گپ و گفت با یکی از حاضران در عملیات کربلای ۴ /این عملیات با هدف انهدام نیروهای عراقی و تصرف سرزمین طراحی شد/کربلای ۴ از ابتدا لو رفته بود

جبران شد یعنی چی یعنی این همه جوان که شهید شدند زنده شدند .وقتی عملیات لو رفته بود نباید عملیاتی آغاز میشد .من خودم 25ماه جبهه بودم وده تا عملیات شرکت داشتم والان میتونم یه لشکر را فرماندهی کنم .وبخوبی میدونم کلی جوان بیگناه را به کشتن دادید خدا به فریادتون برسد .یه فرمنده ارتش بخاطر بهترین عقب نشینی درجه گرفت چون در کحاصره بود ونزاشت قطره خونی از یک سرباز بریزد چرا چون برای جان انسانها ارزش قایل میشد اما شما چی .چیزی که براتون مهم نیست جان انسانها فقط حکومت کنید به ملت وثروت اندوزی کنید ازخون همون جوانان بهره اشرافی گری جاه ومقام کاخهای سر به فلک کشیده وماشینهای میلیاردی داشته باشید در نهایت مردم بدبخت که همون عملیاتها را انجام میدهند با بدبختی زندگی کنند وای برشما منافقین که از کفار بدنرید

باسلام خدمت مدیریت محترم سایت خبر فوری بنده در زمان جنگ در گروهان یکم گردان ۱۲۱تیپ یکم لشکر ۹۲زرهی اهواز خدمت می کردم تیرماه سال ۱۳۶۵گردان ما از جزیره مجنون به شلمچه نقل مکان کرد ما خط را از تیپ سی پیاده گرگان تحویل گرفتیم گروهان ما کنار لشکر ۵نصر مشهد مستقر شد که یک سنگر کمین مشترک داشتیم درست روی جاده ای قرار داشت که ریل راه آهن بود سمت چپ ما پتروشیمی عراق وجود داشت از همان زمان یعنی تیر ماه عراق شروع به ایجاد استحکاماتی از جمله سنگر های بتنی و سکوهای تانک نمود ه بود و حتی روز هم کار می کردند وقتی ما آتش می ریختیم تعطیل می کردند بعد که ارام می شد کار می کردند هر روز که می گذشت فعالیت های خود را بیشتر می کردند تا اواخر مهر ماه خط دست ما بود بعد با سپاه خوزستان که همه بسیجی بودند عوض کردیم آمدیم خط پاسگاه زید را تحویل گرفتیم زمانی که در شلمچه مستقر بودیم شب تاسوعا عراق یک تک هم انجام داد که با مقاومت ما روبرو شد غواص برای شناسایی می فرستاد حتی یکی از نیروهای عراقی چند وقت داخل خط ما بود بچه ها لشکر ۵نصر فکر می کردند از نیروهای ارتش است ما فکر می کردیم که از بچه‌های بسیج است تا اینکه که لو رفت که اون هم داستان جالبی داره بچه های بسیج یک صندوق داشتند که یخ ومواد غذایی خودشان داخل آن می گذاشتند از اونجایی که تدارکات ارتش خیلی ضعیف بود ساعت دو شب یخ می آوردند تا ده صبح هم دوام نداشت به همین خاطر کنار لشکر ۵نصر نعمتی برای ما بود هر وقت یخ می خواستیم می رفتیم می گرفتیم کمپوت پنیر لیقوان و هندوانه ومازاد مواد غذایی خودشان را می گذاشتند ولی با این حال که نیاز داشتیم نمی گرفتیم تا این که یک روز فرمانده دسته شان که که صداش می کردند علی آقا به ما که کنار دسته انها مستقر بودیم گفت برادر های ارتشی دیگه یخ نگیرید گفتیم برای چی گفت بچه ها تان غذایی که داخل صندوق می گذاریم بر می دارند که بعد از پرس و جو یک شب گرفتنش که متوجه شدند عراقیه به نظر بنده عملیات کربلا چهار تا داخل اتاق جنگ لو رفته بود از همان زمانی که فکر عملیات دران منطقه ریخته شد وگرنه ایران غیر از یک خط اسفالت هیچ کاری در تابستان انجام نداد در صورتی که عراق از تابستان شروع به ساخت استحکامات دفاعی کرده بود بعد از یک ماه که پاسگاه زید بودیم آمدیم نزدیکی های سه راه حسینیه نزدیکی های خرمشهر به عنوان نیروی احتیاط مستقر شدیم ولی گروهان نفر بر ما در عملیات کربلا چهار وپنج شرکت کرد که مهمات و غذا برای رزمندگان می بردند از آن طرف جنازه ومجروح می آوردند و فکر نکنم هیچ نبردی مانند پاتک عراق در کربلا ی پنج نبوده باشد چه شبی بود آسمانروش از منور و گلوله توپ و تانک بود گاهی وقتها گلوله‌ها ی توپ فرانسوی عراقی ها و گلوله های توپ سوئد ی ایران که روشنایی داشتند از کنار هم می گذشتند آفای رضایی طراحان اتاق جنگ کربلا چهار را بگوید چه کسانی بودند بعد مشخص می شود کربلا چهار فریب نبود بلکه جنگی بود که شش ماه جلوتر اطلاعات آن به دشمن داده شده بود خدا لعنت کسانی که به این وطن خیانت کردند آهان یادم رفت بگم سه راه حسینیه یک ایستگاه صلواتی زده بودند که بوسیله کسانی که لباس عربی داشتند اداره می شد بعد دیدم جمع شأن کردند بعداً متوجه شدیم که جاسوسی می کردند پشت چادرشان بیسیم پیدا کردند باعث تعجب ما هم بود چرا هوا پیما های عراقی آنجا را بمباران نمی کند خاطرات از جنگ زیاد ه دو تا پسر دارم یک بار عکس های زمان جنگ من نگاه نکردند

باسلام پس از فتح خرمشهر ادامه جنگ هیچ توجیهی نداشته خصوصا امدن عراق برای اتش بس ومسولین باید جنگ را خاتمه می دادند با توجه به متحدین عراق وخطر بمب شیمیایی. زدن عراق گرفتن عراق بسیار بعید وکالعدم بوده ولذا از سال62 که کشور عراق ودنیا خواستار اتش بس بودند ادامه ان با هزاران شهید ومعلول چه توجیهی داشته.

سلام چرا وقتي عمليات طراحي شده ( كربلاي 4) لو مي رود، آقايان دستور شروع عمليات مي دهند .مگر ما افراد نفوذي ( سربازان گمنام )در خاك عراق با جبهه مقابل نداشتيم ، مگر آنان گزارش ندادند كه عراق از عمليات ما مطلع شده ، چرا با وجود اين همه اطلاعات ، آقايان آغاز گر عمليات كربلاي چهار شده اند كه هزاران هزار جوان را به خاك خون كشيدند ، مگر جون جوانان عزيز ما برايشان ارزش نداشته ، چون خودشان همانند شهيد والامقام دكتر چمران در خط مقدم نبودند ، تا از نزديك همه چيز در رصد كنند ، چه كسي روز قيامت پاسخگو اين همه شهيد و آه و ناله پدران و مادران شهدا خواهد بود . مادرم از داغ جوان برومند 20 ساله اش كه در سال 65 در هورالهويزه شهيد شده بود دق مرگ شد. و بعد از او منو خواهرانم به دليل مرگ مادر و داغ بردارم از لحاظ روحي شكست خورديم و هميشه افسرده و نااميدانه زندگي را سپري مي كنيم و ... حال در نظر بگيريد در اين جنك در حدود 300 هزار جوان غيور و با غيرت به شهادت رسيد ، كه اغلب عمليات توسط برادران سپاه و بسيج نسنجيده بود كه منجر به شهيد شدن جوانان عزيز ما شده است . ( اخيرا فيلمي از گفتگو شهيد باقري عزير در ميان فرماندهان سپاه منتشر شده كه مي گويد يك روز در دهلاويه ما 70 تا شهيد داديم كه خواب از چشمانمان گرفته بود از بس ناراحت بوديم .