بهزاد نبوی:
امکان اصلاحات در زمان شاه فراهم نبود/انقلاب اسلامی ریشه در مشروطه داشت
بهراد نبوی از نبود امکانات لازم برای اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در زمان شاه سخن گفت.

به گزارش سایت خبر فوری به نقل از سایت انتخاب، حدود يك ماه پس از فروكش كردن ناآراميهاي دهه نخست ديماه امسال و در آستانه فرارسيدن چهلمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، حزب اتحاد ملت در سلسله نشستهايي كه قرار است با حضور برخي چهرههاي برجسته جريان اصلاحات برگزار شود، بررسي آخرين تحولات داخلي و همچنين اوضاع سياسي، اجتماعي و فرهنگي كشور در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامي را در دستوركار خود قرار داده است. در اين راستا روز پنجشنبه گذشته، نخستين جلسه از اين سلسلهجلسه تخصصي با حضور بهزاد نبوي ازجمله مبارزان سياسي دوران پهلوي، از اعضاي كابينه شهيد رجايي، وزير صنايع سنگين دولت ميرحسين موسوي و نايبرييس مجلس شوراي اسلامي در دوره ششم و همچنين عباس عبدي پژوهشگر اجتماعي، فعال سياسي و روزنامهنگار اصلاحطلب برگزار شد كه در ادامه مشروح آن را ميخوانيد.
بهزاد نبوي نيز در اين نشست تخصصي درباره بررسي تاريخ انقلاب و پاسخ به اين پرسش كليدي كه آيا وقوع انقلاب اجتنابپذير بود، گفت: اولا بايد توجه داشته باشيم انقلاب ما واقعهاي جداي از گذشته خود نبود. متاسفانه بسياري از تحليلگران سعي كردند يا انقلاب را مستقل از پيشينههاي تاريخي خود تعريف كنند يا حداكثر پيشينه آن را ١٥ خرداد ٤٢ درنظر گرفتند. اما واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي ريشه در انقلاب مشروطه داشت و عملا ادامه جنبشهاي ضداستعماري و ضداستبدادي ملت ايران بود.
اين فعال سياسي اصلاحطلب گفت: گاهي بعضي طوري صحبت ميكنند كه زمان شاه همهچيز بر وفق مراد بود اما واقعيت اين است كه در دوران پهلوي بنابر قانون اساسي حكومت مشروطه سلطنتي داشتيم و قرار بود شاه سلطنت كند، نه حكومت. چنانچه احمدشاه نيز در انقلاب مشروطه همين وضع را داشت و بعد از آن نيز قرار بود شاهان سلطنت كنند و دخالتي در اداره كشور نداشته باشند.
وي با اشاره به سطلنتهايي همچون كشورهايي مثل دانمارك و بلژيك كه شاه اين كشورها اختياري در اداره كشور ندارند، گفت: ما سياهترين استبداد تاريخ را در دوره رضاشاه و بعد محمدرضا شاه بعد از سال ١٣٣٢ و بهخصوص بعد از سال ٤٢ داشتيم. براي درك دقيقتر اوضاع بايد بدانيم كه در آن دوره حتي در يك مورد حق انتخابات آزاد به مردم نداد.
نبوي به دوره رضاشاه نيز اشاره كرد و گفت: در اين دوره كه بههيچ عنوان اجازه انتخابات آزاد داده نميشد. مرحوم مدرس در دوره ٥ و ٦ نماينده مجلس بود و اين دو دوره آخرين دورهاي بود كه نمايندگان اجازه يافتند، به قول معروف حرف زيادي بزنند اما از سال ٣٢ تا ٥٧ در تمام ادوار مجلس، حتي يك نماينده كه آدم نظام حاكم نباشد و طبق دستور نظام حاكم موضعگيري نكند، نداشتيم. فقط در دوره بيستم مجلس شوراي ملي كه انتخاباتش در زمستان سال ٣٩ برگزار شد، بهخاطر فشار امريكا در دوران كندي بر كشورهاي جهان سوم براي رعايت حقوق بشر اجازه داده شد يك نفر از كاشان وارد مجلس شود. اين درحالي بود كه فشار امريكا منجر به آن شد كه كمكهاي اقتصادي اين كشور به ايران قطع شود و حتي مستشاران امريكايي از كشور خارج شدند در نتيجه اللهيار صالح كه زمان مصدق سفير ايران در امريكا و نماينده ما در سازمان ملل بود از كاشان وارد مجلس شد اما همان مجلس هم كه يك نفر ناخالصي داشت بعد از ٣ ماه منحل شد.
بهزاد نبوي با تاكيد بر اينكه فضاي استبدادي شديدي بر كشور حاكم بود، گفت: امروز ما به شوراي نگهبان اعتراض ميكنيم كه چرا امثال من ردصلاحيت شدند اما آن دوره اصلا كار به اين حرفها نميكشيد كه بخواهند كسي را ردصلاحيت كنند.
