فرجام ورزشکاری که پس از ۹ روز، پیدا شد
لیدا کاوه: میخواستند قلبم را بدزدند!
لیدا کاوه، ورزشکاری که دزدیده شده بود، در گفتگویی، انگیره آدمربایان را فاش کرد.

عصر جمعه 31 خرداد بود که عکس لیدا کاوه به سرعت در شبکههای مجازی و صفحه اینستاگرام سلبریتیها منتشر شد. زیر عکس نوشته بود «لیدا کاوه در صحت کامل و سلامت روان از ظهر جمعه 31 خرداد از خانه خارج شده و تاکنون خبری از او نیست.»
در بررسیهای اولیه مشخص شد که لیدا، 37 ساله حدود 8 سال قبل به خاطر مشکلات خانوادگی از همسرش جدا شده و بعد از آن دیگر ازدواج نکرده است. از آنجایی که خانواده لیدا در تهران ساکن نبودند، دختر جوان به همراه خواهر و شوهر خواهرش در خانه آنها واقع در سعادت آباد زندگی میکرد.
چند روز اول نیمه هوش بودم و آنها به من دارو تزریق میکردند. اما بعد از چند روز گفتند که قصد دارند قلب مرا به شخص دیگری پیوند دهند. در همان خانه آزمایشات لازم در رابطه با پیوند قلب از من گرفتند. اما بعد از چند روز عنوان کردند که قلب من به درد پیوند به شخصی که مد نظرشان بود نمیخورد
خواهر لیدا به پلیس گفت: او ورزشکار است. از سالها قبل دونده استقامت بود و چند سالی هم میشود که دوچرخه سواری حرفهای میکند.خواهرم همچنین عکاس و دوستدار محیط زیست است آزارش به کسی نرسیده و دشمنی هم نداریم.
آخرین پیامک
وی دررابطه با ناپدید شدن لیدا گفت: ظهر جمعه لیدا به مجتمع تجاری میلاد نور در شهرک غرب رفته بود تا عکس یکی از دوستانش را روی تخته چاپ کند. ساعت 14:57 بود که به من پیام داد و گفت: «من شارژ ندارم و ممکن است گوشیم خاموش شود، تا نیمساعت دیگر به خانه برمیگردم. نگران نباش.» وقتی پیام را خواندم، به او گفتم اوکی. اما دیگر از خواهرم خبری نشد. با بهدست آمدن این سرنخ کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل پرداختند. دوربینها نشان میداد که لیدا پیاده به سمت میدان صنعت در حرکت بوده است. این درحالی بود که هیچ تصویری از سوار شدن به خودرو یا درگیری و آزار و اذیت توسط دوربینها گرفته نشده بود.
بررسی فرضیههای مختلف
نخستین فرضیه آدم ربایی بود، اما از آنجایی که هیچ تماسی با خانواده لیدا در رابطه با دریافت پول گرفته نشده بود و از طرفی وضعیت زندگی لیدا و خانوادهاش معمولی بود، این فرضیه خود به خود رنگ باخت.
بدین ترتیب تحقیقات روی شاخههای دیگر متمرکز شد. با این احتمال که برای زن جوان اتفاقی رخ داده باشد کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت مشخصات لیدا را به تمامی بیمارستانها و کلانتریها اعلام کردند. اما در استعلامات صورت گرفته هیچ رد و سرنخی از او بهدست نیامد.
تحقیقات گسترده برای یافتن زن جوان ادامه داشت تا اینکه ساعت 17:30 بعد از ظهر شنبه 8 تیر تماسی با پلیس 110 گرفته شد. زن جوانی که پشت خط بود گفت: من در حال پیاده روی در پارکی حوالی بلوار مرزداران نرسیده به اشرفی اصفهانی بودم که ناگهان زن جوانی را نیمه جان روی چمن های پارک دیدم او به سختی از من خواست با پلیس تماس بگیرم .بهدنبال این تماس بلافاصله مأموران پلیس راهی محل شدند. آنها با زن جوانی مواجه شدند که وضعیت ظاهری و جسمی خوبی نداشت. با هماهنگیهای صورت گرفته زن جوان به بیمارستان منتقل شد.
