حکایت شنیدنی معلم و پدر دانش آموز: وقتی «گاو» پدر “گوساله” به مدرسه آمد
در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی بود که مدیر مدرسه بودم. چند دقیقه قبل از زنگ تفریح اول، مردی با ظاهری آراسته و سر و وضعی مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و به من گفت: با خانم… دبیر کلاس دومیها کار دارم و میخواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤالهایی بکنم.

از او خواستم خودش را معرفی کند. گفت: من گاو هستم! خانم دبیر بنده را می شناسند. بفرمایید گاو، ایشان متوجه میشوند.
حکایت شنیدنی معلم و پدر دانش آموز
تعجب کردم و موضوع را با خانم دبیر که با نواخته شدن زنگ تفریح، وارد دفتر مدرسه شده بود، در میان گذاشتم. یکه خورد و گفت: یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمیفهمم.
از او خواستم پیش او برود و به وی گفتم: اصلاً به نظر نمیرسد اختلالی در رفتار این آقا وجود داشته باشد. حتی خیلی هم متشخص به نظر میرسد.
خانم دبیر با اکراه پذیرفت و نزد پدر دانشآموز که در گوشهای از دفتر نشسته بود، رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد:
من گاو هستم! شما بنده را به خوبی میشناسید، پدر گوساله؛ همان دختر سیزده سالهای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید.
دبیر به لکنت افتاد و گفت: آخه، میدونید…
مرد گفت: بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق میدهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان میگذاشتید. قطعاً من هم میتوانستم اندکی به شما کمک کنم.
خانم دبیر و پدر دانشآموز مدتی با هم صحبت کردند. گفت و شنود آنها طولانی، ولی توأم با صمیمیت و ادب بود.
آن پدر، در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و با خداحافظی از همه، مدرسه را ترک کرد. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم.
در کنار مشخصاتی همچون نشانی و تلفن، روی آن نوشته شده بود: دکتر… عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه…
پدر با این همه تحصیلات بچهشو نتونسته هدایت کنه بعد مشاوره هم میده...بیچاره مریضاش
واقعا این پدر خودش مشکل رفتاری داشته و گرنه یک تحصیلکرده خودش را گاو معرفی نمیکند.وای بحال دانشگاهی که این گاو در آنجا کار میکند.
فقط میخواسته خانم دبیر را از نظر تربیتی متوجه اشتباهش بکنه . کسی حق نداره به دیگری توهین کنه .
شما اصلا بحث را متوجه نشدی و فوری بدون اینکه فکر کنی نظر گذاشتی
خوشبخت بشه دختر ایران زمین،انشاالله پاش بیفته
اشتباه رنگ سبز را زدم. اگه با دقت متن رو میخوندی اینجور نمیگفتی، ایشون مشکل ندارن شما مفهوم کارش متوجه نشدی
خواسته دبیر مدرسه رو متوجه کنه که از الفاظ بد برای دانش آموزان استفاده نکنن آخه یعنی چی به دانش آموز بگه گوساله مثلا فرهنگی هستن
چ خوبه بابای متشخص داشته باشی
ماک نداشتیم
مایه سرافکندگی مونه
همدردیم. پدر من هم یک آدم خنگ و همیشه مایه سرافکندگیام بود
پدر پدر هست زحمت و کش دلسوز
ولی دوره ما معلم ها حکومت میکردن