او ادامه داد: شاه در سال ٥٤ اعلام كرد به جز حزب رستاخيز هيچ حزب ديگري در كشور فعاليت نكند و گفت كه هركس نميخواهد عضو اين حزب شود، ازكشور خارج شود و همه قشرهاي مختلف مثل معلم و پرستار و پزشك مجبور بودند جاويدشاه بگويند و دستهجمعي عضو حزب رستاخيز شوند و به دليل همين فشارها و استبداد حاكميت بود كه شعار استقلال و آزادي در صدر شعارهاي مردم قرار گرفت.
نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي در ادامه با طرح اين سوال كه آيا امكان اصلاحات بهجاي انقلاب در سال ٥٧ وجود داشت يا خير، گفت: واقعيت اين است كه شرايط اصلاحات در كشور فراهم نشد. آزاديهاي سال ٣٩ تا ٤٢ و اتفاقات ملي شدن صنعت نفت همه سركوب شدند و اين درحالي است كه آن آزاديها هم عموما به خاطر فشارهاي خارجي بود.
نبوي به ٣ دوره آزاديهاي سياسي دوران محمدرضا شاه اشاره كرد و گفت: دوره اول از شهريور ٢٠ تا سال ٣٢ بود كه هنوز رژيم جايگاه خود را پيدا نكرده و عملا امكان حاكميت استبداد وجود نداشت كه در انتهاي همين دوره نهضت ملي اتفاق افتاد. ٣٩ تا ٤٢ نيز بهدليل فشار كندي به كشورهاي جهان سوم، تاحدودي آزادي به وجود آمد كه بلافاصله پس از ترور كندي اين دوره خاتمه يافت. دوره سوم هم در زمان كارتر بود كه درنهايت انقلاب اسلامي رخ داد و مساله آن بود كه رهبري انقلاب زرنگتر از رژيم پهلوي بود و اجازه نداد سرنوشت نهضت ملي و سالهاي ٣٩ تا ٤٢ تكرار شود.
اين فعال سياسي اصلاحطلب تاكيد كرد: همه مبارزات از دوران ملي شدن صنعت نفت تا سال ٤٢ اصلاحي بود اما بعد از سركوب، مردم از حركت اصلاحي نااميد شدند. در واقع رژيم عملا كاري كرد كه مردم بهدنبال حركات اصلاحي نروند و همه ما جوانان آن دوره از چريكهاي فدايي، مجاهدين و مبارزين قبل از انقلاب كه از اعضاي جبهه ملي بوديم، به دنبال اصلاحات بوديم اما وقتي رژيم مبارزات اصلاحطلبانه را به بنبست رساند، همگي بهدنبال كار چريكي رفتند؛ درواقع اگر اصلاحات محقق نشد به اين دليل بود كه امكان اصلاحات براي مردم ايجاد نشد.
بهزاد نبوي در پايان خاطرنشان كرد: مرحوم بازرگان معتقد بود انقلاب ايران دو رهبر داشت؛ يكي شاه و يكي امام. و درواقع معتقد بود كاري كه شاه در به وجود آمدن شرايط انسداد كرد در پيروزي انقلاب موثر بود و اگر كاري كنيم كه مردم به اين نتيجه برسند كه انتظاراتشان از طريق صندوقهاي راي به نتيجه نميرسد، آنها را به سمت انقلاب هل ميدهيم. بايد كاري كنيم كه مردم احساس كنند از طريق صندوق راي ميتوانند نظرشان را اعمال كنند.
همين كه گفته شد اسلحه از نيروهاي انتظامي گرفته شده و صرفا با باتوم و شوكر برخورد شده، اتفاق مهمي است. همچنين بايد توجه داشته باشيد، ناآراميهاي اخير بسيار خشن بوده و در مواردي به حسينيهها حمله شد كه ميتواند احساسات بخشي از خود مردم را تحريك كند. ضمنا فراموش نكنيد برخي داخل كشور بدشان نميآمد فضا كمي ناآرامتر شده و دولت تحت فشار قرار گيرد، بنابر اين نميتوانم آنچنان به آمار صداوسيما اعتماد كنم. درواقع تاكيدم اين است كه نميتوانم با اطمينان درمورد آمار صداوسيما مبني بر اينكه ٢١ تا ٢٢ نفر كشته شدند، نظر بدهم و شايد حتي تعداد كمتر بوده است. نميدانم. ضمن آنكه نيروي انتظامي اعلام كرده بخشي از آنها در حمله به يك اسلحهخانه كشته شدند. درمورد بازداشتشدگان هم بعيد ميدانم در حال حاضر هنوز ٣٧٠٠ نفر در بازداشت باشند.
نبوي تصريح كرد: نميخواهم از عملكرد سيستم در اين زمينه دفاع كنم. تاكيدم دفاع از عملكرد مردم است. لااقل در تهران ، در حالي كه انتظار ميرفت در اين مسائل پيشگام باشد، شنيدم يك روز شلوغي جدي داشتيم و اين مساله نشان ميدهد شعور سياسي مردم بالا رفته و كنار كشيدند. خوشحالم از اينكه تودههاي عظيم طبقه متوسط و فرودست آگاه به اين ناآراميها كه عاقبتش بهقول آقاي عبدي انقلاب نبوده، بلكه فروپاشي است، نپيوست.
28