حال در برخي جاها 1000 تا شهيد 2000 تا شهيد 3000 تا و...شهيد ميدهيم انگار نه انگار... من خودم شخصا روز قيامت پاسخي ندارم آقايان اگر پاسخ دارند خوشا به حالشان و... ) . كاربران بزرگوار درسته عراق آغاز گر جنگ بود و ما بايد در مقابلش مي ايستاديم و وقتي دلاوران كشور ما با اهداء خونشان در سال 1361 خرمشهر را پس گرفتند صدام حاضر بود جنگ را تمام كند و حتي بعضي از كشورهاي عربي مايل بودند كمكي به صدام كنن وخسارت وارده را به كشورمان پرداخت كنند . برخي ها الان با خون شهدا تجارت مي كنن و خانواده هاشون ماشين هاي ميليادري سوارند و در كشورهاي اورپايي ييلاق و قشلاق مي كنند و منكر اين موضوع هستند .ولي چرا آقايان تدابيري اتخاذ نكردن تا جنگ را به اتمام برسانند ، ميدانيد از سال 61 تا پايان جنگ ما درحدود 295 هزار شهيد و چند هزار اسير و مجروح داريم كاري به خسارت هاي مالي ندارم .. در صورتي كه بعد از آزاد سازي خرمشهر سپاه در حدود 4460 شهيد داده بود و ارتش در حدود1086شهيد و حدود 24 هزار هم مجروح داشتيم . چرا آقايان جنگ به سرانجام نرسانند و شاعر جنگ جنگ تا پيروزي دادند و درآخر اين همه خسارت جاني و مالي تقديم نظام كردند. و الان كشور عراق هموناي كه جوانان ما دست بسته زنده به گور مي كردند و بعد 30 سال هنوز شاهد جنايت هاي آنان هستيم حال عراق شده برادرديني ، بجاي آن كه خسارت هاي جنگ را پرداخت كنن، مسئولين كشور به بهانه حرم امام حسين و حضرت عباس ساليانه چه قدر پول و دلار به عراق كمك مي كنند ، آب و برق رايگان در اختيار اين مردم جنايتكار قرارمي گيرد سوال اينجاست يعني اين همه شهيد ... براي چه بود يعني با رفتن صدام ديگه عرب ها با ايران خوب شدند ... ديگه هيچ بعثي در عراق زندگي نمي كند ... حرف آخرم شهداي عزيز ما ببخشيد شما كه رفتيد اوضاع و احوال مسئولين و برخي از فرماندهان روز به روز غني تر شده و سهم ارث نظام را مي خواهند و در بهترين جاي پايتخت از زندگي لذت ميرند و توريست خوبي به كشورهاي غربي و .. هستند و مردم روز به روز فقرتر و بدبخت مي شوند و ديگر آه ندارند كه با ناله سودا كنن .. ما راببخشيد كه همه شما از قشر ضعيف جامعه بوديد، رفتيد و رشادت كرديد ولي برخي از مسئولين با نام شما و خونتان استفاده مطلوبي از اقتصاد مي كنن و الان همان اقشاري كه شما از آن برخواسته بوديد زير فشارهاي اقتصادي له ميشوندو حضرات به خاطر قدرت به جان هم افتاده اند .شهداي عزيز آگاهيد كه برخي با رانت خواري و ايجاد فساد در نظام چه كارهاي كه انجام نمي دهند . شهداي عزيز مردم از اين همه بي عدالتي خسته شده اند . شهدا ما مديون شما هستيم مسئولين را نميدانم براي ما دعا كنيد .. روحتان شاد