استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
آقای پزشکیان! بیان صادقانه درد بدون ارائه راهحل، پیام ضعف می دهد/ کار شما حضور در جلسات کارشناسی نیست؛ کارشناسان باید گزینه معرفی کنند و شما تصمیم بگیرید
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نوشت: رئیسجمهور محترم و دغدغهمند با مردم صادقانه سخن میگوید. اما باید راهحلها و تصمیمات را با آنان در میان بگذارد، نه اینکه صرفا به بیان دردها بپردازد. بیان دردها استیصال قوه مجریه را به ذهن میآورد و پیام خوبی برای جامعه ندارد.
کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: اگر سخنرانیهای ایشان معطوف به یک راهحل باشد، میتواند زمینه اجتماعی و روانی لازم برای اجرای یک سیاست را فراهم کنند؛ در غیر این صورت موجب انباشت نارضایتی و بیاعتمادی میشود.
پس از آنکه رئیسجمهور درباره یک موضوع به تصمیم و راهحل روشنی رسید، کارکرد سخنرانیهای ایشان آشکار میشود؛ یعنی با این سخنرانیها اقناع مردم و زمینهسازی اجرای تصمیم را فراهم میکند.بنابراین کارکرد سخنرانی کاملا هدفمند و برای اجرای یک سیاست است نه صرفا بیان مشکلاتی که مردم خود بیش از هرکس دیگر رنج آن را متحمل میشوند.
سخنرانی رئیسجمهور شروع گفتمانی برای مشروعیت ادراکی و قانعکردن مردم نسبت به اجرای یک سیاست است. براساس نظریه «مشروعیت سیاستی»، سیاستهای عمومی تنها زمانی موفقاند که در افکار عمومی مشروعیت ادراکی (perceived legitimacy) پیدا کنند. این مشروعیت از طریق گفتار و روایت رئیسجمهور ساخته میشود. در چارچوب نظریه «ارتباطات رهبری»، سخن رئیسجمهور ابزار تولید مشروعیت سیاستی است.
اگر منطق یک سیاست برای افکار عمومی روش شود، با مقاومت کمتری مواجه خواهد شد و از مشروعیت بیشتری برخوردار میشود. بیان دردها بدون ارائه راهحل، پیام ضعف در تصمیمسازی و خلأ قدرت را نشان میدهد. سخنان او میتواند یک مسئله را از سطح مباحث تخصصی به موضوع ملی تبدیل کند و به آن «صورت سیاستی» و«ضرورت سیاسی» ببخشد. در اینجا «سخن»، نماد قدرت است و نه نمود ضعف.
روشها و فرایندهای تصمیم رئیسجمهور نیز از موضوعات مهمی است که سرنوشت یک کشور به آن وابسته است و باید به آن اندیشید. بر پایه نظریه عقلانیت محدود (Bounded Rationality)، تصمیمگیران نمیتوانند همه اطلاعات ممکن را جمعآوری و تحلیل کنند؛ آنها در چارچوب محدودیتهای زمانی، شناختی و سازمانی تصمیم میگیرند. ازاینرو، کارآمدترین نظام تصمیمسازی، نظامی است که اطلاعات را خلاصه، اولویتبندی و فشرده کند و به سطح رئیسجمهور و تیم مشاور او منتقل کند.
در ایران رؤسای جمهور وقت خود را معمولا در جلسات متعدد کارشناسی صرف میکنند؛ حال آنکه این امر با منطق عقلانیت محدود ناسازگار است. رئیسجمهور باید در جلساتی حاضر شود که ماهیت آنها تصمیمگیری است، نه بررسی تفصیلی مسائل. جلسات کارشناسی، باید پیشاپیش در سطوح پایینتر انجام شود و نتایج آن به صورت «گزینههای تصمیم» در اختیار رئیسجمهور قرار گیرد.
به بیان دیگر، عقلانیت محدود ایجاب میکند که میان سه سطح «تحلیل»، «تصمیم» و «اقناع»، تفکیک نهادی برقرار شود؛ هر سطح نیازمند بازیگران و فرایندهای متفاوتی است.
فرصت، گفتار و کردار یک رئیسجمهور مغتنم است و نمیتواند آن را به هر شکلی استفاده کند. ازاینرو بهتر است در هر موضوع خاص رئیسجمهور با شماری اندک از مشاوران حرفهای خود گزارشهای کارشناسانی را که قبلا گزینهها را آماده کردهاند مرور کند و سپس به اتخاذ تصمیم بپردازد.
اغلب مشاهده میشود که ماهیت جلسات مشخص نیست که آیا کارشناسی است یا تصمیمگیری؟ تفکیک این دو مقوله برای رئیسجمهور (معاونان و وزیران) مهم است. جلسات کارشناسی تفصیل بیشتری دارد و نوع مباحث از جنس تحلیلهایی برای بحث از مشکل، کشف راهحلها و ارزیابی پیامدها و تفصیل اجرائی آنهاست. اما جلسات تصمیمگیری از جنس اخذ گزارش نهایی و انتخاب و اتخاذ تصمیم است؛ بنابراین نیازی نیست -و مفید هم نیست- که رئیسجمهور وقت خود را در جلسات کارشناسی بگذراند. یا اینکه اجازه دهد که جلسات دولت به بحث کارشناسی تبدیل شود.
از منظر نظریه «عقلانیت محدود»، رئیسجمهور نمیتواند در تمامی ابعاد کارشناسی غوطهور شود. وظیفه نظام تصمیمسازی این است که اطلاعات را فشردهسازی و اولویتبندی کند تا تصمیمگیر در چارچوب ظرفیت شناختی خود به انتخابی کارا دست یابد. به تعبیر مرحوم دکتر عظیمی: «تصمیمگیری درباره اهداف کیفی بر عهده مسئولین نظام است ولی در چارچوبهای تعریفشده. این کار سیستمی دارد. معمولا گزارشی تهیه میکنند و در اختیار بالاترین مقام کشور قرار میدهند و میگویند که برای [مثلا] امر توسعه پنج مکتب وجود دارد... هر مکتب چه اهداف، نتایج، روشها و معایبی دارد... شما به عنوان نماینده سیاسی اجتماعی جامعه حق انتخاب دارید...».
بدینسان، نظام تصمیمسازی و گفتاری رئیسجمهور باید بر سه اصل استوار شود:
1. اصل عقلانیت محدود: ایجاد ساختاری برای فشردهسازی و اولویتبندی اطلاعاتِ تصمیم. تفکیک روشن میان جلسات کارشناسی و تصمیمگیری.
2. اصل گفتار هدفمند: استفاده از سخنرانیها پس از تصمیمگیری، برای اقناع عمومی و آمادهسازی بستر اجرای سیاستها.
3. اصل مشروعیت گفتاری: بهکارگیری زبان ارتباطی شفاف، امیدبخش و مسئولانه که پیوند میان تصمیم و منافع مردم را توضیح دهد.
اصحاب کهف 300 سال در خواب بودند وبه اذن خداوند متعال از خواب بیدار شدند وبا تعجب شاهد تغییرات اطراف خود شدند حالا ما یک شب برای چند ساعت خواب می رویم وبعد از بیدار شدن متوجه گران شدن قیمت ها وعزل ونصب افراد می شویم ؟
البته پزشکیان به تنهایی مقصر نیست قسمتی از حلقه زنجیر تقصیرهاست که چندین ساله ادامه دارد
همه درها را بروی خودشان بسته اند و هیچ راه حلی فعلا برای حل مشکلات که صادقانه بیان میشود وجود ندارد
به نطر من صادقانه حرف زدن از حقه بازی وخیال پردازی بهتر است ایشاندفرموند اب نیست مسلما آنکس که برایش مقدور باشد تهران را ترک میکند وبه شهر یا روستای خودش میرود
در بین 193 کشور جهان تنها کشوری هستیم که پدیده نو ظهور پوشاندن و مخفی کردن و ناکارامدی مسئولین و مدیران کشور را سر شکن میکنیم روی مردم و بجای تعویض و انتخاب و گماردن افراد جامع الشرایط کاربلد و خلاق و با کفایت پروژه فقیر سازی مردم را با تحت فشار گذاشتن انان مهیا میکنیم . هنوز هیچ وزیری از ابتدای شروع کارش چشم انداز برنامه های وزارتی خودش را تا چهار سال اینده حتی برای شش ماه اینده تدوین و برنامه ریزی نکرده و رئیس دولت هم با این روش و رویه مشکلی ندارد . بی رویه و بی حساب و کتاب و تحت مدیریت مافیا های بوجود امده صادرات اقلام مورد نیاز مردم مانند گوشت قرمز زنده و مرغ و دیگر مایحتاج مردم را به خارج از ایران صادر میکنند و تنها کاری که دولت محترم پس از اگاهی و نیاز جامعه انجام میدهد گران کردن ان مطاع است سالهاست اندیشمندان و دانشمندان دلسوز ووطن پرست ایرانی میگویند کمبود و بحران اب در اینده در جهان داریم کشور های همسایه مانند ترکیه شروع به سد سازی و مهار ابها میکند و دیگر کشور های همسایه نیز بنوعی اینده نگری میکنند و اقداماتی انجام میدهند متاسفانه درایران در مورد اب هیچ دولتی تا کنون اقدامی موثرو مفید برای اینده کشور انجام نداده حالا که کفگیر به ته دیگ خورده اقای وزیر افاضات فرمودند قیمت اب باید گران شود در مورد برق و گاز هم همینطور مسئولین مربوطه اظهار نظر میفرمایند . یکی از دلایل بی توجهی مسئولین و مدیران در حوزه های خدمتی رشد قارچ گونه مافیا های مختلف مانند مافیای اب و برق و گاز و گوشت و خودرو داخلی وووو ودها مافیای دیگر است این مافیا ها در ارکان نظام چنان قدرت و پیشرفتی کردند که هیچ وزیر و هیچ دولتی نمیتواند برای مقابله با انان استین بالا بزنند .فقط هر از گاهی قوه قضائیه یک نفر از ان مافیا ها راتحت عنوان سلطان بجرم اخلال در نظام اقتصادی مجازات میکند . البته بالا فاصله در همان حوزه سلطان جانشین ظهور پیدا میکند . با عنایت به موارد مختصری که بیان شد قبول دارید که پروژه فقیر شدن مردم از خیلی وقتها پیش استارت خورده و تنها راهکار و حربه دولتها ی گذشته و حال در تنگنا قرار دادن معیشت مردم است . بنابه گفته یکی از اساتید بزرگ دانشگاه اگر ایمان و تدین مردم از رفاه و اسایش مختوش میشود همان بهتر که مردم ان ایمان و تدین را نداشته باشند ایمان و دین یک باور و یک اصل انکار ناپذیر قلبی است و قبول و پزیرش ان با زور و کتک و گرسنگی و تحت فشار گذاشتن قابل قبول نیست و با اندک نسیمی متلاشی میشود 1400 سال از شهادت امام حسین و امام علی ابن ابیطالب میگذرد مگر در ماه محرم مردم را به زور به خیابان میاورند مگر در ماه رمضان میشود با زور مردم را به روزه داری وادار کرد اینها و نمونه های مشابه ان با گوشت و پوست و استخوان مردم ایران عجین شده مگر شب های جمعه کسی را به زور به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی و یا امامزاده صالح میاورند انهائی که مشرف میشوند به ان باور ذهنی و خدا جوئی رسیده اند بنابراین لطفا از پروژه فقیر سازی ملت ایران دست بردارید و با عطوفت و مهربانی با مردم بخورد کنید این مردم که شما ها را بعنوان مسئول و مدیر در اداره مملکت انتخاب کردن شایسته مجازات نیستند .//