چارهاندیشی دقیقِ سیاسیِ ترامپ پشت طرح پاکسازی پایتخت از بیخانمانها
هنگامی که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده چندی پیش اعلام کرد «بلافاصله همه بیخانمانهای واشنگتن دیسی را اخراج خواهد کرد»، بیخانمانهای پایتخت آمریکا سرمای این فرمان را بر تن خود حس کردند. در پایتخت کشوری که خود را «مدافع حقوق بشر» میخواند، آنها در ردیف گروه نامطلوب جامعه، هدف گرفته شدهاند.

با توجه به خروج دولت ترامپ از شورای حقوق بشر سازمان ملل، شاید نباید انتظار زیادی نسبت به پایبندی آن به حقوق بشر داشته باشیم. اما شایان توجه است که سیاست او برای اخراج بیخانمانها از واشنگتن دیسی تحت شعار «پاکسازی پایتخت» نه تنها چادرهای بیخانمانها، بلکه این شهر به عنوان حامی قاطع دموکراتها را هدف قرار داده است. یک نظرسنجی شبکه سی جی تی ان نشان می دهد که ۸۷.۸ درصد مصاحبه شوندگان این اقدام ترامپ را حملهای سیاسی به نقاط حامی دموکراتها میدانند. واقعیت این است که واشنگتن نه تنها پایتخت آمریکا بلکه یکی از منابع اصلی آرای حامی دموکراتها در انتخابات است. علیرغم اینکه دولت ترامپ اقدام خود را به منظور «ساماندهی شهر» و «مبارزه با جرائم» معرفی کرده، اما یک اقدام سیاسی دقیق ارزیابی میشود. بنا به گزارش سیانان، در انتخابات سال گذشته ۹۰ درصد رأیدهندگان واشنگتن به نامزد دموکراتها یعنی کامالا هریس، رأی داده بودند.
یکی از پیامدهای بدتر این اقدام ترامپ این است که آن به عنوان یک خشونت سیستماتیک نیز تلقی میشود. فرمان او برای اخراج بیخانمانها به منزله تعیین بیخانگی و زندگی خیابانی به عنوان نوعی جرم است. به گزارش سیانان، بر اساس تحقیقی که در دسامبر ۲۰۲۴ انجام شد، شمار بیخانمانهای آمریکا به حدود ۷۷۰هزار نفر افزایش یافته که رکوردی تاریخی محسوب میشود. سهم رنگینپوستان، بیماران روانی، معتادان و افراد دارای گرایشهای جنسی نامتعارف در این میان بیشتر است و این گروهها اغلب بهعنوان حامیان حزب دموکرات شناخته میشوند.
پس از به قدرت رسیدن ترامپ، دولت آمریکا بارها به بهانه اخراج مهاجران غیرقانونی و مبارزه با جرم، تلاش کرده در امور ایالتهای تحت کنترل دموکراتها دخالت کند. در ژوئن ۲۰۲۵، دستور او برای اعزام گارد ملی به لسآنجلس به منظور «پاکسازی» مهاجران غیرقانونی، با مخالفت شدید مقامات دموکرات حاکم بر لسآنجلس و ایالت کالیفرنیا مواجه شد.
درباره مسئله جرم، دو حزب پیوسته سیاستهای خود را ارائه میدهند، اما به نظر نمیرسد هیچیک منجر به حل ریشهای این مشکل طولانی مدت جامعه آمریکا شود و بیشتر به عنوان نمایش سیاسی تحت شعار مدیریت جرم باقی مانده است. برخی تحلیلگران اشاره کردهاند که هر دو حزب مسئله جرم را به ابزار سیاسی تبدیل کردهاند، اما هیچ کدام واقعاً برای حل معضلات دیرین مانند فساد پلیس، گسترش سلاحهای گرم و جنگ مواد مخدر تلاش نکرده است.
در نتیجه، شاهد تکرار فجایعی مشابه تیراندازی در مدرسه ابتدایی تگزاس هستیم. در آمریکا، هر ۳۱ دقیقه یک قتل و هر ۴ دقیقه یک تجاوز جنسی رخ میدهد.
ماشین سیاسی ایالات متحده در چرخه معیوب غمانگیزی گرفتار شده است: رقابتهای حزبی شکافهای اجتماعی را بیشتر میکند، این شکافها نیز خشم مردم را تشدید میسازند و این خشم دوباره به محرک رقابتهای حزبی افراطیتر تبدیل میشود.