌افزاری و نیروهای تخصصی و آموزش دیده در نظام سلامت است و از همه مهم‌تر سرمایه‌ اجتماعی است. این سه دسته منابع در نظام سلامت تعیین شدند. بنابراین اهداف و منابع مشخص هستند و باید بر اساس اهداف و متناسب با منابع، برنامه‌ریزی تنظیم شود.

وی تاکید کرد: به نظر می‌آید که در حال حاضر ما نیازمند بازنگری در برنامه‌هایمان هستیم. برنامه‌های موقتی مانند طرح تحول نظام سلامت، عمدتا به صورت موسمی هستند و پایدار نخواهند بود. ما برای برنامه‌ریزی نیاز به اقدامات پایدار داریم. بنابراین نیازمند برنامه‌های پایدار در نظام سلامت هستیم. در عین حال این برنامه‌ها نیازمند پایش‌های مستمر هفتگی، ماهانه فصلی و سالانه است.

دباغ با بیان اینکه با توجه به این مباحث، در جهت حل مشکلات نظام سلامت در صورتیکه درست اقدام کنیم، کار پیچیده‌ای نیست، گفت: اگر درست اقدام کنیم طی چند سال می‌توانیم به اهداف عالی‌مان برسیم که رضایت مردم را به دنبال داشته باشد. نیازمند عزم جدی برای رسیدن به این اهداف هستیم. متاسفانه بحث نظام ارجاع و پزشک خانواده سال‌ها مطرح شده و دولت‌ها بیشتر در این باره حرف زدند تا عمل کنند. باید آقای رییس جمهور این مباحث را در حوزه سلامت مدنظر قرار دهند و تیم‌شان، این موضوع را به عنوان اولویتی که نه‌تنها باعث ارتقاء وضعیت پزشکی، بلکه منجر به ارتقاء کشور می‌شود، در نظر بگیرند. در این صورت بسیاری از نارضایتی‌ها، درد و رنج‌های مردم، هزینه‌ها و مهاجرت‌ها در حوزه سلامت کاهش می‌یابد.

افزایش ظرفیت پزشکی، مشکل کمبود پزشک در مناطق محروم را حل نمی‌کند

وی با بیان اینکه بیشترین مشکل ما در توزیع منابع مالی است، ‌ گفت: مهم‌تر از کسری منابع، توزیع و برنامه‌ریزی برای آن است. وقتی ۷۰ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر در تهران داریم و در سیستان و بلوچستان ۶ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر داریم، این موضوع به چه معناست؟؛ بی‌تردید به این معنی است که اور لود (بیش از حد نیاز) پزشک داریم. وقتی می‌گوییم پزشک زیاد داریم، اما در مناطق محروم با کمبود پزشک مواجهیم، افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی مشکلی را حل نمی‌کند. هرچقدر هم پزشک اضافه داشته باشید، وقتی درست مدیریت نکنید، مجددا به مناطق برخوردار می‌آیند یا اینکه از کشور می‌روند. این موارد فقط هم مختص پزشک نیست، ‌بلکه سایر نیروهای حوزه سلامت را هم شامل می‌شود.

وی درباره وضعیت توزیع پزشک در تهران نیز گفت: به نظر می‌رسد که در مناطق برخوردار تهران تراکم پزشک بیش از مناطق غیر برخوردار است. در این زمینه هم به مدیریت و برنامه‌ریزی نیاز است که برای مناطق کم‌برخوردارتر اهرم‌های تشویقی در نظر بگیرند.

منبع: ايسنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • M
    0

    ظرفیت پذیرش پزشک رو زیاد کنین تا با اشباع بازارکار در شهرهای بزرگ حاضر به کار در شهرستانها بشن.البته اگه اقایون در وزارت بهداشت اجازه بدن . الان حتی پزشکانی که با سهمیه قبول میشن خیلیهاشون حاضر به کار در شهرستانها نیستند چون در شهرهای بزرگ هنوز بازار کارخوبه و نیاز به رفتن شهرستان نیست هنوز خیلی کمبود پزشک داریم تو کشور

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد