ماجرای قول آمریکا به ایران درمورد صدام چه بود؟ / روایت ری‌شهری از واکنش‌ها به دستگیری سید مهدی هاشمی و ماجرای مک فارلین

یکی از اقدامات طرفداران مهدی هاشمی، پس از دستگیری او جوسازی در جهت مرتبط جلوه دادن دستگیری مهدی با ماجرای مک فارلین است و هادی هاشمی در این باره متهم ردیف اول است.

ماجرای قول آمریکا به ایران درمورد صدام چه بود؟ / روایت ری‌شهری از واکنش‌ها به دستگیری سید مهدی هاشمی و ماجرای مک فارلین

در ماجرای افشای ماجرای مک فارلین، نام سید مهدی هاشمی، برادر داماد آیت‌الله منتظری، از جمله نام‌هایی است که همیشه تکرار می‌شود به عنوان منشأ افشای این ماجرا در مجله الشراع لبنان در تاریخ ۱۲ آبان ۶۵، افشایی که معادلات جنگ میان ایران و عراق را بر هم ریخت، اما آیا دستگیری سید مهدی هاشمی به افشای این ماجرا ارتباطی داشت؟ آن هم در حالی که دو ماه قبل از افشای مذاکرات مک فارلین دستگیر شده بود؛ یعنی در شهریور ۶۵ و به گفته وزیر اطلاعات وقت در پی کشف خانه تیمی یوسف‌آباد مربوط به نهضت‌های آزادی‌بخش که زیر نظر او فعالیت می‌کرد با ۴۹ قلم اجناس غیرقانونی از قبیل: اسلحه، مواد منفجره، پودر سرطان‌زا و اسناد جعلی. حجت‌الاسلام محمد محمدی ری‌شهری، وزیر اطلاعات وقت، درباره تلاش طرفداران سید مهدی هاشمی برای ربط دادن ماجرای دستگیری او به افشای مذاکرات مک فارلین این‌طور روایت می‌کند:

یکی از اقدامات طرفداران مهدی هاشمی، پس از دستگیری او، جوسازی در جهت مرتبط جلوه دادن دستگیری مهدی با ماجرای مک فارلین است و هادی هاشمی در این باره متهم ردیف اول است. در اعلامیه‌ای - که طبق تحقیقات - با حضور وی و با امضای «جمعی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم» تهیه و توزیع شده، آمده: «آیا قطع ملاقات‌ها در ارتباط با کوتاه آمدن و سازش برخی، در مقابل فشار‌های بین‌المللی و ابرقدرت غرب و شرق نمی‌باشد؟!»

در اعلامیه دیگری که از طرف این افراد با امضای «جمعی از اساتید حوزه علمیه قم» تهیه و توزیع گردید، آمده: «در پایان، با اذعان به اصالت حفظ نظام اسلامی، متذکر می‌شود متاسفانه اخبار متواتر، حتی حاکی از مفاسدی از قبیل: ارتباط با دُوَل مُلحده در شرق و کشور‌های معاند در غرب می‌باشد.»
آقای محمود صلواتی، در نخستین اوراق بازجویی خود، می‌نویسد: «[در سخنرانی خود برای طلبه‌های مدرسه رسول اکرم (ص) و امام باقر (ع) گفتم:]یکی از به اصطلاح مسئولین بلندپایه آمریکایی آمده در ایران و به طور غیررسمی و با واسطه، می‌خواسته است صحبتی داشته باشد در رابطه با جنگ و صدام، و حدود یک هفته در ایران بوده و - آن‌جور که شنیده‌ام - یکی از شرایط آن‌ها این بوده که ما از ایران چشم پوشیده‌ایم؛ ولی در رابطه با سایر کشورها، ایران باید قول بدهد که دست از ماجراجویی بین‌المللی بردارد. ما در مقابل این شرط، حاضریم صدام را برداریم؛ و گفتم این تحلیل از من است که شاید دستگیری سید مهدی و افرادش در همین رابطه باشد؛ چون در خارج از کشور سمبل ماجراجویی بین‌المللی سید مهدی بوده است...»

برخی از رسانه‌های خارجی مانند مجله الشراع هم به این شایعات دامن زدند. مهدی هاشمی در آخرین بازجویی‌های خود در تاریخ ۵ ر. ۷ ر. ۱۳۶۶ درباره ریشه این شایعات می‌گوید: «مسئله مک فارلین وقتی مطرح شد - یعنی گزارشش را من با آقا هادی با هم خواندیم - و این‌ها در همین محور‌ها بود، اولین جرقه‌ای که به ذهن ما رسید، همان لحظه که با آقا هادی با هم خواندیم، همین بود که یعنی این تحلیلی که بعدا این‌ها متاسفانه نوشتند و پخش کردند، این تحلیل را قبلا خود من با آقا هادی نشسته بودیم [و]روی آن صحبت کرده بودیم که مثلا در اثر گرایشی که این‌ها به غرب پیدا کرده‌اند مثلا بعضی مقامات و دولتمردان یک چنین توافق‌هایی صورت گرفته که مثلا «نهضتی‌ها» را از این طرف، این‌ها بایکوت بکنند و در اِزایش هم غرب، یک تعهدی به ایران بدهد که در رابطه با جنگ و صدام و این‌ها مسئله به یک صورتی حل بشود. این چیزی بود که به ذهن ما رسید؛ منتها به مرحله ابراز نرسید که رویش تصمیم‌گیری عملی و اقدام عملی بکنیم؛ چون مصادف بود با همان روز‌هایی که من بازداشت شدم که خُب، دنباله قضیه را خود آقا هادی و دوستانی که بیرون بودند - آن‌طوری که من شنیدم - در طی یک اعلامیه صادر کردند و این تحلیل را به این صورت منعکس کردند...»

با این وصف آقای منتظری در خاطرات خود می‌گوید: «البته افشای قضیه مک فارلین هم در مجله الشراع لبنان - که به وسیله مهدی هاشمی انجام شد - در تشدید این قضایا نقش داشت. آقایان برای خرید اسلحه روابط مخفیانه‌ای با آمریکایی‌ها برقرار کرده بودند و مک فارلین، مشاور رئیس‌جمهور آمریکا، و همراهان او به طور مخفیانه به ایران آمده بودند و مذاکراتی صورت گرفته بود... ظاهرا سید مهدی توسط یکی از دوستانش به الشراع رسانده بود و آقایان با عَلَم کردن این مسائل می‌خواستند به طرف‌های آمریکایی خود بفمانند که ما با طرفداران صدور انقلاب - به قول آمریکایی‌ها: تروریسم - و با مخالفان این مذاکرات و افشاکنندگان آن برخورد کرده‌ایم.»

افزون بر این در جای دیگری ضمن اظهار مخالفت با شماری از اقدامات آقای امید نجف‌آبادی در مورد قضاوت‌های وی در سِمَت قاضی دادگاه انقلاب می‌گوید: «ولی بازداشت و اعدام او برای این امور نبود و ظاهرا آقای امید هم قربانی قضیه مک فارلین شد.»

ملاحظه می‌کنید، فقیهی که سال‌ها در حوزه تدریس کرده و قرار بوده پس از امام سُکان‌دار رهبری جمهوری اسلامی گردد، سال‌ها پس از کشف جنایات هولناک مهدی هاشمی و به رغم اعترافات صریح وی در مورد چگونگی شایعه مرتبط بودن دستگیری او با ماجرای مک فارلین، برای اثبات نادرستی برخورد با مهدی هاشمی چگونه آسمان را به ریسمان می‌بافد! مهدی هاشمی و یارانش را طرفداران صدور انقلاب معرفی می‌کند و هدف از برخورد با وی را سازش با آمریکا!

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل! که دیگر تحلیل‌های وی در کتاب خاطراتش نیز از چنین وزن و اعتباری برخوردار است.

منبع: محمد محمدی ری‌شهری، سنجه انصاف؛ بررسی برهه‌ای حساس از تاریخ رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، قم: دارالحدیث، چاپ هفتم، ۱۳۹۰، صص ۱۱۳-۱۱۵.

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها