تحلیل سیاسی یا کسب و کار درآمدزا در یوتیوب؟!

تحلیل سیاسی آهسته‌آهسته رنگ و بوی یک بیزینس (کسب و کار) را هم به خود گرفته و برخی به سودای کسب درآمد به این کار سرگرم شده‌اند!

تحلیل سیاسی یا کسب و کار درآمدزا در یوتیوب؟!

  اگر نگاهی سر سری به کانال «یوتیوب» فارسی بیفکنید، آنچه به طرزِ غریبی کارش به تماشا کشیده،  شهوت تحلیل سیاسی  و کسانی هستند که علم و کُتلِ آینده‌شناسی و پیش‌گویی در میدان سیاست را به دوش گرفته‌اند و در ردای «فخرالمحققین» هر جفنگِ پادرهوایی را به جای تحلیل سیاسی - که به هیچ رو کار آسانی نیست- به خوردِ مخاطبان شان می‌دهند!

    این تحلیل‌ها نه بر بنیاد شناخت حوزهٔ هدف و نه بر مبنای جمع آوری اطلاعات، ساخته می‌شود و بیشتر بر زمینهٔ احساسات و «آرزو پروری» wishfull thinking های مجریان برنامه‌های سیاسی بالیده‌اند و به جای تفسیر سیاسی قالب زده می‌شود!

   یکی می‌گوید در چند ماه آینده روی دادن فلان اتفاق در حوزهٔ سیاست بی‌برو‌برگرد است! آن دیگری با آسودگی یک فیزیک‌دان ادعا می‌کند که اگر عَمرو به جای زید بنشیند، قطعا همانطور که آب در صد درجه به جوش می‌آید، در فلان نقطه از جهان ما با یک طغیان رو‌در‌رو خواهیم بود و حرف‌ها و مدعاهایی از این جنس و فلز...

   تحلیل سیاسی مثل همهٔ حرفه‌ها، کاری تمام وقت و نیازمند عرق‌ریزان روح است. برای پیش‌بینی( متفاوت با پیش‌گویی) یک رویْ‌داد در حوزهٔسیاست، محقق نیازمند زیر و بالا کردن حجم بالایی از دیتاها، در نظر آوردن  احتمال رویْ‌دادهای ناگهانی و آشنایی ژرف با زمینهٔ  آن است.

 سوگْ‌مندانه می‌شود با جرأت  بر روی این نکته انگشت تأکید فشرد که بسیاری از این تحلیل‌‌گران خودخوانده در کانال یوتیوپ، کوچک‌‌ترین اطلاعی از مبانی سیاست و جامعه شناسی که هیچ، از زبان فارسی که با آن سخن می‌گویند ندارند ودر لا‌به‌لای سخن گفتن‌شان، می‌شود ده‌ها مورد غلط دستوری و زبانی پیدا کرد!

    برای همه آنها که کباده تحلیل سیاسی می کشند و در پِی جذب مخاطب هستند، چند مهارت ضروری است و بدون آنها دیوار تحلیل های شان تا ابد کج خواهد رفت.

   نخست اینکه تحلیلگر سیاسی ضروری است دستی توانا در نوشتن داشته باشد و بتواند با نثری قابل قبول تحلیل هایش را مکتوب کند، حالا یا در نشریه ای یا دست کم در صفحه ی شخصی خودش. تحلیلگر شفاهی که فقط در رسانه یا یوتیوب سخن می گوید، پدیده ی نوظهوری است. حتی «پادکست» های سیاسی هم بر مدار متن از پیش نوشته شده می گردند و خیلی در ردیف تحلیل های شفاهی جای نمی گیرند.

   نکته دیگر فن بلاغت است که باز هم ضروری است تحلیلگر از آن برخوردار باشد و با آداب سخنوری و بلاغت ( و نه پُرچانگی) آشنا باشد.

  بر همهٔ این ها ضروری است دانستن زبان انگلیسی در حد و حدود درک مطلب (‌خواندن متن) را هم افزود  که می تواند به « به روز» شدن تحلیلگر کمک فراوانی برساند.

  با این وجود، ادعای بزرگی نیست اگر بر روی این نکته هم دست گذاشت که تحلیل های سیاسی که این روزها از در و دیوار می ریزند، فقط در پیوند با شهوت سخن گفتن و تحلیل و خودی نشان دادن نیستند! 

  متاسفانه تحلیل سیاسی آهسته‌آهسته رنگ و بوی یک بیزنس را هم به خود گرفته و برخی به سودای کسب درآمد به این کار سرگرم شده اند!

  کسب درآمد، به دست آوردن آب باریکه ای برای گذران زندگی در کُنه خود امری شماتت پذیر نیست اما وقتی تند زبانی  را با بلاغت، پُرگویی را با زیر و بالا کردن اطلاعات و سیاست را با سرگرمی اشتباه می گیریم، ضربت بزرگی به اعتماد و حوصله و باور مردم در پهنه سیاست ورزی وارد آورده می شود.

  در سیاست اگر بنیاد اعتماد مردم به زلزال اُفتد، اگر حوصله مردم از این همه حرف های سست و بی مایه سر رود، پیامدهای جبران ناشدنی‌یی در میدان سیاست پدیدار می‌شود. مردمی که به راهنمایی فلان تحلیل‌گر به جایی کشیده می شوند و جای را تَر می یابند و بچه را پیدا نمی کنند، نرم نرمک به سیاست در تمامی وجوه آن شک می ورزند!

  به قول قدیمی ها اگر  در سیاست بخیه‌ای در کار افتد، رفو کردن آن با خودِ خودِ حضرت فیل است! بگذریم از برخی از این به اصطلاح تحلیل‌‌گران که همچون اسبِ کارد خورده از سیاست فقط فریاد و داد و قال یاد گرفته اند و با زبانی تند وتیز هر مخالف نظری را با نیش کنایه و توهین می گزند!

  تفسیر در حوزه سیاست نه کار رمالان است و نه آنهایی که به دنبال جلوه فروشی و خودنمایی هستند را به کار می‌آید. تفسیر در میدان سیاست محتاج خواندن، نوشتن و خط زدن و اندیشیدن فراوان است و چنین حوصله‌ای انصافا از عهدهٔ‌کثیری بیرون است.

   بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم که سیاست پدر و مادر ندارد! این حرف دقیقی نیست. از افلاطون و ارسطو و توماس هابز و جان لاک و منتسکیو بگیرید تا فیلسوفان عصر جدید همه درباب سیاست نظرورزی کرده‌اند و اصول سیاست را با نثری که ویژه خودشان بوده است، مکتوب کرده اند و سیاست را از یتیمی به در آورده‌اند!

  اما اگر در بر همین پاشنه بچرخد و تحلیل سیاسی بدل به سرگرمی و پول درآوردن شود، می شود دست کم در حوزه تحلیل این جمله از فرط تکرار کلیشه شده را در حوزه تحلیل سیاسی تا حدودی معتبر شناخت و بر یتیمی حرفه « تفسیر سیاسی» در کشور غصه خورد و رنج کشید! 

منبع: عصر ایران
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید