آیتالله مصباح یزدی: آیا دخالت دادن دین در سیاست درست بود؟
آیت الله مصباح یزدی گفت: کمتر کسی باور میکرد که این انقلاب به پیروزی برسد، احساس میکنم وظیفه دارم در روزهای پایانی عمرم مطالبی را درباره ارزشهای انقلاب بگویم که متأسفانه کمتر به آن توجه میشود.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، طی سخنانی در دیدار با گروهی از دانشجویان شرکتکننده در دوره «طرح ولایت» با بیان عوامل مختلف یک انقلاب، گفت: عمده انقلابهایی که در دنیا واقع شده تحت تأثیر نیازهای مادی و جسمی بوده است، البته گاهی امور جانبی دیگری هم که جنبه ارزشی دارند، در شکلگیری یا شدت یک انقلاب تأثیراتی داشتهاند. توجه به این نکته لازم است که ارزشها متفاوتاند؛ برخی ارزشها را همه انسانها پذیرفتهاند و برخی دیگر تنها برای عدهای یا جامعه خاصی ارزش تلقی میشود.
اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید؛
* گاهی جنگها، تحولات و انقلابها در اثر عوامل غیرمادی و با رویکرد ارزشی و صرف نظر از حق یا باطل بودن آنها رخ میدهد، از این انقلابها به عنوان انقلاب فرهنگی یاد میشود؛ جنگهایی که در نتیجه نژادپرستی واقع شده، نمونهای از این انقلابهاست؛ برخی جنگها نیز در نتیجه عوامل ارزشی مثبت واقع شده و افرادی که ارزشهای مثبتی را پذیرفته بودند و به دنبال ترویج آن بودند؛ اما کسانی به خاطر منافع خودشان مانع انتشار این ارزشها میشدند.
*{ با اشاره به اینکه در تاریخ گذشته به غیر از حرکت پیامبر اسلام حرکتی که واقعاً بتوان آن را انقلاب دینی نامید، یافت نمیشود}: در دوران معاصر نیز فقط انقلاب اسلامی یک حرکت سریع اجتماعی بود که بر اساس ایده دینی و ایدئولوژی صحیح شکل گرفت و پس از گذشت چهل سال هنوز آثارش در دنیا قابل مشاهده است.
* البته برای ما ساده است که باور کنیم عامل اصلی در این انقلاب، دین بوده و رهبر آن نیز یک عالم دینی بوده که برای احیاء ارزشهای دین قیام کرده و از روز اول تا آخر، عمدهترین دغدغهاش اسلام بود؛ اما برای یک تاریخنویس و جامعهشناس دشوار است که باور کند یک روحانی مذهبی بتواند چنین انقلابی را رقم بزند و مردم نیز برای دفاع از دین جانشان را به خطر بیاندازند.
*کمتر کسی باور میکرد که این انقلاب به پیروزی برسد، احساس میکنم وظیفه دارم در روزهای پایانی عمرم مطالبی را درباره ارزشهای انقلاب بگویم که متأسفانه کمتر به آن توجه میشود و حتی برخی از کسانی که خودشان دست اندرکار این انقلاب بودند، و در پیاده کردن این ارزشهای و برقراری این نظام نقش داشتند، آن گونه که شایسته است، عمق این مطالب را درک نکردهاند.
*{ با طرح این سؤال که جوهره اصلی این انقلاب چه بود}: شخص امام(ره) که پرچمدار این انقلاب بود و یاران ایشان و کسانی که هنوز هم واقعا پیرو ایشان هستند، ادعایشان این است که عنصر اصلی این انقلاب «دین» بود و معتقد بودند که باید ارزشهای اسلامی پیاده، و با دشمنان دین مبارزه شود؛ اما برای همه ـمخصوصاً نسل جوانی که میخواهد صرفاً تقلیدکننده نباشد و برای فکر و رفتار خود به دنبال دلیل متقن میگرددـ پذیرش این مسئله آسان نیست؛ پس این سؤال مطرح میشود که آیا اصلاً درست است که دین در تحولات اجتماعی و انقلاب نقش داشته باشد.
* حتی اگر پذیرفته شد که دین باید در امور اجتماعی و سیاسی دخالت کند، سؤال دیگری مطرح میشود این است که آیا روشی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته، روش درستی است؛ و حتی اگر روش جمهوری اسلامی را در گذشته درست بدانیم، آیا در ادامه هم باید با همین شیوه جلو رفت، یا با تغییر شرایط باید به گونه دیگری عمل کرد؟ آیا امروز هم لازم است از شعارهای اول انقلاب حمایت کرد یا باید راههای دیگری را بیابیم تا ضرر کمتری داشته باشیم؟
* اگر بخواهیم نسل آینده ما اسلام انقلابی را باور داشته باشد و در این مسیر تلاش کند، باید پاسخ این سؤالات به خوبی برایش تبیین شود؛ مخصوصاً با توجه به اینکه دشمنان ما دائماً چنین سؤالاتی را به شیوههای مختلف مطرح میکنند و حتی اگر در ذهن جوانی این شبهات وجود نداشته باشد، دشمنان برای او این سؤالات را طرح خواهند کرد.
* همه این سؤالات جواب دارد، مسأله مهم این است که چگونه و با چه روشی باید به این سؤالات پاسخ داد؟ آیا میتوان در پاسخ دادن به این سؤالات، صرفاً فرمایشات مقام معظم رهبری را به عنوان سند قرار داد، یا میتوان در پاسخ به همه افراد از آیات قرآن به عنوان دلیل استفاده کرد؟ چه بسا برخی قرآن را قبول نداشته باشند و یا کسانی که آن را قبول دارند، بگویند برداشت ما از آیات قرآن چیز دیگری است؛ چون برخی آیات قرآن متشابه است؛ مگر نه اینکه خوارج هم از آیات قرآن برای جنگ با حضرت علی(ع) استفاده میکردند؟! لذا ابتدا باید عقل انسان برخی مطالب را بپذیرد و قانع شود و سپس به وسیله عقل، به سمت قرآن هدایت شود.
منبع: فرارو
15
باسلام....جناب ایت الله مصباح یزدی ...به نظر حقیر درباره خمیر مایه انقلاب کمی غلو کرده اید ...قبل از انقلاب عامل اصلی مبارزات دروغ پرداریهایی بود که با لعاب به خطر افتادن منافع ملی و دشمنی با حکومت شاهنشاهی بوسیله افرادی که به قول ایت الله خمینی از اسلام بویی نبرده بودند(مجاهین و چریکهای فدایی و جبهه ملی و.....) بود که بسیاری از انها در زندان ساواک زندانی بودند .و عده ای اندک هم که واقعا برای اسلام ودین مبارزه میکردند ...در هنگام پیروزی انقلاب عوام ترجیح دادند از ایت الله خمینی پشتیبانی کنند ، چون تنها گروهی که پشتوانه وسعادت اخرت را وعده میداد همین گروه بودندو دیگر گروه ها یا اعتقادی به اخرت نداشتند و یا مهارت استفاده از این قدرت را ... بعد از پیروزی هم گروه طرفداران ایت الله خمینی برای تثبیت قدرت دنیایی خود هر تنابنده ای که با انها مخالفت میکرد ....بوسیله اهرم قدرت دین حکم ارتداد وی را صادر ویا به قتل میرساندند و یا خانه نشینش میکردند (برخلاف خواسته ایت الله خمینی)که اکثر گفتار ایت الله خمینی را تعبیر غلط کرده و بر سر مردم میکوبیدند (مثل جمله پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما اسیبی نرسد ...که این گروه قدرت طلب ولایت فقیه را چماق کرده و بر سر مردم بینوا کوبیدند ...شما بهتر میدانید شان ولایت فقیه شان پدرو فرزندی است و عشق ولی به بندگان خدا در حد اعلای زمان خودش است .نه اینکه هر بنده خدایی مطالبه ای ازولی فقیه بکند اورا بکشند ....اما گذشته ها گذشته ....پیشنهاد بنده به کل ایات عظام اینستکه تا دیر نشده جلو این هجمه طاعونی افرادی که به بهانه های مختلف دینی سر بندگان خدا را زیر اب میکنند بگیرید و ردای علوی ولایت را از لوث دنیا طلبان و جرثومه های دناءت پاک کنید والا بلاشک همانطوری خواهد شد که در اخبار ظهور حضرت مهدی میگویند ..(...).که گناه عالم فاسد هزاران در هزار بیشتر از عامی فاسق است