پشت پرده حمله به روحانیت
*یادداشت
محمدرضا زائری_ شکل گیری مبارزه اسلامی در مقابل نظام طاغوت و پیروزی انقلاب در دهه های گذشته بزرگ ترین تهدید و چالش را برای جریان استکبار جهانی فراهم ساخت.
پس از قرن ها ترکتازی غرب در کشورهای گوناگون، درست زمانی که همه منتظر بودند تا با تضعیف قطب شرق سرنوشت جنگ سرد با پیروزی و غلبه کامل آمریکا رقم بخورد، ناگهان وقوع انقلاب معادلات سیاسی و محاسبات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را به هم زد و بالاتر از آن الگویی امیدوار کننده برای مقاومت همه مستضعفان و محرومان در کشورهای دیگر ارائه کرد.
باور عمیق مردم ایران به دین و دلبستگی فراوان آنان به روحانیت و حوزه های علمیه که منادیان دینداری و مبلغان ارزش های دینی هستند به طور طبیعی هدف توطئه ها و تهدیدهای دشمن است. برنامه ریزی حساب شده و دقیق جریان استکبار برای تخریب جایگاه متعالی و نقش مؤثر و کارکردهای متعدد حوزه های علمیه و روحانیت چیز عجیب و غیر قابل پیش بینی نیست. انتشار گسترده اخباری از نقاط ضعف و نکته های منفی اشخاص معمم، پخش وسیع برخی فیلم ها و عکس ها از رفتار ها و گفتارهای نامطلوب روحانیت، بزرگ نمایی برخی مسائل عادی و احیانا در لابه لای همه این ها نقل دروغ ها و تهمت ها در فضای رسانه ای عمومی مخصوصا فضای مجازی چیزی نیست که طی سال های اخیر از چشم ها پنهان مانده باشد. با این مقدمه و زمینه سازی فرهنگی، فضا برای ورود در عرصه اجتماعی یعنی اعلام و نمایش نارضایتی عمومی مردم از روحانیت فراهم می شود.
طی ماه های گذشته چند مورد حمله به اشخاص روحانی در محیط شهری و فضای عمومی رخ داد که اوج آن در هفته گذشته با سه حادثه مشابه در سه نقطه مختلف (در تهران و شیراز ) مشاهده شد. هر کسی با کمترین میزان فهم سیاسی می تواند درک کند که این اتفاق ها تصادفی نیستند و اشخاص عادی بر اساس مشکلات فردی به چنین رفتارهایی دست نمی زنند و مثلا کسی به دلیل آزردگی از مشکلات کشور یا فشار اقتصادی به یک آخوند بی پناه و عادی که مثلا با اتوبوس و مترو در حال تردد هست حمله ور نمی شود.
در این که محدودیت های اقتصادی بسیار شدت یافته است و مشکلات اجتماعی و اخلاقی در کشور به سوی زایش بحران های جدی می رود تردید نداریم، اما جنس حوادثی مانند قتل اشخاص روحانی اصلا جنس پیامدهای این گونه مشکلات نیست.
در حادثه هایی از این دست کاملا نشانه هایی از طراحی های هوشمند تروریستی برای القای شکاف شدید اجتماعی و بزرگ نمایی نارضایتی عمومی دیده می شود.
تشدید و تقویت جریان تخریب روحانیت در ماه های گذشته در همین زمینه قابل تحلیل و فهم است اما درد این جاست که متاسفانه خودمان هم داریم با اشکال گوناگون به تکمیل این پازل کمک می کنیم.
در چنین موقعیتی باید اتفاقا روحانیت بکوشد تا تصویری مثبت از خود ارائه دهد و از طرح هر گونه ادبیات گفتاری و نشانه های رفتاری که مؤید گزاره های منفی دشمن باشد بپرهیزد و به قول معروف کمترین بهانه ای به دست دشمن ندهد اما افسوس که گاهی درست در همین شرایط حساس اشخاصی کم توجه و کم دقت موضع گیری ها و کردارها و گفتارهایی دارند که تأمین کننده اهداف غربی است و به تعبیر رهبر بزرگوار انقلاب خواسته یا ناخواسته طبق نقشه دشمن و در زمین او بازی می کنند!
33