همزمان با پیدا شدن زن جوان، باتوجه به هویت نامشخص او، مأموران کلانتری به تحقیق در رابطه با هویت زن جوان پرداختند. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که 9 روز قبل ناپدید شدن او در سیستم یکپارچه پلیس اعلام شده بود. بنابراین مشخص شد وی همان لیدا کاوه است.
لیدا بلافاصله به بیمارستان آتیه منتقل شد و بعد از بهبودی نسبی تحقیقات از او صورت گرفت. او در رابطه با 9 روز ناپدید شدنش گفت: روز جمعه در راه بازگشت به خانه بودم، از آنجا که حالم خوب نبود تصمیم گرفتم با خودرو به خانه برگردم. در میدان صنعت سوار خودرو پرایدی شدم اما سرنشینان خودرو بعد از سوار شدن سر مرا زیر صندلی عقب برده و با تهدید از من خواستند که سکوت کنم. در میان راه مرا بیهوش کردند و دیگر چیزی نفهمیدم چشم که باز کردم درون خانهای بودم. چند روز اول نیمه هوش بودم و آنها به من دارو تزریق میکردند. اما بعد از چند روز گفتند که قصد دارند قلب مرا به شخص دیگری پیوند دهند. در همان خانه آزمایشات لازم در رابطه با پیوند قلب از من گرفتند. اما بعد از چند روز عنوان کردند که قلب من به درد پیوند به شخصی که مد نظرشان بود نمیخورد. درنهایت بعد از اینکه داروهای زیادی به من زدند، دوباره مرا سوار خودرو کردند. حالم اصلاً خوب نبود و متوجه نبودم کجا هستم و به کجا میرویم. بعد از دقایقی خودرو متوقف شد و مرا در فضای سبزی رها کردند. در حالی که نیمه هوشیار بودم از زن جوانی که در حال عبور از پارک بود خواستم که به پلیس زنگ بزند.
با توجه به اظهارات لیدا، تحقیقات در رابطه با بررسی صحت اظهارات او و دستگیری آدم ربایان احتمالی ادامه دارد.
1717
منبع: روزنامه ایران
17
تو رو خدا ببین تو چی ملکتی زندگی می کنیم..... ع ع ع ع ع ع تف به این مملکت داری!؟ اگه یارو آدم ربا رو هم گیر بیارن با رافت اسلامی می بخشند! یا با تهدید رضایت طرف رو جلب می کنند
چه مملکتی داریم "؟ مرتیکه احمق مگه قراره تو هر کوچه پس کوچه ای مامور باشه ؟ الان تو پشت فرمون داری رانندگی میکنی اگه سهوا بزنی به یکی باید بیای بگی عه عه عه چرا مامور دستای منو نگرفت نذاره تصادف بشه ؟ با امثال تو باید شدیدا برخورد بشه
داداش خونتو کثیف ترررر از این نکن اصن مملکت ما عالیه بیکار نداره اختلاصو دزدی رویایی بیش نیست ماموراشم عالین واست کمپوت باز میکنن ....فساد بیداد میکنه من خودم گیج شدم تو شهر یه جنس رو با صدتا قیمت بهت میفروشن یکی میگه 100 یکی 1500 یکی 300 لطفا ادم ربا رو بفرستین شهر ما کارش دارم
یا خیلی ساده و زودباوری یا خیلی پستی دادا!!
اینو گفت و ما هم باور کردیم! خبرهای مهمتر مملکت لطفا.
این اگر واقعیت داسته باشد موضوع بسیار مهمی است شاید یک باند مخوف پیوند قلب غیرقانونی باشد وگرنه پیوند قلب ان هم در منزل کار تخصصی میخواهد با دکتر متخصص!! فقط دختر اشتباه کرد سگار ماشین شخصی شده وقتی این همه تاکسیهای اینترنتی است چرا شخصی!! فقط قطعا آن افراد رباینده دنبتل هدف دیگری هستند که باید فورا شناسایی شوند
بابا دلت خوشه!! تا حالا شنیدی کسی رو بگیرن بعد بگن قلبت به درد نمی خوره ولش کنن. خوب! چشم و گوش و کلیه و کبدش که به درد می خورد
واقعا عجیب ک میگن ایران امن ترین مملکت این همه وقایع مختلف بازم میگیم امن ترین دیگ جرات نمی کنیم از در خونه برای خرید هم بیایم سرکوچه ک مبادا مورد تعرض قرار بگیریم اونم از اختلاس های میلیاردی
حالا معلوم نیست کدوم جهنمی بوده این قصه رو سر هم کرده.همون بهتر که متلاشی میشدی.
خیلی وحشتناکه
آره دروغ گفتن و ملت رو سرکار گذاشتن خیلی وحشتناکه بلکه تره!!
لیندا خانم یا خودت را خیلی زرنگ فرض کردی و یا مردم را هالو . اینهمه ادم تو این مملکت هست که کسی دنبالشان نمیگردد و اگر قلب و همه اعضایشان را دربیاورند کسی اخ نمیگوید انوقت امده اند سراغ تو ؟ اینکه چی بوده و خودت میدانی به کنار . مطمئنا اگر مامورین اگربخواهند راحت ته و توی قضیه را درمیاورند . پس چرا دروغ .
حالا هی بگید اگه نون نداریم بخوریم, عوضش امنیت داریم
والا همین مملکتم ازسرتون زیاده مردم این مرز وبوم نه با شاه میسازن نه با اخوند ن باهیشکی همیشه در عین تنبلی دوقطر ونیمشون باقیه معلوم نیست چه مرگشونه فقط دنبال مفت خوری وبی بندوباری هستند واقعا خیلی هنرمیخاد این قوم رومدیریت کزدن
دوقطرونیم؟عجیب نیست که در تمامی نظرات غلط های املایی وجود دارد؟
واقعا این حرفها درسته فکر نکنم انقدر بدبخت بیچاره کنار حاشیه تهران هست که همشو کجا هم ببران کسی با خبر نمیشه خانوم کاوه چقدر دروغ
قاچاق اعضای بدن یک تجارت پرسود هست که ایران و خارج ندارد و در همه ی کشورها یک معضل است البته که طعمه هایشان مردم جهان سومی هستند ...و جنگ زده ها و ... اما در مورد این خانم یا فهمیده اند که معروف شده و ترسیده اند که برایشان دردسر شود یا اینکه واقعا ناجوانمردانه قصد کشتن و پیوتد زدن قلب و اعضای بدنش را داشته اند .. ضمن اینکه اینکار تخصصهای لازم خودش را میخواهد که باید گوش اون دکتر پدر سگ که میخواسته چنین کاری انجام دهد را بدجوری پیچاند .
سلام وعرض ادب ،باکمال احترام برای نظر تمام دوستان ،به نظر بنده این موضوع که خانم کاوه تعریف کرده اند یه داستان ساختگی و پرداخته ی ذهن ایشان می باشد،به هیچ عنوان ابعاد و جزییاتی که ایشان مطرح نموده اند نمی تواند واقعیت داشته باشد .
برو بااین قیافه افتضاح که به خودت دادی اینهم یک روش جدید است برای معروفیت برو حجابت درست کن شما به هر قیمت میخواهید خودت را معروف کنی
باورنمی کنم
خانم برو کنار تا باد بیاد خودت کردی دلقک مسخره خودت نکن فقط می خواهید خودت نشان بدهید برو
افتضاح کردی برو فکر دیگری کن
اگه بهت پناهندگی دادن بگو منم این فیلم رو بازی کنم ، به کس دیگه قول نده ، شلوغ میشه
خانم حتما شما از مواد توهم زا استفاده می کنید مانند شیشه فقط شما کم داشتیم بنظر من از یک دکتر روان شناس کمک بگیر
چرا ما اینقدر بدبین شدیم خیلی زود قضاوت میکنیم تهمت توهم میزنیم تهمت دروغ میزنیم ممکن هست اتفاق افتاده باشد اجازه دهید تحقیقات کامل بشه ممکن است یکی از کلیه هاش نباشه یا کبدش را برداشته باشند مهم تر از اون اگر بعد از تحقیقات مشخص بشه که قلب خودش نیست وعوض شده چی؟لطفا زود قضاوت نکنیم بهش فرصت دهید گفتند که بیهوش بوده اجازه دهید حداقل هوش بیاد چرا ما اینقدر عجول وشتابزده ایم چرا واقعا چرا؟؟؟