قسمت دوم

سفرنامه فرهاد مسعودی؛ شب‌های مسکو سرد و مرده و تاریک است!

شب‌های مسکو به خلاف آن‌چه تصور می‌شود، شب‌هایی سرد و مرده و تاریک است و جلوه و فروغ و زرق و برق و حتی هیجان و هیاهوی شهرهای بزرگ غرب را ندارد. نسبت به وسعت شهر، تعداد مغازه‌های مسکو نیز بسیار محدود است.

سفرنامه فرهاد مسعودی؛ شب‌های مسکو سرد و مرده و تاریک است!

در تابستان ۱۳۴۴ محمدرضاشاه پهلوی به دعوت هیات‌رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به این کشور سفر کرد. سفر شاه ۱۳ روز به طول انجامید، از ۳۱ خرداد تا ۱۲ تیر. در این سفر فرهاد مسعودی (پسر عباس مسعودی موسس روزنامه اطلاعات) مدیر «تهران‌جرنال» و «ژورنال‌دوتهران» نیز همراه با شاه به شوروی رفت و آن‌چه را در این سفر به تماشا نشست تحت عنوان «دیدار از کشور شوراها» به قلم آورد. سفرنامه مسعودی به شوروی از سه روز پس از پایان مسافرتش به اتحاد جماهیر شوروی، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۴۴، به مرور در روزنامه اطلاعات منتشر شد.

بیشتر بخوانید: سفرنامه فرهاد مسعودی؛ (قسمت اول)

قسمت دوم این سفرنامه را که در روزنامه اطلاعات مورخ چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۴۴ منتشر شد در پی می‌خوانید:

اما دوست دیگری تذکر داد: «اگر چنین خیالی به سرت افتاده متأسفانه باید آن را فراموش کنی، زیرا در این‌جا همه کار‌ها حتی آرایشگری نیز در انحصار دولت است و هرگاه قرار باشد آرایشگاهی باز شود قطعا آرایشگاه دولتی خواهد بود»!

رقابت تجارتی در شوروی مفهومی ندارد، چون با کنترل عوامل تولید از طرف دولت، اجناسی که به بازار عرضه می‌شود یکنواخت و بی‌تفاوت است. مثلاً هیأت مخصوصی که مامور تهیه پروژه تولید صابون است با محاسبه میزان احتیاجات عمومی تصمیم می‌گیرد در سال ۱۹۶۴ فلان مقدار صابون با فلان عطر تولید شود و در تمام مدت سال فقط همین نوع صابون در سرتاسر کشور عرضه و مصرف می‌شود. از همین رو در کوچه و خیابان اثری از اعلانات رنگارنگ و متنوع تجارتی من‌جمله تابلو‌های نئون که در سال‌های اخیر زینت‌بخش شهر‌های بزرگ کشور‌های سرمایه‌داری است، مطلقا به چشم نمی‌خورد. در مسکو و سایر شهر‌های اتحاد شوروی تنها تابلو‌های بزرگ از عکس لنین و گاهگاه شعار‌های به‌خصوصی که مختص به تبلیغات حزبی است و احیانا بعضی شعار‌های کلی مانند شعار‌های مربوط به صلح دیوار‌های خیابان‌ها و مغازه‌ها را زینت می‌بخشد. البته اگر بتوان تابلو‌های سینمایی را در شمار تابلو‌های تجارتی به شمار آورد، از این نوع تابلو‌ها بر فراز سینما‌ها می‌توان دید.

به این تفصیل شب‌های مسکو به خلاف آن‌چه تصور می‌شود، شب‌هایی سرد و مرده و تاریک است و جلوه و فروغ و زرق و برق و حتی هیجان و هیاهوی شهر‌های بزرگ غرب را ندارد.

نسبت به وسعت شهر، تعدا مغازه‌های مسکو نیز بسیار محدود است. در طرفین خیابان‌های عریض مسکو غالبا ساختمان‌های بلندی به چشم می‌خورد که هم‌قواره و هم‌شکل کنار هم ساخته شده‌اند. این ساختمان‌ها عموما ده‌طبقه‌اند و منازل مسکونی مردم را تشکیل می‌دهند. طی سال‌های اخیر مسئله خانه‌سازی نیز از طرف دولت مورد توجه قرار گرفته و از مظاهر برنامه خانه‌سازی همین ساختمان‌های یک‌قواره است.

متأسفانه فرصت دست نداد تا از داخل ساختمان‌ها دیدن کنم، لکن به طوری که شنیدم داخل آپارتمان‌های مزبور کلیه وسایل اولیه از قبیل: شوفاژ «برای سرما‌های سخت» و گاز و لوله‌کشی آب گرم و سرد و محل مخصوص جهت ریختن زباله تعبیه کرده‌اند.

در ساختمان‌های کنونی به طور متوسط برای هر نفر ۹ متر مکعب جا منظور شده، ولی در برنامه خانه‌سازی نوین، برای هر نفر ۱۲ متر مکعب جا معین گشته است. برنامه خانه‌سازی جدید به‌خصوص در اطراف مسکو و سایر شهر‌های بزرگ به سرعت در حال پیشرفت می‌باشد. طبقات هم‌سطح ساختمان‌ها را به مغازه یا ادارات دولتی اختصاص داده‌اند. ولی روی هم رفته منظره خارجی ساختمان‌ها و در نتیجه منظره عمومی خیابان‌ها چندان متنوع نیست.

روس‌ها خیابان‌های تازه را خیلی عریض ساخته و به عرض خیابان‌های کهنه نیز افزوده‌اند، به طوری که خیابان‌های اصلی آن‌ها در شهر‌های بزرگ بیش از یکصد متر عرض دارد.

در وسط این خیابان‌ها که بسیار تمیز نگهداری می‌شوند، یک خط مخصوص کشیده‌اند و این خط مختص رفت و آمد‌های فوری وسایل نقلیه است. آمبولانس‌ها، یا اتومبیل‌های حامل مریض و کسانی که قصد دارند به سرعت خود را به ایستگاه ترن یا فرودگاه برسانند از داخل این خط عبور می‌کنند، ولی نظم رانندگی چنان محکم و دقیق است که با آن‌که اغلب اوقات خیابان‌ها خیلی شلوغ می‌شود، به ندرت دیده می‌شود اتومبیلی از خط وسط عبور کند مگر آن‌که مجوز کافی برای استفاده از خط سرعت داشته باشد.

من، مردم شوروی را روی هم رفته شاد و خندان یافتم. البته مشکل زبان سد بزرگی در راه تماس بیش‌تر من با مردم بود، اما به طور کلی حس کردم که مردم از تماس گرفتن با خارجی‌ها خوشحال می‌شوند و دغدغه و نگرانی ندارند. از آن رژیم سخت پلیسی که افسانه آن با جسد استالین به خاک سپرده شد دیگر اثری نیست و همچنان‌که مردم جامه‌های تیره‌رنگ خود را با لباس‌های روشن عوض کرده‌اند گویی روح انبساط و نشاط تازه‌ای نیز در آن‌ها دمیده شده است.
سوالات خارجی‌ها را مردم به گرمی پاسخ می‌دهند و برخورد آن‌ها در این موارد آمیخته به احترام و صمیمانه است. روس‌ها خوب می‌خورند و اخیرا خوب می‌پوشند. میان آن‌ها اشخاص چاق و فربه اکثریت دارند. در هتل‌ها و رستوران‌ها مشاهده آن‌ها که با ولع غذا می‌خورند و مشروب می‌نوشند، اشتهای انسان را می‌انگیزد و روی هم رفته به خوبی محسوس است که با برچیده شدن رژیم پلیسی، مردم روسیه از زندگی در محیطی سالم‌تر و بانشاط‌تر و صمیمانه‌تر برخوردار گشته‌اند.

سفره روس‌ها یک سفره کامل رنگین است. میز رستوران‌ها را چه موقع صبحانه و چه هنگام شام و ناهار انواع گوشت‌ها و سبزیجات زینت می‌دهد. مرغ، ماهی، ژامبون، سالاد روسی، تخم‌مرغ، گوجه فرنگی و خیار از جمله خوراکی‌هایی است که سفره روس‌ها را متنوع و رنگین می‌سازد. وقتی یک نفر روس در رستوران غذا می‌خورد، انواع این اغذیه را که در بشقاب‌های کوچک چیده شده است، روی میز او می‌توان دید.

روس‌ها تندتند و با اشتها غذا می‌خورند، بلند بلند حرف می‌زنند و پیاپی گیلاس‌های پر از ودکا را خالی می‌کنند.

ادامه دارد...

منبع: انتخاب

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها